بهشت ارغوان | حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

بهشت ارغوان | حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

ختم صلوات

ختم صلوات به نیت سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف)

طبقه بندی موضوعی

۸۱ مطلب با موضوع «بهشت ارغوان» ثبت شده است

دلیل این که حضرت فاطمه به سلمان گفتند: «تو بر من جفا کردی» چیست؟

حدیث در کتاب شریف بحار الانوار چنین نقل گردیده است:

«... سلمان نقل می کند: ده روز بعد از وفات پیامبر (ص) حضرت علی علیه السلام مرا دید و فرمود: سلمان بعد از رسول خدا (ص) با ما نامهربان شده ای.

گفتم: حبیب من! مثل شما بی مهری نبیند. ناراحتی و عزای رسول الله (ص) باعث شد که نتوانم خدمتتان برسم.

حضرت فرمود: سلمان! برو منزل که فاطمه مشتاق است تو را ببیند و هدیه ای از بهشت برای تو دارد.

گفتم : هدیه ای از بهشت دارد؟!

نزد فاطمه رفتم.

حضرت زهرا سلام الله علیها وقتی مرا را دیدند، ابتدا همانند حضرت علی گله کردند. آن گاه قضیه ای را برای من نقل کردند که فرستاده هایی از بهشت آمدند و هدیه ای از بهشت آوردند...» (1)

از این حدیث معلوم می شود که در زمان حضرت رسول (ص) رفت و آمد سلمان (ره) به خانه پیامبر (ص) زیاد بود که با ترک آن به مدت ده روز موجب دلتنگی حضرت زهرا علیها السلام و علی علیه السلام شد.

واژه جفا در لغت به معانی متعددی آمده است؛ از جمله: بی مهری و نامهربانی، یعنی حضرت گله دوستانه کردند، نه آن که سلمان ظلم کرده باشد.

 


(1) بحار الانوار، ج 43، ص 66.

آیا پاکی معصومان، پاکی حضرت فاطمه، عادت زنانگی را نیز شامل می شود؟

خداوند در سوره احزاب در مورد اهل بیت علیهم السلام می فرماید:

«انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا»؛

... خداوند فقط می خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد. (1)

این که اهل بیت علیهم السلام بشر هستند به حکم طبیعت انسانی همانند سایر انسان ها بوده و دارای لوازم جسمانی می باشند. در این جهت فرقی بین اهل البیت و دیگر انسان ها نیست. البته در مورد فاطمه زهرا سلام الله علیها احادیثی وارد شده است که دلالت بر پاکی آن حضرت از آلودگی ظاهری و طبیعی (عادت زنانگی، حیض) می کند. (2)

مبنای قرآنی این روایات نیز همان آیه شریفه است که هر گونه آلودگی (جسمی و روحی) را از اهل بیت دور می داند. پاکی و طهارتی که برای اهل بیت در آیه ذکر شده است، پاکی از هر گونه پلیدی و گناه را شامل می شود. در زیارت جامعه کبیره هم آمده است:

«عصمکم الله من الزلل و آمنکم من الفتن و طهرکم من الدنس واذهب عنکم الرجس و طهرکم تطهیرا»؛

خدا شما را از لغزش ها حفظ کرد و از فتنه انحرافات در امان داشت و از آلودگی ها پاک ساخت و پلیدی را از شما دور کرد و کاملاً تطهیر نمود. (3)

 


(1) احزاب، آیه 33.

(2) بحارالانوار، ج 43، ص 15.

(3) تفسیرنمونه، ج 17، ص 297 و 298.

این که می گویند قبر فاطمه علیها السلام نامشخص است، مگر قبر عایشه و سه دختر دیگر پیامبر مشخص است؟

1. قبور دختران و همسران پیامبر (ص) مخفی نیست و اینک در شهر مدینه و در قبرستان بقیع قبر هشت تن از همسران پیامبر و مشخصاً قبر عایشه و نیز قبر سه دختر پیامبر مشخص و سنگ چین شده است.

