رسول خدا (ص) : خداوند متعال به هیچ عالم و دانشمندی سرمایه علمی عطا نفرمود جز آنکه از او پیمان گرفت نوع همان پیمانی که از پیغمبران گرفت که احکام و دستوراتش را به مردم ابلاغ نمایند و هرگز از بیان حقیقت دریغ نورزند.
ترجمه منیة المرید صفحه 59
ختم صلوات به نیت سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف)
رسول خدا (ص) : خداوند متعال به هیچ عالم و دانشمندی سرمایه علمی عطا نفرمود جز آنکه از او پیمان گرفت نوع همان پیمانی که از پیغمبران گرفت که احکام و دستوراتش را به مردم ابلاغ نمایند و هرگز از بیان حقیقت دریغ نورزند.
ترجمه منیة المرید صفحه 59
پیغمبر(ص) : دوستی من و خاندانم در هفت جای پروحشت سودمند است وقت مرگ در قبر هنگام زنده شدن موقع تحویل دادن نامه اعمال در وقت حساب و سنجش اعمال و عبور از پل صراط
کتاب نصایح صفحه 263 حدیث 13
رسول خدا (ص) : در تفسیر قول خدای عزوجل سوره واقعه آیه 10 و 11 (( السابقون السابقون اولئک المقربون )) (( سبقت گیرندگان در انجام اوامر الهی همان مقربان درگاه الهی هستند )) فرمودند : جبرئیل به من خبر داده سابقون علی (ع) و شیعیانش میباشند آنها هستند که به بهشت سبقت گیرند و به جهت کرامتی که خداوند به آنها نموده مقربان درگاه الهی می باشند.
امالی شیخ مفید صفحه 339
رسول خدا (ص) : ای بندگان خدا شما همانند بیمارانید و خداوند مانند طبیب مصلحت مریض در این است که به دستورات طبیب عمل نماید نه آنکه به چیزی که خود می پسندد اظهار تمایل کند پس تسلیم اوامر و دستورات الهی شوید تا به گروه نجات یافتگان بپیوندید و به خیر و سعادت دست بیابید.
مجموعه ورام جلد 2 صفحه 117
تاریخ زندگی فاطمه زهرا علیهاالسلام نشان می دهد که او زن خانه نشین و پرده نشین نبود، بلکه به دستور و مضمون آیات و روایات زیادی، وی صله ارحام می کرد و به دیدار خویشاوندان می شتافت و با آنان نشست و برخاست داشت و پس از مرگ آنان، فراموششان نمی کرد و بر مزار آنان می رفت و از خداوند متعال برایشان طلب رحمت می نمود.
در حدیث صحیح السند از امام صادق علیه السلام نقل شده:
«عاشت فاطمة بعد محمد صلی اللَّه علیه و آله خمسة و سبعین یوما، لم تر کاشرة و لا ضاحکة تأتی قبور الشهداء فی کل جمعة مرة بین الاثنین و الخمیس فتقول هاهنا کان رسول اللَّه، و هاهنا کان المشرکون» (4)؛
فاطمه علیها السلام بعد از پیامبر خدا هفتاد و پنج روز زندگی کرد، در حالی که خوشحال و خندان دیده نشد. او هفته ای دوبار در روزهای دوشنبه و پنجشنبه به زیارت شهدای احد می رفت و آنها را زیارت می کرد و محل جنگ رسول خدا با مشرکین را دقیقاً نشان می داد.
این حدیث که به سند صحیح از کافی نقل شده، می رساند که فاطمه علیها السلام علاوه بر زیارت اهل قبور، آمدنش به مزار شهدا، شخصاً در جنگ احد نیز حضور داشت و محل را با چشمان مبارکش دیده بود...
و ابن ابی الحدید که یکی از دانشمندان بسیار بزرگ و محقق اهل سنت است، در این باره از واقدی نقل می کند:
«کانت فاطمة بنت رسول اللَّه صلی اللَّه علیه و آله تأتیهم بین الیومین و الثلاثة فتبکی عندهم و تدعو» (5) ؛
فاطمه علیها السلام دختر پیامبر صلی اللَّه علیه و آله هر دو سه روز یکبار به کنار قبور شهدای احد می آمد و در آنجا گریه می کرد و برای مردگان و شهدا دعا می نمود.
