بهشت ارغوان | حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

بهشت ارغوان | حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

ختم صلوات

ختم صلوات به نیت سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف)

طبقه بندی موضوعی

۸۱ مطلب با موضوع «بهشت ارغوان» ثبت شده است

چگونه می توان در زندگی امروز، فاطمه زهرا را الگوی خود قرار داد؟

منظور از الگو قرار دادن معصومین علیهم السلام این است که برنامه زندگی واخلاق و کردار و بینش و منش خود را هماهنگ و در راستای اخلاق و رفتار و نوع باور و اندیشه آنها قرار دهیم و سعی کنیم از مسیر تعالیم و هدایت ها و خواست های آنها که تنها راه رسیدن به سعادت واقعی و ابدی است منحرف نگردیم. ولی هرگز به این معنا نیست که باید در معرفت و تقوا و بندگی و عبادت خداوند و صفات انسانی و اخلاق الهی هم پایه و هم رتبه آنان باشیم چون این برای ما امکان پذیر نمی باشد و اوج معرفت و کمالات آنان اختصاص به خود آن بزرگواران دارد.

مهم این است که به اندازه ای که در وسع ما و متناسب با دارایی و ظرفیت ماست به صفات و اخلاق آنها آراسته گردیم و به طناب محکم ولایت و ارادت و محبت آنان چنگ بزنیم و با آنان همراه و همگام باشیم ولی همراهی هرگز به معنای هم رتبه بودن نیست. مثلاً دانش آموزی که خوب درس می خواند و خوب درس را فرا می گیرد و اهل کوشش و تلاش است با استاد و معلمش همراه و در مسیر اوست، ولی مسلماً هم رتبه او نمی باشد.

از ما خواسته اند که چون آنان عفیف و بزرگوار و شکیبا و صبور و اهل گذشت و بخشش و کرم باشیم. بنده خدا باشیم و مطیع و پرهیزگار. به نماز و انجام واجبات دین و دوری از محرمات اهمیت دهیم ولی بدون شک تمام این امور متناسب با ظرفیت و توانایی ماست و هرگز خداوند بندگانش را بیش از طاقت و توانایی تکلیف نمی کند و از آنها چیزی فوق قدرتشان نمی خواهد. توجه داشته باشید که مشکلات و گرفتاری هایی که در زندگی انسان پیش می آید برای امتحان و آزمایش او و آبدیده شدن در کوره بندگی خداوند و آمادگی برای درک بیشتر عنایت و الطاف خداوند است و به گفته روایات، خداوند به اندازه صبر و تحمل انسان او را مبتلا می سازد و مورد آزمایش قرار می دهد و بلاها و مصائب معصومین (ع) نیز متناسب با مقام بلند و معرفت عمیق آن پاکان بوده است. به هر حال جوهر انسان در کوره ابتلائات و دشواری ها بروز و ظهور می یابد و عیار انسانیت و ایمان او را آشکار می سازد. ما تعیین کننده نوع مشکل و آزمایش نمی باشیم، هر کس به نحوی باید امتحان دهد و مشکل هر کس با دیگری تفاوت دارد ولی همه آنها در یک چیز مشترکند و آن استقامت و صبر و پایداری است که سخت و تلخ است ولی ثمر و میوه شیرینی دارد.

امیر مؤمنان علیه السلام در نهج البلاغه می فرماید:

«الا و ان لکل مأموم اماما یقتدی به و یستضیء بنور علمه، الا و ان امامکم قد اکتفی من دنیاه بطمریه و من طعامه بقرصیه، الا و انکم لا تقدرون علی ذلک ولکن اعینونی بورع و اجتهاد و عفة و سداد؛

آگاه باشید که هر رهروی رهبری دارد که پیرو اوست و از نور دانش او روشنی و فروغ می گیرد. بدانید که پیشوای شما از دنیا به دو لباس کهنه و دو قرص نان بسنده کرده است. آگاه باشید که شما توان این کار را ندارید ولی می توانید با تقوا و تلاش و کوشش و عفت و کار و برنامه درست و استوار مرا یاری دهید.»