حرم همسران رسول خدا از سال 853 قمری داراى ساختمان، گنبد و بارگاه بوده است و بنا بر نقل بعضى از نویسندگان، این حرم تا پیش از تخریب بقیع به وسیله وهابیون علاوه بر ساختمان و گنبد و بارگاه در قرنهاى اخیر، داراى ضریح هم بوده است از جمله: مرحوم فرهاد میرزا مى نویسد:

«... از آنجا به زیارت زوجات حضرت رسول علیه السلام رفتم. هشت نفر در یک ضریح و اسامى هر یک را بالاى قبرشان به تخته نوشته، و گذاشته اند.» (1)

سید اسماعیل مرندى که در آخر سال 1255 هجری حرمین را زیارت کرده است، مى گوید:

«و دیگر قبه بنات حضرت رسول خدا صلى الله علیه و آله است که همه در یک ضریحند؛ به قول اهل سنت، رقیه، ام کلثوم و زینب، دختران رسول است. (2)(3)

. مخفی بودن قبر حضرت زهرا علیها السلام به وصیت ایشان بود در صورتی که دیگران وصیتی نداشته اند.

. از دنیا رفتن ایشان با سایرین بسیار متفاوت بود و اگر مسلمانان توجه ویژه ای به مخفی بودن قبر ایشان می کنند به دلیل جایگاه ایشان در نزد خداوند و شخص پیامبر است. اهل سنت اعتراف می کنند که خلفای آنان پس از اطلاع از دفن زهرا علیها السلام در صدد برآمدند تا قبر ایشان را بیابند، نبش کنند و با عظمت به خاک بسپارند که با مقاومت دلیرانه علی علیه السلام روبرو شدند و این نبود جز به خاطر مقام والای زهرا علیها السلام که همگان به آن واقف بودند.

پنهان بودن قبر حضرت زهرا سلام اللَّه علیها نشانه ی مظلومیت و غربت ولایت است، و دلیل واضح و برهان قاطعی که شیعه می تواند به استناد آن خود را پیرو راستین سنت رسول (ص) نشان دهد. زهرا سلام اللَّه علیها نشانی بر حقانیت و مظلومیت شیعه، برای همه ی آزادمردان در طول تاریخ به یادگار گذاشت.

شیعه امروز می تواند از اهل سنت بپرسد، چرا زهرا سلام اللَّه علیها وصیت کرد خلفا در تشییع جنازه اش حاضر نشوند؟ و چرا وصیت کرد تا قبرش پنهان بماند؟

آری او نمی خواست تا دشمنانش که دشمنان خدا و رسولند بر مزارش اقامه ی عزا کرده، عوام فریبی کنند. آن قدر این امر بر خلفا سنگین بود و از عواقبش بیم داشتند که تصمیم گرفتند نبش قبر کنند تا قبر زهرا را پیدا کنند و بر جنازه اش نماز گزارند که از هیبت و تهدید علی علیه السلام ترسیدند و از بیم فتنه ای بزرگتر پا عقب کشیدند.

زهرا سلام اللَّه علیها می خواست با طرح سؤال در اذهان مردم، که چرا تنها یادگار رسول قبرش را پنهان نموده، آنان را به فکر وادارد، تا خود به دنبال جواب رفته و مسببین اصلی را بیابند. همین است که می بینیم برخی، برخی دیگر را ملامت می کردند که تنها دختر پیامبر مُرد و به هیچکدام از آنان اجازه حضور در دفن و نماز نداد، و قبرش را هم پنهان نمود.

او می اندیشید شاید با غوغایی که به سبب شهادتش در مدینه ایجاد می شود، با این اقدام بی سابقه و آگاهانه، مردم را علیه خلفا به حرکتی وادارد و یا لااقل، سندی همیشگی بر محکومیت خلفا، از خود به یادگار بگذارد. از این رو حتی ائمه بعدی نیز قبر او را آشکار نساختند.

 


(1) سفرنامه فرهاد میرزا، ص 156.

(2) توصیف المدینة، به نقل از فصلنامه میقات حج، ش 5، ص 118.

(3) برای آگاهی بیشتر ر.ک.

