بهشت ارغوان | حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

بهشت ارغوان | حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

ختم صلوات

ختم صلوات به نیت سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف)

طبقه بندی موضوعی

یکی از متدها و اصول حاکم بر زندگی فاطمه علیها السلام دخالت دادن عوامل معنوی در شئونات زندگی مادّی می باشد. عقیده مندی حضرت به تأثیر عوامل معنوی و به کارگیری آنها در جای جای زندگی آن بانوی با کرامت جلوهگری دارد که به چند نمونه از آن اشاره می کنیم.

الف - هنگامی که حسن و حسین علیهما السلام مریض شدند حضرت زهرا علیها السلام برای شفای آنان از عامل معنوی نذر کردن استفاده نمودند.

ب - برای رفع خستگی از کار خانه، پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به فاطمه علیها السلام تسبیحات معروف حضرت زهرا علیها السلام را تعلیم دادند و آن حضرت هم پذیرفت.

ج - تقاضای دعا از پیامبر برای شفای فرزندان.

د - استفاده از تعویذات (6) و دعاها برای حفظ فرزندان.

 


(6) تعو یذات: جمع تعویذ، به معنای دعاهایی است که بر کاغذ می نویسند و برای دفع چشم بد و رفع بلا با خود حمل می کنند.

مقدم داشتن دیگران بر خود اصلی بسیار ارزشمند و فوق انسانی است که هر کس نمی تواند دارنده آن باشد. یکی از امتیازات خانوادگی حضرت زهرا علیها السلام حاکمیت این صفت برجسته اخلاقی بر تمامی آنها ست.

بارها و بارها در صحنه گوناگون جلوه های شکوهمند از ایثار جمعی و گروهی فاطمه علیها السلام و اعضاء خانواده او در تاریخ به ثبت رسیده است.

الف - قصه سوره هل أتی و ایثار گروهی خانواده فاطمه علیها السلام.

ب - ایثار غذا به میهمان و خود گرسنه بودن.

یکی از اصول اخلاقی لازم برای هر خانواده، دیگرگرائی در قالب آداب اسلامی است. یکی از جلوههای زیبای این اصل اخلاقی میهمان پذیری، میهمانی دادن و دوست داشتن این عمل با روی باز است.

در سیره انبیاء الهی و اولیاء دینی همچنین در روایات متعدد دینی بر این اصل دینی و انسانی تکیه شده است. در روایت داریم که «قال رسول الله صلی الله علیه وآله: اَلضَّیْفُ دَلیلُ الْجَّنَّةِ».(3) ؛

میهمان راهنمای انسان به سوی بهشت است.

سیره فاطمه علیها السلام و شوهر او در این جهت بسیار روشن، جذاب و خواندنی است به شکلی که در بعضی از روایات وجود دارد که اگر بیش از شش روز می گذشت و میهمانی برای علی علیه السلام نمی رسید تأسف می خورد و مینالید. (4)

در تاریخ آمده است مرد گرسنه ای در مسجد مدینه به پا خاست و گفت: ای مسلمانان! از گرسنگی به تنگ آمده ام مرا میهمان کنید.

پیامبر صلی الله علیه وآله فرمودند: چه کسی این مرد را امشب میهمان می کند؟

حضرت علی علیه السلام فرمود: من یا رسول اللَّه!

کمی بعد وارد منزل شده از فاطمه علیها السلام پرسید: آیا غذایی در منزل داریم؟ میهمان گرسنه آورده ام.

حضرت زهرا علیها السلام ایثارگرانه فرمودند:

«ما عِنْدَنا اِلاّ قُوْتُ الصَّبیَةِ وَلکِنَّا نُؤْثِرُبِهِ ضَیْفَنا»؛

در خانه ما غذایی نیست مگر به اندازه خوراک دختر بچه. اما امشب ایثار کرده گرسنگی را تحمل می کنیم و همین مقدار غذا را به میهمان می بخشیم (5)

 


(3) بحار الانوار، ج 75، ص 459.

(4) میزان الحکمة، ح 11106.

(5) نهج الحیاة، ص 130.

