بهشت ارغوان | حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

بهشت ارغوان | حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

ختم صلوات

ختم صلوات به نیت سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف)

طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب با موضوع «شهادت :: کلام علی (ع) پس از شهادت حضرت» ثبت شده است

علی علیه السلام در حین دفن فاطمه علیها السلام طی جمله هایی کوتاه در حالی که می گریست چنین فرمود:

خداوندا! از دختر پیامبر تو راضیم، خصم او را به تنهایی و وحشت انداخت تو او را انس بده، مردم از او بریدند تو او را پیوند ده، به او ستم کردند تو ای احکم الحاکمین درباره او داوری کن.

«اللّهم اِنی راضٍ عَنْ اِبنَة نَبیّکَ اللّهُمْ اِنّها قَدْ اَوحشت فَانسها، و هَجرَت فَصِلها وَ ظُلِمَت فَاحکُم لَها یا اَحَکَم الحاکِمینَ». (3)

 


(3) بحارالانوار، ج 43، ص 156.

حضرت علی به هنگام ارتحال حضرت زهرا چنین سرود:

نفسی علی زفراتها محبوسة

یالیتها خرجت مع الزفرات

لاخیر بعدک فی الحیاة وانما

ابکی مخافة ان تطول حیاتی

جان من با آه و ناله هایش در اندرون من زندانی است. ای کاش جان من هم با ناله ها از بدنم خارج شود. بعد از تو خیری در زندگی نیست و من از ترس اینکه مبادا زندگی ام به طول انجامد گریه می کنم.

اشعار دیگری بعد از شهادت فاطمه علیها السلام فرموده که قسمتی از آن را اینجا می آوریم:

اری علل الدنیا علی کثیرة

و صاحبها حتی الممات علیل

ذکرت ابا ودی فبت کأننی

برد الهموم الماضیات وکیل

لکل اجتماع من خلیلین فرقة

و کل الذی دون الفراق قلیل

و ان افتقادی فاطما بعد احمد

دلیل علی أن لا یدوم خلیل

می بینم رنج و ناراحتی های دنیا مرا بسیار احاطه کرده و صاحب آن ناراحتی ها تا وقت مردن ناراحت است. پدر مودت و محبت را یاد می کردم، ولی صبح کردم گویا اینکه کنار زدن غم و غصه های گذشته به من واگذار شده است. برای هر اجتماع دو دوست جدائی و فراق است و هر چیزی به جز فراق و جدائی باشد کم است. و راستی از دست دادن من فاطمه علیها السلام را بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله دلیل است بر آنکه هیچ دوستی دائمی نخواهد بود.

همچنین در هجران زهرایش اینگونه زمزمه دارد:

فراقک اعظم الاشیاء عندی

و فقدک فاطم أدهی الثکول

سأبکی حسرة و أنوح شجوأ

علی خل مضی أسنی سبیل

ألا یا عین جودی و اسعدینی

فحزنی دائم أبکی خلیل

هجران تو نزد من بزرگترین مصیبتهاست و از دست دادن تو ای فاطمه سخت تر از فرزند مرده است. من گریه با حسرت خواهم کرد و نوحه گلوگیر خواهم نمود بر دوستی که راهی بلند رفته است. ای چشم احسان کن و به من یاری نما در گریه کردن که حزن من دائمی است و به دوست گریه می کند.

و در محبت قلبی خود نسبت به زهرا علیها السلام می گوید:

حبیب لیس یعدله حبیب

و ما لسواه فی قلبی نصیب

حبیب غاب عن عینی و جسمی

و عن قلبی حبیبی لا یغیب

دوستی که هیچ دوستی مثل و مانند او نمی شود، و هیچ چیز به جز او در قلبم سهم و نصیبی ندارد. دوستی که از چشم و تن من غایب است ولی از قلبم دور و غایب نمی شود.

گاهی بر سر قبر عزیزش این گونه درد دل می کند:

مالی وقفت علی القبور مسلما

قبر الحبیب فلم یرد جوابی

أحبیب ما لی لاترد جوابنا

انسیت بعدی خلة الأحباب

چه شده که من بر سر قبرها می ایستم و به قبر دوست سلام می دهم، و جواب مرا نمی دهد؟ ای دوست! تو چرا جواب مرا نمی دهی؟ آیا بعد من راه و رسم دوستان را فراموش کرده ای؟!