زندگی اهل بیت برای ما الگو است و پذیرش این مطلب و بیان این سخن گزاف و بیهوده نیست و لذا هم گوشه هایی از زندگی آنها برای ما روشن است و بیان شده و هم می توان همچنان از آنها پیروی نمود. برای رسیدن به آن می توان کتب مشتمل بر معارف دین که بسیار فراوان است مورد مطالعه قرار داد. نماز شب حضرت زهرا سلام الله علیها، ساده زیستی حضرت، برخورد وی با نامحرم، پیروی او از دین، بها دادن به ارزشهای انسانی و معنوی در برابر معیارهای دنیوی و مادی و از خودگذشتگی و خود را فراموش کردن و هزار نکته که تنها یک دستور العمل نیست و بنیان رفتار فاطمی است که برای همیشه می تواند سرمشق زندگی باشد.

سخنان اهل بیت در مورد کیفیت و شکل زندگی برای هر آدمی که با آن ها مواجه می شود و خود را به ایشان عرضه می کند، قابل فهم و مشکل گشاست. کافی است به کتب نوشته شده در مورد زندگانی ایشان مراجعه و یا از کلمات گوهربار آنها فیض ببرید تا زندگی شما رنگ دینی و الهی بگیرد.

به هرحال در این مورد می توانید به کتاب های تعلیم و تربیت و انسان کامل نوشته شهید مطهری مراجعه و از آنها بهره مند شوید. همین طور مطالعه کتب معتبر زندگانی ائمه هدی علیهم السلام به خصوص کتابهای جناب آقای شهیدی و آقای آیتی و آقای سید مهدی شمس الدین و یا کتب روایی که سخنان ائمه را جمع آوری نموده؛ مانند کتاب فرهنگ سخنان حضرت زهرا سلام الله علیها و اصول کافی و تحف العقول استفاده کنید. شما با ترجمه این کتب می توانید خود از آن بهره برده و برنامه زندگانی خود را تنظیم کنید. پر واضح است که هر چه بیشتر به حق عمل کنید راه آگاهی جدیدتر به روی شما گشوده خواهد شد و به معرفت علمی و عملی شما افزوده می گردد.

در این باره ابتدا باید:

. مطالعات گسترده و همه جانبه اى در زندگى ایشان انجام داده، آگاهى جامعى به روش آنان به دست آورد و البته بهتر است سیره همه امامان را در اوضاع مختلف مورد بررسى قرار دهید.

. توان هاى خود را به درستى بسنجید و متناسب با آن حرکت کنید.

. مقتضیات و اوضاع جامعه و خانواده خود را نیز لحاظ کنید و سپس با جمع بندى کامل اقدام کنید.

چه کسانی در تشییع جنازه حضرت زهرا سلام الله علیها حضور داشتند؟

براساس برخی از روایات، وقتی که شب فرا رسید، حضرت علی علیه السلام به پسرش حسن گفت برو ابوذر را بیاور. امام حسن رفت و ابوذر را صدا کرد. ابوذر آمد و علی علیه السلام بدن فاطمه زهرا را به جایگاه نماز آورد و بر آن نماز خواند.(1)

این روایت، تنها ابوذر را یاد آوری کرده است. در روایتی دیگری آمده است کسانی که بر بدن فاطمه زهرا سلام الله علیها نماز خواندند عبارتند از: علی علیه السلام، سلمان، ابوذر، مقداد، عمار، حذیفه و عبدالله بن مسعود. (2)

در روایت دیگری آمده است کسانی که بر بدن فاطمه زهرا سلام الله علیها نماز خواندند عبارتند از: علی علیه السلام، حسن، حسین، عباس، فضل بن عباس، سلمان، ابوذر، مقداد، عمار، حذیفه، عبدالله بن مسعود، عقیل و بریره. (3)

بنابراین می توان گفت که این افراد در تشییع و نماز بر بدن فاطمه زهرا شرکت داشتند:

علی علیه السلام، امام حسن علیه السلام، امام حسین علیه السلام، سلمان، ابوذر، مقداد، عمار، حذیفه، عباس، فضل بن عباس، عقیل، عبدالله بن مسعود، بریره.