تاریخ حرم ائمه بقیع علیهم السلام و آثار دیگر در مدینه منوره، نوشته محمد صادق نجمى.

عید الزهرا، در متون اسلامی و روایی

سید ابن طاوس در کتاب «زوائد الفوائد» مى گوید: محمد بن ابى العلاء همدانى واسطى و یحیى بن محمد بن حویج بغدادى گفتند: ما با هم به نزد احمد بن اسحاق قمى در قم رفتیم. احمد بن اسحاق از یاران امام حسن عسکرى علیهالسلام است، در زدیم، دختر بچه ى عراقى بیرون آمد، از احمد بن اسحاق پرسیدیم، آن دختر بچه گفت: امروز روز عید است و او به عید خود مشغول است، نزد خودم گفتم: سبحان الله، اعیاد شیعه چهار عید بیشتر نیست: عید فطر، عید قربان، عید غدیر و جمعه. آن دختر بچه گفت: احمد بن اسحاق از سَرْوَرِ خود امام حسن عسکرى علیه السلام روایت مى کند که این روز، روز عید است و نزد اهلبیت و پیروان آنان، از همه ى عیدها افضل است. گفتیم: براى ما از آقا اجازه بگیر و ما را به او معرفى کن. آن دختر بچه بر احمد بن اسحاق وارد شد و ما را معرفى کرد. احمد بن اسحاق از خانه بیرون آمد در حالى که تازه غسل کرده بود و هنوز بدنش خشک نشده بود. ما گفتیم: آقا چنین بیرون آمدن خوب نیست. گفت: شما مقصّر نیستید، من براى امروز که روز عید است غسل کرده ام. گفتیم: مگر امروز روز عید است؟! گفت: بله روز عید است. آن روز، روز نهم ربیع الاول بود. احمد بن اسحاق ما را به داخل خانه برد و نشستیم. احمد بن اسحاق گفت: روزى من به قصد مولایم امام حسن عسکرى به سُرَّ مَنْ رَأى رفتم همانطورى که شما به قصد من آمده اید، اجازه خواستم، اجازه داد. در مثل امروز که نهم ربیع الاول است بر آن حضرت وارد شدم، دیدم امام حسن عسکرى علیه السلام براى همه خادمها مقرّر فرموده که لباس تازه بپوشند و خودش هم عُود روشن کرده است. گفتم: پدران و مادرانمان به فداى تو باشند آیا براى اهلبیت عیدى روى داده است؟ آن حضرت گفت: چه روزى از امروز که نهم ربیع الاول است، گرامى تر و محترمتر؟!

علامه مجلسى پس از نقل حدیث، چنین آورده است: وفات امام حسن عسکرى علیه السلام در هشتم ربیع الاول واقع شده است. بنابراین آغاز امامت حضرت ولى عصر(عج) روز نهم ربیع الاول است. شاید تعظیم و بزرگداشت روز نهم ربیع اول، از این جهت باشد.(1)

على و آل على علیهم السلام در جامعه اسلامى آن روز داراى دشمنان فراوانى بودند. این دشمنان سعى در نابودى آنها مى کردند. براى همین آل على اسرارى داشتند که جز خواصّ، کسى از آن اسرار خبر نداشت. یکى از آن اسرار همین روز نهم ربیع الاول است که جز خواص کسى از آن آگاه نیست.

شیعیان روز نهم ربیع الاول را گرامى مى دارند و یکى از عوامل تعظیم این روز به امامت رسیدن حضرت بقیة الله الاعظم است. گرامى داشتن این روز، اسرار دیگرى هم دارد. (2)

البته ذکر این نکته نیز لازم است که تعظیم این روز با برخی از اعمالی که هیچ سنخیتی با دستورات و اعمال اهل بیت و شیعیان آنان ندارد متفاوت است و همچنان که در حدیث نیز ملاحظه شد نامی از عید الزهرا (س) و آن گونه اعمال سخیف برده نشده است.