یکی از اصول حاکم بر زندگی فاطمه زهرا علیها السلام مشارکت و تعاون در همه مراحل و همه ابعاد گوناگون زندگی می باشد علی علیه السلام بچه داری (2) می کرد، فاطمه علیها السلام نان می پخت و یا گندم آسیاب می کرد، علی علیه السلام به جهاد می رفت و زخم برمی داشت. فاطمه علیها السلام زخمهای او را درمان می کرد و شمشیر او را می شست، علی علیه السلام از مکه به سوی مدینه هجرت می کرد و فاطمه علیها السلام هم به همراه او هجرت را انتخاب می نمود.

 


(2) نهج الحیاة، ص 166.

طبق اسناد تاریخی یکی از اصول حاکم بر زندگی فاطمه زهرا علیها السلام اصل سادگی و رعایت قناعت و زهد و بیرغبتی به دنیاست. برای روشن شدن این مطلب به چند نکته توجه می دهیم:

خانه اجاره ای حضرت زهرا علیها السلام در آغاز زندگی.

جهیزیه حضرت زهرا علیها السلام.

مهریه مختصر حضرت زهرا علیها السلام.

سادهپوشی حضرت علی علیه السلام و حضرت فاطمه علیها السلام (1)

 


(1) نهج الحیاة، ص 161-163.

یکی از سؤالات مهم و اساسی در زندگی حضرت صدیقه زهرا علیها السلام که باید به شکلی تفصیلی و مستند به نسل امروزی پاسخ داده شود، روشن شدن زوایای زندگی و اصول حاکم بر زندگی حضرت زهرا علیها السلام در حد یک الگو و زندگی ایده آل است. چرا که بعضی از کج اندیشان از طرفی و بعضی از دوستان مشتاق پیروی از آیین زندگی حضرت زهرا علیها السلام سئوال می کنند که زندگی فاطمه علیها السلام چگونه می تواند برای ما الگو باشد و حتی بعضی از تاریک دلان، عایشه را به عنوان الگوی برتر از فاطمه زهرا علیها السلام مطرح می کنند. در اینجا ما با استعانت از روح مقدس حضرت صدیقه زهرا علیها السلام به اصول حاکم بر زندگی خانواد گی ایشان به اختصار و گذرا اشاراتی داریم و به این مطلب دقت می دهیم که فاطمه زهرا علیها السلام نه تنها الگوی ما بلکه الگو برای امام زمان علیه السلام و بزرگترین اولیاء خداست و الگوپذیری از او چه بسیار شایستگی، تدبر، مطالعه و تهذیب نفس می طلبد و درک او و فضیلتهای او همچون درک فضیلتهای شب قدر آمادگیهای بسیار می طلبد «و ما اَدْریکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ».

روزی علی علیه السلام وارد خانه شد، دید حسن و حسین علیهما السلام نزد فاطمه علیها السلام گریه می کنند. فاطمه زهرا علیها السلام گفت: اینها گرسنه اند و یک روز است که چیزی نخورده اند!

علی علیه السلام پرسید: پس این دیگ بر سر آتش چیست؟

گفت: در دیگ، تنها آب است که برای دل خوشی فرزندانم بر سر آتش نهاده ام!

علی علیه السلام از این ماجرا دلتنگ شد. عبایش را به بازار برد و به مبلغ شش درهم فروخت و با آن غذایی تهیه کرد. وقتی که به خانه باز می گشت فقیری به حضرت گفت : آیا کسی در راه خدا وام می دهد تا چند برابر گردد؟ علی علیه السلام همه آن خوراکی را به او داد، چون به خانه رسید، فاطمه علیها السلام پرسید: یا علی! چیزی برای رفع گرسنگی بچه ها بدست آوردی؟

گفت: آری، ولی همه آنها را به بینوایی دادم.

فاطمه علیهاالسلام گفت: چه خوب کردی، تو همیشه توفیق کار خیر می یابی!

علی علیه السلام برای اقامه نماز از منزل خارج شد. در راه شخصی را دید که می خواست شترش را بفروشد و آن را به علی علیه السلام پیشنهاد کرد.

حضرت فرمود: پولی ندارم. گفت: به تو فروختم تا هر وقت پولی یافتی به من باز دهی.

