امام حسن علیه السلام فرزند اول زهرا علیها السلام در نیمه ماه رمضان سال سوم هجری به دنیا آمد.
وقتی امام حسن علیه السلام به دنیا آمد، فاطمه علیها السلام به امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کرد: این کودک را نامگذاری کن. فرمود: من در نامگذاری این طفل بر پیامبر صلی الله علیه و آله پیشی نمی گیرم. وقتی حضرت آمد حسن علیه السلام را در پارچه زرد پیچیده خدمت ایشان آوردند. فرمود: مگر من نگفتم او را در پارچه زرد نپیچید.
حضرت پارچه زرد را کنار گذاشت و پارچه سفیدی گرفت و فرزند را به آن پیچید. سپس به علی علیه السلام فرمود: آیا او را نامگذاری کرده ای؟
عرض کرد: من در نامگذاری او بر شما سبقت نمی گیرم. فرمود: من نیز در نامگذاری بر پروردگارم سبقت نمی گیرم.
خداوند تبارک و تعالی به جبرئیل وحی کرد: پسری برای محمد متولد شده. برو و به او سلام و تهنیت برسان و بگو: علی نسبت به تو به منزله هارون نسبت به موسی است. این فرزند را به اسم پسر هارون نامگذاری کن.
جبرئیل آمد و از طرف خدا به پیامبر صلی الله علیه و آله تهنیت گفت. سپس گفت: خداوند تبارک و تعالی به تو دستور می دهد او را به اسم پسر هارون نامگذاری کنی. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: نام او چه بود؟! فرمود: «شبر» بود. گفت: زبان من عربی است. فرمود: نام او را «حسن» بگذار. پیامبر صلی الله علیه و آله او را حسن نام نهاد.
زهرا علیها السلام می خواست همه مراسم نوزاد به دست پدر بزرگوارش انجام شود. حسن را پس از آنکه در پارچه سفید پیچید، بدست پیامبر صلی الله علیه و آله داد. حضرت به گوش راست او اذان و به گوش چپش اقامه گفت، و روز هفتم دو گوسفند عقیقه کرد و ران آن را با یک دینار به قابله داد، و به وزن موی سرش نقره صدقه داد و سرش را خلوق (عطر مشهوری در میان اعراب) مالید.