بهشت ارغوان | حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

بهشت ارغوان | حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

ختم صلوات

ختم صلوات به نیت سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف)

طبقه بندی موضوعی

۱۸ مطلب با موضوع «سخنان :: سخن با غاصبان» ثبت شده است

پس از تهاجم به منزل علی علیه السلام، و دفاع شایسته حضرت زهرا علیها السلام، و جرأت و جسارت عمر در آتش زدن درب منزل، حضرت فاطمه علیها السلام فرمود:

ای ابوبکر! چه زود کینه های پنهانی خود را علیه اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله ظاهر کردید؟ سوگند به خدا تا زنده ام با عمر سخن نخواهم گفت. (12)

 


(12) الغدیر، ج 7، ص 77؛ الامامة و السیاسة، ج 1، ص 13؛ بحار الانوار، ج 28، ص 322.

پس از پیامبر صلی الله علیه و آله مردم، در خانه حضرت جمع شدند. حضرت دم درآمدند و با مردم چنین سخن گفتند:

مردمی با حضوری زشت تر از حضور شما در خانه ام نمی شناسم. جنازه رسول خدا را در پیش روی ما وانهادید و خلافت را در میان خود قطعی کردید رهبری را به ما واگذار نکردید و هیچ حقی برای ما در نظر نگرفتید. گویا شما از گفته پیامبر در روز غدیر خم باخبر نبودید!

به خدا سوگند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در آن روز ولایت و رهبری را برای علی علیه السلام قرار داد تا با این عمل، امید شما را از خلافت قطع کند ولی شما پیوند های بین خود و پیامبرتان را قطع کردید و خداوند در دنیا و آخرت، به آنچه بین ما و شما گذشته رسیدگی خواهد کرد. (10)

 


(10) بحارالأنوار، ج 28، ص 205؛ الامامة و السیاسة، ج 1، ص 12.

فاطمه ی زهرا علیها السلام پس از وفات پیامبر خدا پیش ابوبکر آمد و فرمود:

ای ابابکر، اگر تو بمیری چه کسی از تو ارث می برد؟

ابوبکر پاسخ داد: اهل و فرزندانم.

حضرت فرمود: پس چرا من از پدرم ارث نمی برم.

ابوبکر گفت: ای دختر رسول خدا، کسی از پیامبر ارث نمی برد. ولی بر هر که پیامبر انفاق می کرد من هم انفاق می کنم و به هر کسی چیزی می داد من هم می دهم.

حضرت فرمود: به خدا سوگند تا زنده ام، با تو سخن نخواهم گفت و تا هنگام مرگ با او سخن نگفت. (11)

 


(11) بحارالأنوار، ج 29، ص 206.

آنگاه که سلمان فارسی از یگانه دخت پیامبر خواست تا دست از نفرین و ناله بردارد، و به خانه بازگردد، فرمود:

وای بر آنان ای سلمان! آنها می خواهند دو فرزند من حسن و حسین علیهماالسلام را یتیم و بی سرپرست نمایند، ای سلمان! سوگند به خدا از درب مسجد مدینه پا بیرون نمی گذارم تا آن که پسر عموی خود را با چشمان خودم، (رها شده و) سالم مشاهده نمایم. (8)

پس از لحظاتی چند که در میان سکوت و اندوه و شگفتی حاضران، مهاجمین دست از امام کشیدند و امام علی علیه السلام تنها و مظلوم از مسجد مدینه بیرون آمده و راه خانه را در پیش گرفت، حضرت زهرا علیها السلام به شوهر معصوم خود نگریسته و فرمود:

علی جان! جانم فدای جان تو، و جان و روح من سپر بلاهای جان تو! یا اباالحسن! همواره با تو خواهم بود، اگر تو در خیر و نیکی به سر می بری، با تو خواهم زیست و یا اگر در سختی و بلاها گرفتار شدی، باز هم با تو خواهم بود. (9)

 


(8) عوالم، ج 11، ص 406؛ اختصاص شیخ مفید، ص 181.

(9) کوکب الدری، ج 1، ص 196.

پس از بردن امام به مسجد، در آن ازدحام جمعیت، عمر با شمشیر برهنه تهدید کرد که اگر با ابوبکر بیعت نکنی گردنت را می زنم، در این هنگام حضرت زهرا علیها السلام خطاب به ابوبکر فرمود:

ای ابوبکر! آیا می خواهی شوهرم را از دستم بگیری؟ سوگند به خدا اگر دست از او برنداری، موی سرم را پریشان می کنم و گریبان چاک زده کنار قبر پدرم رسول خدا می روم. (5)

سپس دست امام حسن و حسین علیهماالسلام را گرفت تا در کنار قبر پیامبر صلی الله علیه و آله با نفرین و ناله تهدید خود را تحقق بخشد. امام علی علیه السلام به سلمان فرمود:

«سلمان! فاطمه را دریاب، گویی دو طرف مدینه را می نگرم که به لرزه درآمده، سوگند به خدا اگر فاطمه علیها السلام موی خود را پریشان کند و گریبان چاک نماید و در کنار قبر پیامبر صلی الله علیه و آله نفرین و ناله سر دهد، دیگر مهلتی برای مردم مدینه باقی نمی ماند، و زمین همه آنها را در کام مرگبار خود فرو می برد.»