 


(1) درباره ى روز نهم ربیع الاول، در بحارالانوار، ج31، ص118 به بعد مطالبى آمده است. در سفینة البحار، جلد اول، در ضمن ماده ى تسع به فضیلت روز نهم ربیع الاول، اشاره کرده و برخى از روایات بحارالانوار را آورده است. در سفینة البحار در ماده عود نیز اشاره به فضیلت عید ربیع الاول که روز نهم آن است، کرده است. در کتاب «الانوار النعمانیّة» جلد اول، چاپ تبریز، ص 108 تحت عنوان «نورٌ سماوىٌ» درباره ى روز نهم ربیع الاول، بحث و بررسى به عمل آورده است.

(2) براى آگاهی بیشتر رجوع کنید

به تفسیر صافى، جلد دوم، ص311، س8، چاپ سنگى دو جلّدى.

شهادت حضرت زهرا

از بعضی از منابع شیعه و سنی استفاده میشود که حضرت فاطمه سلام الله علیها در اثر ضربات و لطمه ها و فشارهایی که بر آن مخدره وارد شد، شهید شدند. اما این که مسبب شهادت چه کسی بوده، اختلاف است؛ بعضی «قنفذ» را ذکر کرده و بعضی، جمعیتی که بر خانه آن حضرت هجوم آورده اند را سبب قتل میدانند. بعضی دیگر از آنها نیز معتقدند حضرت زهرا بعد از رحلت پیامبر بیمار شدند و در اثر بیماری از دنیا رفتند. (1)

 


(1) برای آگاهی بیشتر رجوع شود به:

مدارک شیعه:

- کامل الزیارات، ابن قولویه، ص 332

- بحارالانوار، ج 28، ص 61؛ ج 29، ص 192؛ ج 30، ص 348؛ ج 43، ص 170

- الاختصاص، شیخ مفید، ص 182

- دلائل الامامة، طبری، ص 45

- وفاة الصدیقة الزهرا سلام الله علیها، علامه مقرم، ص 78

منابع اهل سنت:

- الملل والنحل، الشهرستانی، ج 1، ص 57

- مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب، ج 3، ص 358

- الامامة والخلافة، مقاتل بن عطیه، ص 160

- انساب الاشراف، بلاذری، ج 1، ص 586

- العقد الفرید، ابن عبدربه، ج 4، ص 259

- الوافی بالوفیات، ج 6، ص 17

حدیث کساء

آیت الله مکارم شیرازی در کتاب مفاتیح نوین چنین می گوید:

اصل حدیث کِساء میان شیعه و اهل سنّت بسیار مشهور و معروف است و جاى هیچ گونه تردیدى نیست که رسول خدا صلى الله علیه وآله در منزل حضرت زهرا علیها السلام، و یا در خانه خودش زیر پارچه اى شبیه عبا قرار گرفت و حضرت على و حضرت فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین علیهم السلام را زیر آن جاى داد و از آنان به عظمت و بزرگى یاد نمود و آن جمع را مصداق آیه

«اِنَّما یُریدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً؛

همانا خداوند مى خواهد پلیدى و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد» معرّفى کرد.

آنچه به عنوان حدیث کِسا نقل مى شود، حدیث مشروح و مفصلى است که برابر روایتى، خواندن آن به این نحو، داراى پاداش و آثار و برکات فراوانى است و در ذیل آن آمده است:

«در هر محفلى که شیعیان و علاقه مندان ما این حدیث را بخوانند، رحمت الهى بر آنان نازل مى شود، فرشتگان براى آنها استغفار مى کنند، اندوهِ غم زدگان برطرف مى شود و حاجات روا خواهد شد».

این حدیث نخستین بار در کتاب «منتخب طریحى» (متوفاى 1085) از علماى قرن یازدهم آمده است. محدّث بزرگوار مرحوم حاج شیخ عباس قمى در منتهى الآمال، در شرح زندگانى امام حسین علیه السلام پس از بیان این نکته که «حدیث اجتماع خمسه طیبه علیهم السلام» تحت کِساء از احادیث متواتره است، مى نویسد:

«اما حدیث معروف به حدیث کساء که در زمان ما شایع است، به این کیفیّت در کتب معتبر و معروف و اصول حدیث و مجامع متقن محدّثین دیده نشده، مى توان گفت از خصایص کتاب «منتخب» است».