 


(1) بحارالانوار، ج 43، ص 215، چاب بیروت.

(2) بحارالانوار، ج 43، ص 210.

(3) بحار الانوار، ج 43، ص 183، به نقل از تاریخ طبری.

چگونه می توان از فاطمه زهرا سلام الله علیها الگوگیری کرد، در حالی که ایشان چهارده قرن پیش می زیستند؟

در الگوگیرى، بودن یا نبودن اشخاص خیلى مهم نیست؛ چه بسا کسانى که در گذشته دور زندگى مى کردند، بهتر از بسیارى از مصاحبان بتوانند الگو واقع شوند؛ لیکن براى این کار باید از طریق بررسى تاریخ زندگى این بزرگواران درس هاى لازم را فرا گرفت. گذشت چهارده قرن هم چیزى را عوض نمى کند؛ زیرا محور اصلى در الگوگیرى اصول کلى تربیتى و ارزش هاى اخلاقى است که با مرور زمان پوسیده و کهنه نمى شود.

از ما خواسته اند که چون آنان عفیف و بزرگوار و شکیبا و صبور و اهل گذشت و بخشش و کرم باشیم. بنده خدا باشیم و مطیع و پرهیزگار. به نماز و انجام واجبات دین و دوری از محرمات اهمیت دهیم ولی بدون شک تمام این امور متناسب با ظرفیت و توانایی ما است و هرگز خداوند بندگانش را بیش از طاقت و توانایی تکلیف نمی کند و از آنها چیزی فوق قدرتشان نمی خواهد. توجه داشته باشید که مشکلات و گرفتاری هایی که در زندگی انسان پیش می آید برای امتحان و آزمایش او و آبدیده شدن در کوره بندگی خداوند و آمادگی برای درک بیشتر عنایت و الطاف خداوند است و به گفته روایات، خداوند به اندازه صبر و تحمل انسان او را مبتلا می سازد و مورد آزمایش قرار می دهد و بلاها و مصائب معصومین علیهم السلام نیز متناسب با مقام منیع و معرفت عمیق آن پاکان بوده است. به هر حال جوهر انسان در کوره ابتلائات و دشواری ها بروز و ظهور می یابد و عیار انسانیت و ایمان او را آشکار می سازد. ما تعیین کننده نوع مشکل و آزمایش نمی باشیم، هر کس به نحوی باید امتحان دهد و مشکل هر کس با دیگری تفاوت دارد ولی همه آنها در یک چیز مشترکند و آن استقامت و صبر و پایداری است که سخت و تلخ است ولی ثمر و میوه شیرینی دارد.

امیر مؤمنان علیه السلام در نهج البلاغه می فرماید:

«الا و ان لکل مأموم اماما یقتدی به و یستضیء بنور علمه، الا و ان امامکم قد اکتفی من دنیاه بطمریه و من طعمه بقرصیه، الا و انکم لا تقدرون علی ذلک ولکن اعینونی بورع و اجتهاد و عفه و سداد؛ (1)

آگاه باشید که هر رهروی رهبری دارد که پیرو اوست و از نور دانش او روشنی و فروغ می گیرد. بدانید که پیشوای شما از دنیا به دو لباس کهنه و دو قرص نان بسنده کرده است. آگاه باشید که شما توان این کار را ندارید ولی می توانید با تقوا و تلاش و کوشش و عفت و کار و برنامه درست و استوار مرا یاری دهید.

 


(1) نهج البلاغه، نامه 45.