سلمان شتابان خدمت زهرا علیها السلام رسید و گفت:

ای دختر محمد صلی الله علیه و آله! خداوند پدرت را مایه رحمت جهانیان قرار داده است، خواهش می کنم به خانه برگرد و نفرین در حق مردم نادان مکن.

حضرت زهرا علیها السلام پاسخ داد:

ای سلمان! آنها قصد جان علی علیه السلام را دارند، و من در شهادت علی علیه السلام نمی توانم صبر کنم، صبرم تمام شده، مرا به حال خود بگذار تا کنار قبر پدرم بروم، موهایم را پریشان نمایم، گریبان چاک دهم، و به درگاه خدا ناله سر دهم. (6)

سلمان فارسی که فاطمه علیها السلام را برای ناله و نفرین مصمم یافت، گفت: امام علی علیه السلام مرا فرستاد و فرمود که به شما بگویم: فاطمه! به خانه بازگردید و از ناله و نفرین خودداری کنید.

وقتی حضرت زهرا علیها السلام پیام امام را شنید، فرمود:

«حال که شوهرم و امام من، فرمان داده که به خانه بازگردم، می روم و صبر می کنم و سخن آن بزرگوار را می پذیرم و از او اطاعت می کنم.» (7)

 


(5) عوالم، ج 11، ص 211؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 188؛ بحارالانوار، ج 43، ص 47.

(6) عوالم، ج 11، ص 406؛ اختصاص شیخ مفید، ص 181.

(7) عوالم، ج 11، ص 211؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 118؛ بحارالانوار، ج 43، ص 47.

آنگاه که امام را مظلومانه و با ستم به مسجد بردند، حضرت زهرا علیها السلام وارد مسجد شد و فرمود:

خلوا عن ابن عمی فوالذی بعث محمدا بالحق لئن لم تخلوا عنه لأنشرن شعری و لأضعن قمیص رسول الله صلی الله علیه و آله علی رأسی و لأصرخن الی الله تبارک و تعالی فما ناقة صالح بأکرم علی الله من ولدی. (4)

پسر عمویم را رها کنید. سوگند به آن که محمد صلی الله علیه و آله را به حق برانگیخت اگر از او دست نکشید، گیسوان خود را پریشان کرده و پیراهن رسول خدا صلی الله علیه و آله را بر سر افکنده و به درگاه خدا ناله و فریاد خواهم زد، یقین بدانید که ناقه صالح، در نزد خدا گرامی تر از فرزندان من نیست.

 


(4) کتاب عوالم، ج 11، ص 211؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 118.

در آن هنگامه غم آلود که علی علیه السلام را به زور به سوی مسجد می بردند، فاطمه علیها السلام میان جمعیت آمد و بین امام و آنها قرار گرفت، و فرمود:

سوگند به خدا، نمی گذارم پسر عموی مرا ظالمانه به سوی مسجد بکشانید. وای بر شما! چه زود به خدا و رسولش خیانت کردید و به خانواده او ستم نمودید، با این که رسول خدا پیروی از ما و دوستی با ما را به شما سفارش کرده و فرمود که از اهل بیت علیهم السلام اطاعت نمایید، که خداوند فرمود:

قُل لاَّ أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى (1)

«به مردم بگو از شما پاداش رسالت نمی خواهم، جز آن که با اهل بیت من دوستی نمایید.» (2)

 


(1) سوره شوری، آیه 23.

(2) کتاب عوالم، ج 11، ص 414.

امام صادق علیه السلام نقل می فرماید:

در آن لحظه که امام علی علیه السلام را به سوی مسجد می بردند، و هیچ کس در آن غربت و تنهایی دفاع نمی کرد، حضرت زهرا علیها السلام خود را به امام رساند، و خطاب به عمر فرمود:

ای پسر خطاب! سوگند به خدا اگر کراهت نداشتم که بی گناهان گرفتار بلای الهی شوند، نفرین می کردم و آنگاه می فهمیدی که نفرین من خیلی زود تحقق می پذیرد. (3)

 


(3) اصول کافی، ج 1، ص 460؛ الوافی، ج 2، ص 188.




خـــانه | درباره مــــا | سرآغاز | لـــوگوهای ما | تمـــاس با من

خواهشمندیم در صورت داشتن وب سایت یا وبلاگ به وب سایت "بهشت ارغوان" قربة الی الله لینک دهید.

کپی کردن از مطالب بهشت ارغوان آزاد است. ان شاء الله لبخند حضرت زهرا نصیب همگیمون

مـــــــــــادر خیلی دوستت دارم