از این رو، جناب ایشان آن را در مفاتیح الجنان نیاورده است و ناشران برخلاف میل آن بزرگوار آن را در پایان مفاتیح اضافه کرده اند.

پس از کتاب «منتخب»، این حدیث در کتاب «عوالم» آمده است. صاحب کتاب عوالم (شیخ عبدالله بحرانى) از شاگردان مرحوم علاّمه مجلسى و از علماى قرن دوازدهم است. در این کتاب براى این حدیث سندى ذکر کرده است که از جهاتى جاى تأمل دارد:

الف) سند این حدیث مطابق نسخه خطى موجود در کتابخانه یزد، در متن کتاب نبوده است، بلکه در حاشیه آن آمده است و خط آن نیز با خطّ متن که دست خطّ صاحب عوالم است، متفاوت مى باشد.

ب) برخى از افراد سلسله سند، حدود هشتاد سال با یکدیگر فاصله دارند که قاعدتاً یکى از آنها نمى تواند از دیگرى نقل حدیث نماید.

ج) بعضى از افراد این سند در کتب رجالى موثق نیستند.

ولى از آنجا که محتواى حدیث اشکال خاصّى ندارد و بعضى از علما به قرائت آن اهمیّت مى دادند و با توجه به «احادیث من بلغ» مى توان آن را به «قصد رجا» و به امید برآورده شدن حاجات خواند.

آقای حسین استاد ولی نیز در کتاب «حدیث کساء و منزلت آن» می نویسد:

در باب اسناد و روایات، حدیث کساء منقول از ام سلمه رضی اللَّه عنها در ضمن نقل روایات آنها سخن رفته است، اما روایتی که این متن را از حضرت زهرا علیها السلام نقل می کند یک روایت بیش نیست و سند آن از مرحوم علامه ی متتبع سید هاشم بحرانی رحمه اللَّه متصلا به شیخ کلینی رحمه اللَّه می رسد، بدین شرح:

سید هاشم بحرانی از سید ماجد بحرانی، از حسن بن زین الدین شهید ثانی، از مقدس اردبیلی، از علی بن عبدالعالی کرکی، از علی بن هلال جزایری، از احمد بن فهد حلی، از علی بن خازن حائری، از علی بن محمد مکی شهید اول، از پدرش شهید اول، از فخر المحققین فرزند علامه ی حلی، از پدرش علامه ی حلی، از محقق حلّی، از ابن نما حلّی، از ابن ادریس حلّی، از ابن حمزه ی طوسی صاحب کتاب ثاقب المناقب، از ابن شهرآشوب، از طبرسی صاحب کتاب احتجاج، از حسن بن محمد فرزند شیخ طوسی، از پدرش شیخ طوسی، از شیخ مفید، از ابن قولویه قمی، از شیخ کلینی، از علی بن ابراهیم، از پدرش ابراهیم بن هاشم، از احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی، از قاسم بن یحیی جلاء کوفی، از ابوبصیر، از ابان بن تغلب، از جابر بن یزید جعفی، از جابر بن عبداللَّه انصاری، از حضرت فاطمه زهرا علیهماالسلام.

چنان که ملاحظه می شود سند این حدیث قاسم بن یحیی جلاء کوفی است که نامی از وی در کتب رجالی دیده نمی شود و بدین جهت مجهول است. از طرف دیگر این خبر، خبر واحد است و با روایات فراوان دیگر نیز در ذکر محل حادثه معارض است.

