حجاج بن یوسف ثقفی، استاندار خونخوار عبدالملک در کوفه بود. او با شیعیان و یاران حضرت علی علیه السّلام بسیار دشمنی می کرد.
عامر شعبی می گوید: شبی حجاج مرا طلبید، هراسان شدم و برخاسته و نزدش رفتم، ناگهان در کنار مسند او سفره چرمی دیدم پهن شده (رسم بر این بود که افراد را روی آن می کشتند) و شمشیر تیز در کنار آن بود، سلام کردم. جواب سلام مرا داده و گفت: نترس، به تو امشب تا فردا ظهر امان دادم. بعد مرا در کنار خود نشاند و فرمان داد تا پیرمردی را که در غل و زنجیر بود نزد وی آورند. گفت: این مرد می گوید که حسن و حسین علیهما السّلام دو پسر رسول خدا صلی الله علیه وآله هستند، باید بر این ادعا برایم از قرآن دلیل آورد وگرنه با شمشیر گردنش را خواهم زد.
گفتم: بهتر است که غل و زنجیرش را بگشایید. اگر دلیل آورد که آزاد خواهد شد و خواهد رفت و الا این شمشیر نمی تواند آهن را ببرد. وقتی که غل و زنجیر از او باز کردند به دقت در او نگریستم. وی را شناختم که سعید بن جبیر است (مفسر قرآن و یار و شاگرد خاص امام سجاد). اندوهگین شدم با خود گفتم که وی چگونه می خواهد از قرآن دلیل بیاورد،
ناگهان صدای حجاج بلند شد و به سعید گفت: بر آنچه ادعا کرده ای، که حسن و حسین علیهما السّلام فرزندان پیامبرند از قرآن دلیل بیاور وگرنه گردنت را می زنم. سعید گفت به من مهلت بده حجاج چند لحظه سکوت کرد و دوباره گفت: دلیل خود را بیاور! سعید اندکی فکر کرد و سپس گفت: «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم و وهبنا له اسحق و یعقوب کلا هدینا و نوحا هدینا من قبل و من ذریته داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون و کذلک نجزی المحسنین». (6) .
سعید اندکی مکث کرد و آن گاه خطاب به حجاج گفت: حالا دنباله آیه را تو بخوان. حجاج چنین ادامه داد: «و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس کل من الصالحین». (7) .
سعید خطاب به حجاج گفت: به چه مناسبت خدای متعال نام عیسی را در اینجا ذکر فرموده است؟
حجاج گفت: زیرا که عیسی از فرزندان ابراهیم بود. سعید گفت: چگونه عیسی می تواند از فرزندان ابراهیم باشد و حال آنکه وی اساساً پدر نداشته است، بلکه عیسی پسر دختر اوست و در عین حال خدای تعالی با وجود بعد و فاصله زمانی حضرت عیسی را به حضرت ابراهیم منسوب نمود؟ پس در حالی که می توان پسر دختر را با چنین فاصله زمانی به کسی منسوب داشت قطعاً حسن و حسین علیهما السّلام با وجود قرب زمانی و بلکه هم زمان بودن آنها در زمان حیات پیامبر صلی الله علیه وآله و پرورش یافتن آنها در دامان پیامبر صلی الله علیه وآله و با وجود اینکه مادرشان دختر بدون واسطه پیامبر است فرزندان آن حضرت به شمار می آیند.
حجاج از این استدلال دقیق و محکم قانع شد و دستور آزادی سعید را داد و ده هزار دینار به عنوان هدیه به او داد.
عامر شعبی گوید: وقتی صبح شد با خود گفتم بر من واجب شد که سراغ این شیخ رفته و معانی قرآن را از وی یاد بگیرم، زیرا تصور می کردم که معانی آیات را می دانیم و حال آنکه نمی دانیم. پس به سراغ شیخ رفتم و او را در مسجد یافتم در حالی که آن دینارها پیش رویش بود و آنها را در بین تهیدستان و فقراء تقسیم می کرد و می گفت: که اینها هم از برکت امام حسن و امام حسین علیهما السّلام است. اگر یک نوبت ما را دچار غم و غصه کنند در مقابل هزار بار خوشحالمان نموده و به علاوه خدا و پیامبرش را از ما راضی می کنند. (8) .
(6) انعام، 84. و ما به (ابراهیم) اسحاق و یعقوب را عطا کردیم و همه به راه راست هدایت کردیم و نوح را پیش از ابراهیم و فرزندانش، داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون هدایت کردیم و همچنین ما نیکوکاران را پاداش نیک خواهیم داد.
(7) انعام، 85. زکریا یحیی، عیسی و الیاس و از ذریه های ابراهیم هستند و همه از نیکوکارانند.
(8) فاطمة الزهرا من المهد الی اللحد، ص 80 - 79.