بعد حضرت جواب خود را می دهد:

قال الحبیب: و کیف لی بجوابکم

وأنا رهین جنادل و تراب

أکل التراب محاسنی فنسیتکم

وحجبت عن أهلی و عن أترابی

فعلیکم منی السلام تقطعت

عنی وعنکم خلة الأحباب

دوست گفت: من چگونه جواب شما را بدهم که گرفتار سنگها و خاک هستم. خاک زیبائیهایم را از بین برده و شما را از یاد برده ام، و از خاندان و همسالهایم پنهان گشته ام. از من بر شما سلام و درود، ولی دوران صفای دوستان از من و شما بریده شده است. (2)

 


(2) بحارالانوار، ج 43، ص 217.

امام حسین علیه السلام می فرماید:

هنگامی که زهرا علیها السلام بیمار شد به علی علیه السلام سفارش کرد امور او را پنهان دارد... و علی علیه السلام خود از او پرستاری می فرمود، و اسماء بنت عمیس پنهانی به او کمک می کرد، و به هنگام وفات به امیرمؤمنان وصیت کرد که خودش کفن و دفن او را انجام دهد و شب هنگام او را دفن کند و قبرش را پنهان سازد، و امیرمؤمنان کفن و دفن او را انجام داد و محل قبر را محو کرد و پنهان داشت.

هنگامی که کار دفن را به پایان برد و خاک از دست افشاند اندوهی جانکاه بر آن گرامی مستولی شد و اشک بر چهره اش دوید و گریان رو به جانب قبر پیامبر صلی الله علیه و آله کرد و گفت:

«سلام بر تو ای رسول خدا! از من و دخترت که اینک در جوار تو فرود آمده و شتابان به تو ملحق شده است. ای رسول خدا! شکیبایی من در مصیبت دختر برگزیده تو کم شد، و طاقت و توانایی من در فقدان او از دست رفت، جز آنکه مرا پس از مصیبت عظیم و مفارقت و فقدان تو در هر مصیبت دیگری جای تسلیت هست (مصیبت تو به قدری بزرگ است که هر مصیبت دیگری را تحت الشعاع قرار می دهد). چرا که تو را به دست خود در آرامگاهت مدفون ساختم و در آغوش من جان دادی، «اِنَّا لِلَّهِ وَ اِنَّا اِلَیْهِ راجِعُونَ».

اینک امانت تو؛ زهرا علیها السلام بازگشت، و گروگان دریافت شد، و از این پس اندوه من جاودانی است و شبم به بیداری خواهد گذشت تا آنگاه که خداوند مرا به سرائی که تو در آن اقامت داری ببرد. و به زودی دخترت به تو خبر می دهد که چگونه امتت برای ستم بر او هم گروه شدند، پس همه چیز را از او بپرس و حال ما را از او جویا شو، و این چنین کردند در حالی که از رحلت تو چیزی نگذشته و یاد تو از میان نرفته است.

و سلام بر هر دوی شما، سلام وداع کننده ای که نه از شما خشمگین است و نه رنجیده خاطر. اگر بروم از روی ملالت و بی علاقگی نیست، و اگر بمانم به جهت بدگمانی به آنچه خداوند به شکیبایان وعده داده است نمی باشد.» (1) .

 


(1) نهج البلاغه، کلام 202؛ کشف الغمه، ج 2، ص 68- 69- 70؛ مجالس مفید، ص 164- 165؛ امالی شیخ طوسی، ج 1، ص 107- 108؛ اصول کافی، ج 1، ص 459- 458.

خـــانه | درباره مــــا | سرآغاز | لـــوگوهای ما | تمـــاس با من

خواهشمندیم در صورت داشتن وب سایت یا وبلاگ به وب سایت "بهشت ارغوان" قربة الی الله لینک دهید.

کپی کردن از مطالب بهشت ارغوان آزاد است. ان شاء الله لبخند حضرت زهرا نصیب همگیمون

مـــــــــــادر خیلی دوستت دارم