عدم وجود نام حضرت فاطمه (س) در قرآن

این سؤال نسبت به ائمه علیهم السلام نیز جارى است و همه پاسخ مشابهى دارد. شیوه برخورد قرآن با اهل بیت تبیین اصول و معیارها و بیان امتیازات و ویژگى هاى برجسته آنان است، نه ذکر نام آنها. مانند آنچه در آیه تطهیر، اطعام انفاق و... آمده است. اما این که از چه رو چنین شیوه اى اتخاذ گردیده کاملاً بر ما روشن نیست، ولى با توجه به قرائن قرآنى و تاریخى مى توان نتایجى به دست آورد:

- روش قرآن در مسائل مهم فکرى اجتماعى و سیاسى، دادن معیار به جاى معرفى اشخاص است و این طبیعتاً موجب شکوفایى اذهان است و به جامعه این مسؤولیت را مى دهد که در پى کشف مصادیق انطباق با ضوابط تعیین شده برآیند.

- جریاناتى در عصر پیامبر وجود داشت که هر گونه سخنى از پیامبر (ص) در مورد اهل بیت علیهم السلام را حمل بر این مى کردند که پیامبر آمده است تا خود را و سپس نزدیکانش را بر مردم حاکم گرداند. این برنامه آن قدر قوت گرفت که پیامبر (ص) را مجبور ساخت به هنگام نوشتن وصیت از تصمیم خود منصرف شود، زیرا بیم آن مى رفت که برخى به خاطر اجراى برنامه هاى شوم خود حتى اصل رسالت پیامبر (ص) را منکر شوند. چنانچه یزید گفت:

لعبت هاشم بالملک فلا

خبر جاء و لا وحى نزل.

با نگاهى دقیق به حوادث تاریخى به خوبى روشن مى شود که همین مسأله در مورد قرآن نیز راه مى یافت و اگر به صراحت نامى از آنان مى آمد و با اجمال و اشاره قضیه ختم نمى شد، چه بسا الهى بودن آن را نیز منکر مى شدند و اساساً بنیان دین را ویران مى ساختند. در این جا ممکن است گفته شود که خداوند خود اعلام داشته که حافظ قرآن است.

پاسخ آن است که، بلى ولى خداوند هر چیزى را از طریق اسباب و وسایل ویژه و مناسبش به انجام مى رساند و یکى از اسباب حفظ قرآن رعایت همین شیوه هاست زیرا این روش، انگیزه مخالفت و تحریف قرآن را از بین برده یا محدود مى سازد.

چرا نام مادر همه معصومین، فاطمه زهرا است؟

این که مى گوییم همه امامان معصوم، فرزندان فاطمه زهرا سلام الله علیها هستند به این معنا نیست که همه آنها را حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به دنیا آورده است بلکه به این معناست که برخى از آنان فرزند بدون واسطه آن حضرت هستند مانند حضرت امام حسن و امام حسین علیه السلام و بقیه نوه هاى آن حضرت هستند. امام زین العابدین علیه السلام نوه فاطمه زهرا سلام الله علیها و حضرت فاطمه زهرا مادر بزرگ اوست، بنابراین فاطمه زهرا مادر امام حسن و امام حسین و مادر بزرگ امامان دیگر است.

حضرت محمد (ص) از خدیجه 4 دختر داشت به نام های زینب، رقیه، ام کلثوم و فاطمه که زینب همسر ابوالعاص بن ربیع بوده، رقیه و ام کلثوم همسران عثمان شدند و فاطمه به عقد علی علیه السلام درآمد. با این که این دختران همه از یک پدر و مادر بودند، چرا فضائل زیادی برای فاطمه نقل شده است؟!