علامه ی معاصر آیت الله سید مرتضی عسکری می فرماید: این روایت واحده با روایات گذشته از نظر سند و متن برابری نمی کند. آنچه اشکال را برطرف می سازد و ما را در نقل حدیث مجاز می نماید آن است که:

- گرچه قاسم بن یحیی جلاء کوفی مجهول است، ولی سند روایت صحیح است: زیرا از کلینی تا ابن ابی نصر بزنطی صحیح است، و ابن ابی نصر از اصحاب اجماع است که طائفه ی امامیه احادیث منقول آنها را صحیح می دانند علی رغم آن، که راویان واسطه ی میان آنان و امام را نشناسند، زیرا اصحاب اجماع قطعاً از غیر موثق نقل نمی کنند، حتی مراسیل اصحاب اجماع در حکم مسانید است، یعنی اگر اصحاب اجماع نامی هم از راویان واسطه نبرند سخن خودشان سند است و احادیثشان پذیرفته است.

ناگفته نماند که سید شهاب الدین حسینی تبریزی که از معاصران مرحوم حاج شیخ آقا بزرگ تهرانی و ساکن قم بوده است، جزوه ای به زبان فارسی در بیان سند حدیث کساء نوشته که در سال 1356 قمری چاپ شده است.

. این متن را غیر از صاحب عوالم برخی از علمای شیعه نقل نموده و بر آن تکیه کرده اند؛ مانند:

حسن بن محمد دیلمی (قرن هشتم) مؤلف کتاب ارشاد القلوب در کتاب غرر الاخبار و درر الآثار فی مناقب الاخیار.

فخرالدین طریحی (متوفی 1078 قمری) صاحب کتاب مجمع البحرین در کتاب المنتخب.

شیخ علی بن نقی احسائی در کتاب نهج المحجة فی فضائل الائمة.

محمد جواد رازی مازندانی در کتاب نور الآفاق.

البته روشن است که نقل این بزرگان بر طریق روایت نمی افزاید و آن را از خبر واحد بودن بیرون نمی کند، ولی می توان گفت که عمل آنها موجب جبران ضعف سند و وحدت آن است با آن که گفتیم سند ضعیف نیست، بلکه صحیح است.

. اصل اختلاف مضمون این خبر با روایات گذشته تنها در محل حادثه است و برخی از فقرات اضافه، جنبه ی تکمیلی دارد نه تعارضی؛ ولی در اصل پیام حدیث که نزول آیه ی تطهیر در شأن خمسه ی طیبه است با سایر روایات اتفاق دارد، و همین کافی است.

. از اینها گذشته، چنان که گفتیم حدیث کساء دعا نیست که بخواهیم روی یکایک الفاظ آن تکیه کنیم، بلکه منظور از خواندن حدیث کساء در جمع دوستان و شیعیان اهل بیت، بازگو کردن آن و بیان نزول آیه ی تطهیر در شأن آن بزرگواران و تحقیق در تعیین اشخاص اهل بیت و ذکر فضیلت آنان است، از این رو الزامی نیست که حتماً همین متن خوانده و بازگو شود، بلکه به یقین می توان روایاتی را که از کتب شیعه و اهل سنت درباره ی حدیث کساء در این تحقیق نقل شده برای جمع خواند و نتیجه ی مطلوب را گرفت. زیرا آنچه آثار گذشته را در پی دارد و موجب رضای حضرت حق و برآورده شدن حاجات و رفع هموم و غموم می شود، ذکر فضائل اهل بیت است به ویژه این فضیلت؛ نه صرف بازخوانی الفاظ روایتی خاص. (1)

 


1. حدیث کساء و منزلت آن، حسین استاد ولی، ص 36.

ما مسلمانان معتقدیم پیامبر اکرم (ص) خاتم انبیا بوده، بعد از وفات آن حضرت، ارتباط میان زمین و آسمان قطع و وحى منقطع گشته است. بنابراین، چگونه جبرئیل بر حضرت زهرا سلام الله علیها نازل مى شد و با آن بزرگوار گفت و گو مى کرد؟

