ریحانه ژرف نگر پیامبر در سبک و سیره اش مرزبان آگاه و شجاع و پروا پیشه دین و آیین خدا و حقوق و حرمت بندگان او بود.
آن حضرت آموزگار کتابی بود که در وصف توحیدگرایان راستین، آنان را بازگشت کنندگان به بارگاه خدا، پرستندگان ذات بی همتای او، ستایشگران آگاه و پراخلاص خدا، گردشگران و کاوشگران زمین و زمان برای کسب خشنودی خدا، رکوع گران در پیشگاه او، سجده کنندگان در برابر حق، دعوتگران به ارزش ها و رعایت کنندگان مرزهای مقررات خدا، بازدارندگان از گناه و زشتی و تجاوز و ضد ارزش ها، و حافظان و مرزبانان مرزهای دین و مقررات خدا اعلان می کند؟!
«التائبون العابدون الحامدون السائحون الراکعون الساجدون الامرون بالمعروف و الناهون عن المنکر و الحافظون لحدود الله...»؛
... و به این قانون گرایان و مرزبانان ژرف نگر و پراخلاص مقررات خدا و حقوق و آزادی و حرمت مردم نوید رستگاری و مژده سرفرازی و بهشت پرشکوه خدا را می دهد؟
«و بشر المؤمنین» (9)
فاطمه که برجسته ترین شاگرد بزرگ پیشوا و پیامبری بود که سبک و سیره اش افزون بر قانون گرایی، مرزبانی از دین و مرزهای آیین و حقوق بندگان خدا بود و به عنوان بزرگترین انسان شناس و جامعه شناس و آگاه از راز صعود جوامع و سقوط و انحطاط ملت ها می دانست که یکی از اساسی ترین رازهای سقوط این است که در جامعه ای مردم به حاکمان اجازه دهند که خود را فراتر از قانون بنگرند و یا در اجرای قانون، تبعیض روا دارند و برابری انسانها در برابر قانون را نادیده انگارند و با قانون و مرزهای آن، خطی و جناحی و فصلی، برخورد کنند.
«انما هلک من کان قبلکم انهم کانوا یقیمون الحد علی الوضیع و یترکون الشریف» (10)
از این دیدگاه است که آن حضرت را همه جا و در سراسر زندگی اش مرزبان دین و آیین و حقوق و حرمت انسانها می نگریم؛ برای نمونه:
- آن حضرت در خطبه تاریخی اش در این مورد خروشید که:
«یابن ابی قحافة، أ فی کتاب الله ان ترث اباک و لا ارث ابی؟!»
آیا این قانون شکنی و تجاوز به مرزهای دین بر اساس حق و عدالت است؟ آیا این در کتاب خدا آمده است که تو از پدرت ارث ببری و من از پدرم ارث نبرم؟ راستی که سخن ناروا و نادرستی می گویی!
آیا آگاهانه و به طور دلخواه مقررات کتاب خدا را کنار نهاده و قانون را پشت سرافکنده و خودسرانه حکم می رانید یا به مقررات آن ناآگاهید؟
- و در انگیزش «انصار» به دفاع از حق و مرزهای قانون خدا روی سخن را به آنان کرد و فرمود:
«یا معشر الفتیة و اعضاد الملة و حضنة الاسلام! ما هذه الغمیزة فی حقی...»؛
گروه جوانمردان! ای بازوان دین خدا! و ای یاران اسلام و مقررات آن! این سستی و چشم پوشی از حقیقت که در حق من روا می دارید، چیست؟ و این نظاره بر شکستن حرمت قانون و تجاوز از مرزهای دین و عدم تحرک چرا؟
- و در برابر توجیه گری ناروای خلیفه و دروغ بستن به پیامبر، فرمود:
«سبحان الله ما کان رسول الله عن الکتاب صادقا و لا لاحکامه مخالفا....»
خدا پاک و منزه است؛ هرگز پیام آور او از کتاب خدا روی گردان نیست و با مقررات آن مخالفت نمی ورزد و از مرزهای احکام آن نمی گذرد؛ بلکه او پیرو قرآن و قانون خدا و سوره ها و آیه های آن بود.
آیا شما بر نیرنگ و فریب همدست و همداستان شده اید تا بر او دروغ بندید؟...
- و رو به پیروان و پرستش گران بارگاه ستم فرمود:
«معاشر الناس المسرعة الی قیل الباطل...»؛
ای مردم! ای کسانی که با شتاب و بدون تفکر و تدبر به بافته های بیهوده و بی اساس زورمداران روی آورده و عملکرد زشت و ظالمانه و سیاست زیانبار و قانون شکنی آنان را با دیده اغماض می نگرید و می پذیرید! راستی می دانید چه می کنید؟...
- آن حضرت در سخنان روشنگرانه اش در برابر زنان مهاجر و انصار که به عیادتش آمده بودند، به دفاع از مرزهای دین و مقررات خدا پرداخت و در نکوهش قانون ستیزان فرمود:
«الا هلم فاستمع و ما عشت اراک الدهر عجبا...»؛
اینک بیایید و بشنوید! شگفتا! که روزگار چه شگفتی ها در پس پرده دارد و چه بازیچه ها به طور پیاپی به نمایش می گذارد... راستی چرا مردان شما چنین کردند؟ چرا حرمت قانون خدا را نگاه نداشتند؟ چرا مقررات او را نادیده انگاشتند؟
ای کاش می دانستم به کدامین پناهگاه استوار تکیه زده اند و کدامین ستون محکم را برگزیده اند و به کدامین ریسمان گسست ناپذیر چنگ انداخته اند و بر کدامین مقررات و خاندان و فرزندانی پیشی جسته و چیره شده اند!
(9) توبه، 112.
(10) کنز العمال، ج 3، ص 735؛ صحیح مسلم، ج 11، ص 186.