1. از احمد بلاذری که از بزرگان علمای اهل سنت است و همچنین ابوالقاسم کوفی و سید مرتضی قدس سره در کتاب «الشافی فی الامامة» و ابوجعفر طوسی قدس سره در «تخلیص الشافی» نقل است که خدیجه کبری وقتی به عقد رسول خدا در آمد باکره، بود. در صورتی که سایر مورخین نقل کرده اند که باکره نبود و قبل از رسول خدا دو شوهر اختیار کرده بود: اول عتیق بن عائذ مخزومی، و دوم ابی هاله زرارة بن نباش اسدی. همچنین اختلاف است در این که آیا رقیه و زینب دختران رسول خدا بودند یا مادرشان هاله خواهر خدیجه بود. بعضی از مورخین را عقیده بر آن است که زینب و رقیه خواهرزاده ی خدیجه و بعضی گفته اند مادرشان خدیجه بود؛ ولی از شوهر قبل بودند، و نه از رسول خدا.

. در صورتی که قبول کنیم بقیه دختران از پیامبر بودند، باز هم در عظمت زهرا سلام الله علیها خدشه ای نیست، چرا که مقام عصمت را خداوند عطا می کند. همچنان که معصومین ما 14 نفرند ولی تعداد فرزندان غیر معصوم ائمه به مراتب بیشتر از این است. اشتراک حضرت زهرا سلام الله علیها با دیگر خواهران تنها در پدر و مادر واحد است و فضایل بسیاری از قول پیامبر برای ایشان نقل شده، که نظیر آن را رسول خدا برای دیگر دخترانشان بیان نکردند.

از چه جهتی حضرت فاطمه سلام الله علیها مادر همه ما می شود و آیا از نسل او هستیم ؟

حضرت زهرا سلام الله علیها، از نظر نسبى، فقط مادر کسانى هستند که از طرف پدرى یا مادرى سلسله ى آباء و اجداد آنان به ایشان منتهى مى گردد. و سایرین چه شیعه و غیر شیعه، حضرت زهرا سلام الله علیها مادرشان نخواهد بود. از آنجا که ازدواج شیعیان، با هم مذهب خودشان است و در میان آنان عده زیادى از نسل و اولاد فاطمه زهراسلام الله علیها هستند معمولاً هر شیعه اى اگر در مورد آباء و اجداد و مادران و جدّات خود یک بررسى کند در میان آنان فردى که از نسل حضرت زهرا سلام الله علیها باشد، یافت مى شود و اگر یافت شد، قطعا از نسل و فرزندان ایشان خواهد بود. اما گاه مقصود از اینکه ما فرزندان ایشان هستیم، فرزند نسبى نیست، مقصود این است که ایشان مادر معنوى ما و ما فرزندان معنوى ایشان هستیم. از آنجا که کسانى که الگوى هدایت ما هستند حق حیات معنوى بر گردن مادارند، ما آنان را به منزله پدر یا مادر معنوى خود تلقى مى کنیم. همچنانکه وقتى در مورد استاد و معلم خود مى گوئیم، حق پدرى بر گردن ما دارد؛ او پدر ماست و ما فرزندان اوئیم؛ مقصود این نیست که از لحاظ نسبى او پدر ما و ما فرزند او هستیم.

مردم مدینه برای حضرت زهرا سلام الله علیها احترام خاصی قائل بودند، به خاطر این که دختر پیغمبر بود و به او و فرزندانش احترام می گذاشتند. پس چرا آن ماجراهای پس از رحلت پیامبر (ص) و جسارتها به ساحت حضرت اتفاق افتاد؟

دشمنی و خصومتی که بین غاصبان خلافت و اهل بیت علیهم السلام مخصوصاً حضرت امیر علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها به وجود آمد فقط و فقط به جهت پیروی قدرت طلبان از هواهای نفسانی خود و دوری از دستورات رسول خدا و قرآن کریم بود.

در روایت آمده است که «آخرین هوای نفسانی که از دل مسلمان خارج می شود، حب قدرت است»

قدرت طلبی حتی از مال اندوزی و شهوت رانی خطرناک تر و مهم تر است، فقط بندگان خاص خداوند هستند که می توانند خود را از این هوای نفس رها سازند. بسیاری از انسان ها پولهای هنگفت خرج می کنند و حتی آسایش خود را به تباهی می کشانند تا به قدرت برسند. غاصبان خلافت نیز با وجودی که می دانستند حق با امیرالمؤمنین و حضرت زهرا است و این مسأله بارها و بارها حتی بعد و قبل از غدیر خم از سوی پیامبر به آنها گوشزد شده بود ولی به جهت قدرت طلبی به مبارزه با اهل بیت پیامبر (ص) برخاستند و موجبات سخط خدا و رسولش را در دنیا و آخرت فراهم کرده، و مسیر هدایت بشریت را منحرف نمودند.