و حضرت امام صادق علیه السلام می فرمایند:
«ان فاطمه کانت تأتی قبور الشهداء فی کل غداة سبت فتأتی قبر حمزة و تترحم علیه و تستغفر له» (6) فاطمه علیها السلام هر هفته صبحهای روز شنبه به احد می آمد و قبور شهدا را زیارت می کرد و در کنار قبر حمزه می ایستاد و برای وی دعا می کرد و استرحام می نمود. (7) .
از این حدیثها استفاده می شود که فاطمه علیها السلام به زیارت قبور شهدا می رفت و برایشان استرحام می نمود و از فداکاریهای آنان در جنگ احد یاد می کرد و به یادشان اشک می ریخت.
ممکن است برخی ها از تعبیر های «دوبار و یکبار در هفته» که در روایات آمده است دچار مشکل شوند و نوعی اشکال در صحت روایات تلقی کنند، ولی باید گفت: زیارت فاطمه علیها السلام هفته ای دو یا یک بار ممکن است به تفاوت زمان باشد، که در یک مقطع، هفته ای دوبار می رفت و بعدها هفته ای یکبار...
(4) عوالم، ج 11، ص 447؛ جلاءالعیون شبر، ج 1، ص 183.
(5) شرح نهج البلاغه، ج 15، ص 40.
(6) عوالم، ج 11، ص 222؛ بحارالانوار، ج 43، ص 90، ح 13؛ جلاءالعیون شبر، ج 1، ص 154.
(7) این حدیث به سند معتبر از تهذیب شیخ گرفته شده.
چرا حضرت زهرا (س) با وجود امیرمؤمنان (ع) داخل خانه، در را باز کرد؟ و یا اینکه چرا امام علی (ع) با آنهمه شجاعت و دلیری ساکت می نشیند ، تا این گونه به همسرش جسارت شود و در خانه اش به آتش کشیده شود ؟
پاسخ :
1- رسول خدا(ص) فاطمه را بیش از آن چه که مردم فکر می کردند و بیشتر از آن چه مردان به دختران شان احترام می گذاشتند ، گرامی می داشت ؛ تا آنجا که از مرز محبت پدران نسبت به فرزندان گذشت و نه یک بار بلکه بارها و بارها در مکان ها و موقعیت های گوناگون ، و نه فقط در یک جا ، بلکه در حضور عام و خاص می فرمودند :« فاطمه پاره تن من است و روح من در سینه است ؛ پس هر کس او را اذیت کند ، مرا اذیت کرده است.»(1)
با توجه به این مطالب می توان گفت : حضرت زهرا (س) به این علت پشت در آمدند که با استفاده از مقام و منزلت خود ، بتواند مردمی را که پشت در خانه تجمع کرده اند ، متفرق سازد و آن ها را از انجام آن جنایب زشت و ناپسند باز دارد ، و مؤید این مطلب آن است که عده زیادی از مهاجمان با شنیدن صدای آن حضرت برگشتند ؛ ولی عمر به همراه عده اندک همچنان پشت در خانه ایستاده بودند ! (2)
2- رسول خدا (ص) وقایع بعد از خود را برای امام علی (ع) بیان فرموده و از ایشان عهد و پیمان گرفتند تا ایشان در برابر آن چه که بعد از وی اتفاق خواهد افتاد ، صبر پیشه کنند .