علی علیه السلام آن شتر را به 60 درهم خرید و حرکت کرد. ناگهان شخصی رسید و عرض کرد: یا علی! این شتر را به من بفروش.

علی علیه السلام فرمود: به چه قیمتی می خری؟

گفت: 120 درهم.

حضرت شتر را داد و پول را گرفت، نیمی از آن پولها را به صاحب شتر داد و نیمی دیگر را برای خود برداشت.

در این وقت رسول خدا صلی الله علیه وآله رسید و ماجرا را از علی علیه السلام شنید.

حضرت فرمود: یا علی! فروشنده جبرئیل و خریدار میکائیل بود. این در عوض آن وامی بود که به فقیر داده بودی. (1)

 


(1) کشف الاسرار، ج 1.

«قالت فاطمة: روحی لروحک الفداء و نفسی لنفسک الوقاء یا أبا الحسن ان کنت فی خیر کنت معک و ان کنت فی شر کنت معک». (2) ؛

جانم فدای جان تو باد و هستیم سپر هستی تو باد. ای اباالحسن، در خوبیها همراه با توام و در سختیها نیز در کنار تو.

 


(2) نهج الحیاة، ص 147، ح 75؛ الکوکب الدری، ج 1، ص 196.

در زندگی ریحانه پیامبر اصل وفا و وفاداری از موقعیت والایی بهره ور بود و آن حضرت هماره در زندگی فردی، خانوادگی، اجتماعی و سیاسی، همگان را به این اصل انسان ساز و حیاتی دعوت می کرد و خود به راستی سمبل وفای به عهد خویش با خدا، با خویشتن و با بندگان خدا بود و آن را مایه جلب عنایت و مهر و آمرزش خدا می نگریست. «و الوفاء بالنذر تعریضا للمغفرة...»

او با الهام از قرآن و پیامبر، وفا و وفاداری به عهدها و پیمان ها را در کران تا کران زندگی، حیاتی می شناخت و بر این باور بود که از همه آن ها پرسش خواهد شد.

«و اوفوا بالعهد ان العهد کان مسؤولا» (1) و آن را از نشانه های توحیدگرایی و یکتاپرستی می دانست.

«و الذین هم لاماناتهم و عهدهم راعون» (2) و بر این باور بود که انسان بی وفا و عهدشکن و فاقد وفا و وفاداری، دین و ایمان درستی نیز نخواهد داشت. «لا دین لمن لا عهد له» (3)

و بر این اندیشه بود که هر کس به خدا و روز پاداش و کیفر ایمان داشته باشد، باید در زندگی وفادار باشد.

«من کان یؤمن بالله و الیوم الاخر فلیَفِ اذا وعد» (4)

و نزدیک ترین ها را به پیامبر در خلق و خو و در روز رستاخیز، وفادارترین ها، راستگوترین ها و امانت پیشه ترین ها می دانست.

«اقربکم منی غدا فی الموقف... و اوفاکم بالعهد» (5)

به همین جهت آن بانوی سرفراز در همه ابعاد زندگی الهام بخش خویش به ویژه در زندگی مشترک و در رابطه با حقوق دیگران سبک و سیره اش وفا و وفاداری و صفا بود؛ چرا که آن آموزگار شایسته کردار، رهروان راه خویش را بر این اندیشه رهنمون بود که وقتی میان دو جوان پیمان زندگی مشترک بسته می شود، زندگی انفرادی آنان به یک زندگی اجتماعی تبدیل می گردد و امضای این پیمان مقدس و انسانی بدان مفهوم است که آن دو انسان، با هم پیمان می بندند که تا پایان زندگی یار و یاور وفادار و فداکار یکدیگر و رفیق راه هم باشند.

پیمان می بندند که در اداره زندگی هماهنگ و همدل و همراه و همداستان باشند.

پیمان می بندند که در راه رفاه و آسایش و آرامش خاطر یکدیگر بکوشند.

پیمان می بندند که یار و غمخوار راستین و آگاه و دلسوز هم باشند.

پیمان می بندند که حقوق و امنیت و آزادی و حرمت و شکوه و عظمت یکدیگر را پاس دارند.

