ام سلمه می گوید: وقتی که می خواستند حضرت فاطمه علیها السلام را به خانه علی ببرند، به فاطمه علیها السلام گفتم: آیا عطر و بوی خوشی دارید؟ فرمود: آری، شیشهای از عطر مخصوص ذخیره کردهام. فاطمه علیها السلام شیشه عطری آورد و مقداری از آن را در کف دستم ریخت، آنچنان بوی خوشی داشت که هرگز مثل آن نبوئیده بودم، گفتم: این عطر خوشبو را از کجا تهیه کردهای؟ فرمود: هر وقت دحیه کلبی (6) به حضور پدرم می آمد، پدرم به من می فرمود: ای فاطمه! فرشی برای عمویت بیاور. فرشی می آوردم و او بر آن می نشست. وقتی بر می خاست از درون لباسش چیزی بر زمین می ریخت، پدرم به من می فرمود: جمع کن، این عنبر است که از بال و پر جبرئیل ریخته است. برخی نوشتهاند: هرگاه پیامبر صلی الله علیه و آله در خواب قیلوله عرق می کرد، حضرت فاطمه علیها السلام عرق او را می گرفت و در شیشهای می کرد، این عرق بوی خوشی داشت که از آن متصاعد می شد.(7)