از آن جا که حضرت علی (ع) بنا بر نص صریح ، امام معصوم است و بر پایه فرمان الهی و دستور رسول خدا (ص) انجام وظیفه می کند و در این مورد به صبر امر شده اند ؛ لذا درامتثال امر خداوند سبحان و فرمان رسولش ، در ماجرای هجوم به خانه اش صبر پیشه می کند و اگر مهاجمان جرأت چنین جسارتی را پیدا کردند ؛ به خاطر این بود که فهمیدند حضرت مأمور به صبر هستند. (3)
3- ثالثاً : امیرمؤمنان علی (ع) می خواهند دین اسلام ، قوی و راسخ به حیات خویش ادامه دهد ، پس همه چیز را در جهت حفظ دین ، قربانی می کند تا دستاورد آن همه ماهدت ها و مشقت هایی که رسول خدا (ص) در مدت بیست و سه سال رسالت خویش به جان خریدند ، در طوفان اختلاف ها و درگیری ها از بین نرود و این مکتب متعالی و گران به ابرای نسل های آینده بشر حفظ شود ؛ ای این رو در جریان بیعت گرفتن صبر پیشه می نمایند و بارها در سخنانشان به این مهم اشاره می کنند:
« به خدا سوگند! اگر ترس ایجاد شکاف و اختلاف در میان مسلمانان نبود ، و بیم آن نیم رفت که بار دیگر کفر و بت پرستی به سرزمین اسلام بازگردد و اسلام محو و نابود شود ، با آنان به شیوه دیگری رفتار می کردم.» (4)
4- شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه مهاجمان قصد داشتند اگر حضرت علی (ع) در را باز می کرد و از بیعت سرپیچی می نمود ، حضرت را با ضرب و شتم به مسجد می بردند و بعداً با استفاده از برای عرض تسلیت و احوال پرسی حضرت فاطمه (س) رفته بودیم حضرت علی (ع) که ابتدا از خلافت انصراف داده و حال پشیمان شده بود با ما از در خشونت وارد شد و ما هم از خویش دفاع کردیم و بنابر مصلح مسلمانان و حفظ دین اسلام او را وادار به اطاعت کردیم ، آن گاه تاریخ حق را به آنان می داد و ماجرا به بازی قدرت و سلطنت تبدیل می شد و نسل های آینده تحلیل صحیحی از آن پیدا نمی کردند . (5)
اما حضرت زهرا (س) با آمدن به پشت در خانه تمام این نقشه ها را باطل ساخت و فرصتی به تاریخ و نسل های بعدی داد تا بتوانند تصویر روشنی از جنایات غاصبان خلافت داشته باشند.
1) شرح نهج البلاغه : ج 9 ، ص 193
2)انساب الاشراف : بلاذری ،ج1 ،ص 586
3)فرائد السمطین : ج1، ص270
4)شرح نهج البلاغه : ج1، ص 307 و ج11، ص313
5)مظلومترین مادر ، ص 123
چطور میتوان پذیرفت در لحظهای که حضرت زهرا سلام الله علیها سیلی خورده و مورد تهاجم قوم واقع شده، حضرت علی علیه السلام ساکت مانده اند. اصلاً چرا حضرت زهرا علیه السلام رفتند تا در را برای نامحرم باز کنند؟
درباره رفتار و سیره معصومان علیهم السلام از دو زاویه «پیش نگاه» و «پس نگاه» مىتوان به قضاوت نشست.
با نگرش «پیش نگاه» امامان علیهمالسلام معصوم هستند و «قول، فعل و تقریر» آنان از هرگونه خطا و اشتباه مصون مىباشد به ویژه در مواردى که به امامت و هدایت جامعه مربوط مىباشد. در این گونه موارد تمامى علما نسبت به عصمت امامان علیهم السلام اتفاق نظر دارند. با پایبندى به این اصل اساسى باید به صحت رفتار و سیره امامان علیهم السلام اعتقاد داشت و به مقدار توانایى به دنبال کشف اسرار و دلایل آن باشیم. تا به عنوان الگو در زندگى خود به کار بندیم.
با نگرش «پس نگاه» نیز مىتوان، به خردمندى و دوراندیشى امامان علیهم السلام در موضعگیریهاى آنان پى برد. زیرا رفتار و موضعگیرى امامان، با ملاحظه تأثیرگذارى در طول تاریخ و پیروزى نهایى حق بر باطل مىباشد. اگر چه در زمان خودشان این پیروزى اتفاق نیفتد و رنج و سختى فراوانى را در زندگى خود تحمل کنند. با این نگاه صبر و سکوت امام على علیه السلام، فریادى رسا بر مظلومیت آن حضرت در طول تاریخ مىباشد. سکوت حضرت، زمینه سوء استفاده دشمنان را خشکاند. چنان که ابوسفیان حاضر شده بود با امام على علیه السلام بیعت کند و بر علیه خلفا اقدام کند! امّا امام على علیه السلام با آگاهى و دوراندیشى دست رد بر سینه آن بدخواه مسلمانان زد.
در روزى دیگر امام على علیه السلام در پاسخ به حضرت فاطمه سلام الله علیها فرمودند: اگر مىخواهى نام پدرت رسول الله (ص) همچنان باقى بماند باید صبر کنیم.