چرا پیامبر صلی الله علیه و آله به طور علنی در ملاء عام موضوع بخشیدن فدک به حضرت فاطمه سلام الله علیها را مطرح نکردند؟

اگر تاریخ صدراسلام و خصوصا 10 سال مدینه را بشناسیم و تنوع کارها و مشاغل پیامبر صلی الله علیه و آله از قبیل غزوه ها سریه ها، معاهدات و حجم عظیم آن را مشاهده کنیم انتظار نخواهیم داشت که پیامبر صلی الله علیه و آله هرمساله اى را براى عموم مردم بازگو نماید. بسیارى از سخن ها و دستورات آن حضرت را جز چند نفر نمى شنیدند ولى وقتى براى دیگران نقل مى شد مى پذیرفتند. جریان فدک نیز از همین مقوله است و مسلمانان صدراسلام نیز این حقیقت را قبول داشتند حتى در زمان برخى از خلفاى بنى امیه فدک را به خاندان علوى بازگرداندند آنچه که مسائل پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله را پیش آورد انگیزه هاى سیاسى براى جلوگیرى از فعالیت اهل بیت علیهم السلام و سد کردن راه آنان بود. اگر به حادثه غدیر خم که پیامبر صلی الله علیه و آله در ملاعام و درحضور آن همه شاهد ولایت على علیه السلام را اعلام نمود توجه کنیم ابعاد مساله براى ما تا حدودى روشن خواهد شد.

پیامبر در 25 سالگی با خدیجه 40 ساله ازدواج کرد و در 63 سالگی درگذشت. پیامبر و فاطمه در یک سال وفات یافتند و این در حالی است که فاطمه در زمان شهادت 18 ساله بود. پس پیامبر در زمان تولد فاطمه علیها السلام 45 ساله و خدیجه 60 ساله بوده اند. تولد فرزند در این سن بالا چگونه ممکن است؟!

1. در احکام شرعی، زنان طایفه قریش در حکم شروع یائسگی و احکام مربوط به آن مستثنی هستند تا جایی که بسیاری از فقها این سن را 60 سالگی می دانند و به این ترتیب مشکلی نیست که خدیجه علیها السلام ، فاطمه علیها السلام را در سن 60 سالگی به دنیا آورده باشد.

. در جایی که به اراده و اذن خداوند حضرت عیسی بدون پدر به دنیا می آید، یا فرزندان حضرت ابراهیم و فرزند زکریا در سنین کهولت به دنیا می آیند، آیا جای تعجب است که فرزند اشرف مخلوقات عالم که خود نیز جزء معصومان و برگزیدگان خداوند است، معجزه آسا متولد شود؟

. عده ای از مورخین معتقدند که سن حضرت خدیجه 40 سال نبوده و حتی معتقدند که ایشان قبل از پیامبر ازدواج نکرده بودند و در زمان ازدواج با پیامبر نیز باکره بودند. ابن عباس می گوید: خدیجه در سن 28 سالگی با پیغمبر عروسی کرد. (1)

 


(1) کشف الغمة، ج 2، ص 139.




خـــانه | درباره مــــا | سرآغاز | لـــوگوهای ما | تمـــاس با من

خواهشمندیم در صورت داشتن وب سایت یا وبلاگ به وب سایت "بهشت ارغوان" قربة الی الله لینک دهید.

کپی کردن از مطالب بهشت ارغوان آزاد است. ان شاء الله لبخند حضرت زهرا نصیب همگیمون

مـــــــــــادر خیلی دوستت دارم