او پس از کودتای سقیفه، شبها دست حسنین را گرفته و با علی علیه السلام بر در خانه های مهاجر و انصار می برد و از آنان برای حمایت از علی علیه السلام یاری می طلبید و آن خفتگان را به یاد بیعت شان در عقبه و غدیر و دیگر سفارش های رسول در حق علی علیه السلام و دریای فضایل او می انداخت تا شاید بتواند برای علی علیه السلام چهل یاور فراهم کند، زیرا از علی علیه السلام شنیده بود اگر چهل یاور داشتم در خانه نمی نشستم. و آن نامردمان یا در را بازنمی کردند و جواب نمی دادند یا وعده می دادند اما حاضر نمی شدند. زهرا علیها السلام تا چندین شب این گونه عمل کرد، اما تنها چهار نفر بر سر قرار می آمدند.
اگر می بینی که به جای علی علیه السلام زهرا علیها السلام درها را می کوبد و به یاری علی علیه السلام می خواند، گذشته از پیمان عقبه به خاطر این است که از علی علیه السلام کینه های بدر و احد و احزاب و... را به دل دارند، ولی از او کینه ای به دل ندارند. اگر علی علیه السلام، او را سوار بر اشتر می نمود- با این که خانه ها به یکدیگر نزدیک بوده و مدینه هم وسعتی نداشته- شاید به سبب کسالت و رنجوری او از مصیبت هایی بود که بر او وارد آمده است، به گونه ای که ناگزیر باید سواره برود.
و اما این که چرا حسنین علیهماالسلام را به همراه خود می برد، نه به این خاطر که ترحم آنان را برانگیزد، بلکه به خاطر زمینه هایی است که رسول صلی الله علیه و آله بیدار و آگاه از پیش برای آن دو فراهم کرده است. تا شاید با حضور این و یادآوری آن زمینه ها، احتمال برخاستن اینان از خواب غفلت بیشتر شود. زیرا همه می دانستند که این دو در آیات مباهله و تطهیر و آیه «یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا» داخلند. رسول صلی الله علیه و آله گذشته از احادیث «ثقلین» و «سفینه» و «خلفاء اثنی عشر» و... در مورد این دو مکرر می فرمود. «هذا ابنای و ابنا ابنتی اللهم انی احبهما و احب من یحبهما»، «الحسن و الحسین امامان قاما او قعدا»، «الحسن و الحسین سیدا شباب اهل الجنة»، «انا سلم لمن سالمتم و حرب لمن حاربتم» و «احب اهل بیتی الی الحسن و الحسین». و شهادت آنان را در حالی که خردسال بودند، پذیرفت، و نیز در بیعت رضوان (شجره) با آن که هنوز خردسال بودند با آنان بیعت کرد و در هنگام نماز آن قدر در سجده می ماند تا آنان خود از شانه های رسول صلی الله علیه و آله کنار می رفتند و هنوز هم می توان جای بوسه های رسول صلی الله علیه و آله را که بر گونه های آن دو نقش بسته، دید و گرمی آن را حس کرد.
به هر حال این ها و جز این ها سبب می شد که زهرا علیها السلام دست حسن علیه السلام و حسین علیه السلام را بگیرد و به همراه خود ببرد. اما گویا آنان، آن چنان خود را به خواب زده و بلکه مرده اند، مسیح که هیچ، حتی دم خدایی فاطمه علیها السلام هم نمی توانست آنان را زنده کند. «ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و علی ابصارهم غشاوة».