در روایت دیگر امام على علیه السلام فرمودند: به خدا قسم اگر خطر نابودى دین، بازگشت کفر و پراکندگى مسلمانان در میان نبود، اینگونه صبر نمىکردم. (1)
این دو نمونه تاریخى و نمونههاى فراوان دیگر حکایت از آن دارد. که حساسیت زمانه اقتضا مىکرد حتى براى حفظ ظاهر اسلام، اهل بیت علیهم السلام آن چنان صبر کنند و «خار در چشم و استخوان در گلو» روزگار را بگذرانند.
اما نکته مهم آن است که در کنار این صبر، باید حق و حقیقت در طول تاریخ آشکار بماند و سیاهى ظلم و خیانت براى همگان در طول تاریخ معلوم شود. هنر امام على علیه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها آن بود که به گونهاى رنج و زجر را تحمل کردند که روسیاهى آن براى ظالمان در طول تاریخ قابل پاک شدن نباشد و وجدان هر انسان منصفى در طول تاریخ به حقانیت اهلبیت گواهى دهد.
به عنوان یک اصل کلى مىتوان گفت؛ «هرگاه اظهار حق با مظلومیت همراه باشد ماندگارى آن بیشتر خواهد بود و هر چه مظلومیت بیشتر باشد تأثیر آن حق در طول تاریخ پر رنگتر خواهد بود.» نقطه اوج تقارن «حقانیت و مظلومیت» را در زندگانى اهلبیت به ویژه حضرت على علیه السلام، حضرت فاطمه سلام الله علیها و امام حسین علیه السلام مىتوان مشاهده کرد. از این رو اگر چه کشاندن امام على علیه السلام براى بیعت و محنتهاى حضرت فاطمه سلام الله علیها در این زمینه از جهت تاریخى و روابط زمینه اى یک «تحمیل» و ظلم آشکار بود اما از جهت ملکوتى و آسمانى، یک «انتخاب» بود. به همین جهت برخى اهل معرفت گفتهاند؛ على علیه السلام را نبردند بلکه خودش رفت اما به گونهاى که در طول تاریخ ظلم غاصبان قابل انکار نباشد.»
درباره مظلومیت حضرت زهرا سلام الله علیها و واقعه «پشت در» باید دانست؛ مردم صدر اسلام، احترام ویژه پیامبر (ص) به دختر خود حضرت زهرا سلام الله علیها را به طور آشکار دیده و شنیده بودند. هنوز احادیثى مانند
«فاطمة بعضة منى، من اذاها فقد اذانى؛
فاطمه پاره تن من است هر کس او را آزار رساند مرا آزار رسانده است».
را به خاطر داشتند، از این رو هنگامى که مىخواستند امام على علیه السلام را با اجبار براى بیعت به مسجد ببرند، حضرت فاطمه سلام الله علیها پشت درآمد تا آنان به احترام حضرت فاطمه سلام الله علیها شرم کنند و برگردند.
اتفاقاً کسانى که در جلو جمعیت بودند وقتى فهمیدند حضرت فاطمه سلام الله علیها پشت در است دست نگه داشتند و با صداى بلند گفتند فاطمه پشت در است. اما دستور داده شد
«و ان کانت؛ اگر چه او (فاطمه در خانه) باشد.»
آن جا بود که آن واقعه جانسوز اتفاق افتاد و دشمنان غاصب انتقام خود را از فدایى ولایت گرفتند. (2)
ناگفته نماند اگر چه در ظاهر دشمنان، انتقام گرفتند. اما «کبودى بدن» و «سرخى خون» مظلومانه حضرت براى همیشه در حافظه تاریخ باقى ماند و براى همه حقیقت جویان حجت بالغه و آشکار شد و با نگاه ملکوتى، این یک «انتخاب» از سوى حضرت زهرا سلام الله علیها بود. تا حقانیت علوى و مظلومیت فاطمى آمیخته گردد و آن مشعل نورانى در طول تاریخ افروخته ماند.
(1) بحار الانوار، ج 32، ص 61.
(2) الامامة و السیاسة، ج 1، ص 30؛ العقد الفرید، ج 5، ص 12.
خـــانه | درباره مــــا | سرآغاز | لـــوگوهای ما | تمـــاس با من
خواهشمندیم در صورت داشتن وب سایت یا وبلاگ به وب سایت "بهشت ارغوان" قربة الی الله لینک دهید.
کپی کردن از مطالب بهشت ارغوان آزاد است. ان شاء الله لبخند حضرت زهرا نصیب همگیمون
مـــــــــــادر خیلی دوستت دارم