پیمان می بندند که در گرامیداشت معنوی و اخلاقی و انسانی و اجتماعی هم از هیچ فداکاری کوتاهی نکنند.

پیمان می بندند تا در جوانی و پیری، سلامت و بیماری، غم و شادی، توانمندی و ناتوانی، خوشی و ناخوشی، بی نیازی و نیاز، آسایش و آرامش، شادکامی و ناکامی، راحتی و گرفتاری، برخورداری و محرومیت و دیگر فراز و نشیب های زندگی، با هم و به راستی یار وفادار هم باشند.

پیمان می بندند که حدود و مرزهای خدا را در مورد یکدیگر رعایت کنند.

پیمان می بندند که قانون شناس، قانون گرا و حق طلب باشند.

پیمان می بندند که در قلمرو مقررات و اخلاق و ارزش های انسانی زندگی کنند.آیینه یکدیگر باشند، مایه پوشش و آبروی هم باشند، آنچه را برای خود می خواهند و می پسندند و می جویند، برای شریک و همتای زندگی خویش نیز بجویند و بخواهند.

پیمان می بندند که این راه دشوار زندگی را براساس مهر و عشق، راستی و درستی، امانت و امانتداری، صداقت و صراحت، هماهنگی و همدلی، نیکوکاری و شایسته کرداری، آگاهی و هوشیاری، نظم و انضباط، تلاش و سختکوشی، دقت و ظرافت، خردمندی و خردورزی، هوشمندی و درایت ژرف اندیشی و آینده نگری، اخلاص و یکدلی، صفا و دگردوستی، ایمان و عمل شایسته، حق جویی و قانونگرایی، ایثار و فداکاری، زهد و پارسایی، گذشت و بخشایندگی، حلم و بردباری، شکیبایی و پایداری، پاکی و عفاف، وقار و متانت، ساده زیستی و قناعت، ادب و انسانیت، شهامت و کرامت، سازش با کمبودها و رعایت حال یکدیگر بپیمایند.

و راستی که ریحانه پیامبر در زندگی مشترک خویش، سبک و سیره اش این گونه بود. این پرتوی از وفای اوست که در بحرانی ترین شرایط زندگی خویش با امیر والایی ها، ضمن دفاع شهامتمندانه و قهرمانانه از حق و عدالت و فداکاری تا مرز شهادت، برای رفع خطر دژخیمان استبداد از جان گرامی و نفس نفیس امیرمؤمنان فرمود: «روحی لروحک الفداء و نفسی لنفسک الوقا یا اباالحسن...»

 


(1) اسرا، آیه34.

(2) مؤمنون،آیه8.

(3) بحارالانوار، ج16، ص144.

(4) کافی، ج 2، ص363.

(5) تاریخ یعقوبی، ج2، ص60.

او آموزگار امانت و امانتداری بود و در سبک و سیره اش این اصل حیاتی جایگاه ویژه ای داشت؛ چرا که آن را از نشانه های اصیل ایمان به خدا می نگریست و دین باوری و دینداری بدون امانت و رعایت امانت ها را دینداری درست نمی دانست.

آن حضرت در تأکید بر این ویژگی والای انسانی در سبک و سیره اش می فرماید:

«یابن عم، ما عهدتنی کاذبة و لا خائنة ....»؛

علی جان! بی گمان در زندگی و سبک و سیره ام مرا با دروغ و پندار خیانت، سخت بیگانه و هماره راستگو و درست کردار و امانتدار و امانت پیشه یافته ای؛ آیاچنین بوده است؟

و امیر والایی ها در پاسخ او، راستی و امانتداری او را ستود و او را تجسم پرواپیشگی و ارزش های والای انسانی و توحیدگرایی و تقواپیشگی وصف فرمود.




خـــانه | درباره مــــا | سرآغاز | لـــوگوهای ما | تمـــاس با من

خواهشمندیم در صورت داشتن وب سایت یا وبلاگ به وب سایت "بهشت ارغوان" قربة الی الله لینک دهید.

کپی کردن از مطالب بهشت ارغوان آزاد است. ان شاء الله لبخند حضرت زهرا نصیب همگیمون

مـــــــــــادر خیلی دوستت دارم