در پاسخ باید گفت، طبق آیات قرآنى، نزول فرشته الهى و ارتباط خداوند با غیر پیامبران از طریق فرشتگان و وحى امکان پذیر است؛ چنان که آیات بسیاری از ارتباط فرشته با حضرت مریم سلام الله علیها سخن مى گوید (1) و خداوند ارتباط خود با مادر حضرت موسى علیها سلام را وحى مى خواند. (2) وقتى امکان این ارتباط با زنانى چون مادر موسى علیها سلام و حضرت مریم سلام الله علیها پذیرفته شد، امکان و وقوع آن درباره حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها که از سوى پیامبر اکرم (ص) سرور همه زنان در همه زمان ها معرفى شده، به طریق اولى پذیرفتنى مى نماید. منظور از انقطاع وحى و قطع ارتباط زمین و آسمان بعد از پیامبراکرم (ص) قطع ارتباط میان خداوند و فردى به عنوان پیامبر و مأمور ابلاغ است نه عدم امکان ارتباط زمینیان با خداوند و فرشتگان. بر اساس روایات شیعه، نوعى ارتباط میان امامان معصوم علیها سلام و خداوند وجود دارد. (3) در روایات اهل سنت نیز بعضى از افراد «مُحَدَّث» معرفى شده اند. «محدّث» یعنى کسى که با فرشتگان الهى نوعى ارتباط دارد و از آن ها حدیث دریافت مى کند. (4)

 


(1) آل عمران42 و 43 و 45.

(2) قصص، آیه 28.

(3) بحارالانوار، ج 26، ص 66 و 97.

(4) اعیان الشیعه، ج 1، ص 314 و 315.

آیا ثواب صدقه دادن را به حضرت زهرا هم می شود هدیه کرد؟ در مورد نذر چطور؟

هدیه کردن ثواب صدقه به حضرت زهرا سلام الله علیها و هر کدام از معصومین نه تنها اشکال ندارد بلکه موجب بالا رفتن ثواب و فضیلت آن می شود و همین طور نذر کردن چیزی برای آنها با رعایت شرایط نذر که در توضیح المسائل مراجع بیان شده اشکال ندارد.

آفرینش و عصمت حضرت زهرا سلام الله علیها

منشأ عصمت، اختیار آدمی است و یک مسأله جبری نیست. اما منشأ این اختیار علم و اراده اهل بیت است؛ یعنی معصومان از نظر شناخت و علم چنان قوی اند که زشتی و پلیدی هر کار بدی را می بینند و از نظر اراده نیز چنان قدرتی دارند که محکوم جاذبه های شیطانی و خلاف حق واقع نمی شوند. این علم و اراده موهبتی است الهی. از آن جا که خداوند می دانست عده ای از بندگانش به اختیار خود هر چند با استعدادی در سطح سایر افراد بشر، بیش از دیگران و بالاتر از حد ممکن از استعداد خود استفاده می کنند، از روی فضلش این پاداش و موهبت ویژه را به آنان عطا فرمود و آنان را از علم و اراده ای برخوردار کرد که به واسطه آن به مصونیت کامل و مطلق برسند و در پرتو آن راهنمایانی موثق و مطمئن برای همه افراد بشر گردند.

بنابراین باید توجه داشت که اعطای این موهبت معلول شایستگی های خود آنان است، نه محصول استعداد جبری ایشان. حکمت اعطای چنین موهبتی نیز علاوه بر پاداش خود آنها فراهم کردن وسایل هدایت برای سایر انسان هاست.

در دعای ندبه آمده است:

«اللهم لک الحمد علی ما جری ... لنفسک و دینک ... بعد أن شرطت علیهم الزهد فی درجات هذه الدنیا الدنیة و زخرفها و زبرجها فشرطوا لک ذلک و علمت منهم الوفاء به فقبلتهم و قربتهم و قدمت لهم الذکر العلی و الثناء الجلی و اهبطت علیهم ملائکتک و کرمتهم بوحیک و رفدتهم بعلمک و جعلتهم الذریعة الیک ...»؛

خدایا! برای توست حمد... تو با آنها شرط کردی که نسبت به زینت ها و منزلت های دنیوی بی اعتنا باشند (و جز به مقام قرب تو نیندیشند) و آنان نیز این شرط را پذیرفتند و چون می دانستی به این شرط عمل خواهند کرد، آنان را پذیرفتی و مقرب خویش ساختی و به جهت همین شایستگی فرشتگان را بر ایشان نازل فرمودی و با وحی خود آنان را گرامی داشتی و از خوان علم بی کران خویش بهره ها دادی....

به همین جهت گفته شده است که هر انسان صاحب اراده، می تواند با ریاضت های شرعی و تهذیب نفس به مقام عصمت دست یابدهمچون حضرت مریم.(1)

بر این اساس حضرت زهرا سلام الله علیها مانند دیگر انسان ها زن آفریده شده است، اما به واسطه اختیار خویش راه هدایت را انتخاب کرده و با تهذیب نفس به مقام شامخ عصمت نایل گشته است. آن حضرت همچون معصومان دیگر، انسان برتر است، نه برتر از انسان، از این رو می تواند به عنوان یک الگو برای دیگر انسان ها مطرح و کردار و گفتارش ره توشه کسانی باشد که می خواهند انسان هایی متعالی و کاملی گردند. آری! خداوند می خواسته الگوهایی برای هدایت آدمی داشته باشد که از آن جمله حضرت زهرا سلام الله علیها را برای اسوه بودن آفریده است. ضرورت وحی نبوت و امامت نیز در همین راستاست، ولی فرق است میان این که خداوند الگوهایی آفریده باشد که بدون اختیار و علم و اراده اسوه گشته اند و الگوهایی که با اختیار و بر اساس علم و اراده مقام اسوه بودن را احراز کرده اند. ارزش خلق چنین نمونه هایی آن است که آدمی را متحول ساخته بیدار کرده و به او می فهماند که تو نیز به عنوان یک انسان مختار، با کنار زدن تعلقات غیرخدایی و زدودن گناهان، می توانی به مقام کمال و سعادت راستین بار یابی، اگر ما مدعی شویم که عصمت معصومان امری جبری بوده و اختیار ایشان در این میان هیچ نقشی ندارد، یکی از اساسی ترین ویژگی های ضرورت نبوت و امامت (تعلیم و تربیت و اسوه بودن) را خدشه دار ساخته ایم. حال آن که بر اساس آیات قرآن، یکی از اهداف اساسی نبوت و امامت که حضرت زهرا سلام الله علیها پیوند دهنده آن است، تزکیه نفوس است. (2)

 


(1) تفسیر موضوعی قرآن کریم، آیت الله جوادی آملی، ج 9، صص 20 - 22؛ المیزان، علامه طباطبایی، ج 3، ص 205؛ المیزان، ج 19، ص 265.

(2) برای آگاهی بیشتر ر.ک پژوهشی در عصمت معصومان، حسن یوسفیان و احمد حسین شریفی، فصل سوم.

اهل سنت چقدر به اهل بیت و فاطمه زهرا اعتقاد دارند؟

در کتاب هاى اهل سنت روایات فراوانى در مورد اهل بیت علیهم السلام و فاطمه زهرا سلام الله علیها و فضایل آنان و لزوم محبت به آنها وارد شده است. این روایات را در بخش احادیث اهل سنت ملاحظه کنید.

البته آنان، پیشوایان ما را به عنوان امام معصوم نمى شناسند؛ ولى شیعیان با استناد به آیات و روایات فراوان و دلایل عقلى، معتقدند که با نصب پیامبر صلی الله علیه و آله دیگر جایى براى خلافت آن سه خلیفه که با تشکیل شورایى زمام امور را به دست گرفتند باقى نمى ماند و این خلاف روش و دستورى است که پیامبر صلی الله علیه و آله صادر فرموده و در غدیرخم رسما اعلان کرده و از همه براى امام على علیه السلام بیعت گرفته است، (این مسأله را خود برادران اهل سنت نیز نقل نموده اند).




خـــانه | درباره مــــا | سرآغاز | لـــوگوهای ما | تمـــاس با من

خواهشمندیم در صورت داشتن وب سایت یا وبلاگ به وب سایت "بهشت ارغوان" قربة الی الله لینک دهید.

کپی کردن از مطالب بهشت ارغوان آزاد است. ان شاء الله لبخند حضرت زهرا نصیب همگیمون

مـــــــــــادر خیلی دوستت دارم