انس بن مالک روایت می کند که:
روزی عایشه بر حضرت فاطمه علیها السلام وارد شد در حالی که آن حضرت مشغول درست کردن حریره با آرد و شیر و روغن برای بچه ها بود و دیگ بر روی آتش می جوشید و فاطمه علیها السلام آن را با دست خود هم می زد. عایشه با اضطراب و نگرانی از نزد او بیرون آمده و نزد پدرش ابوبکر رفت و گفت: ای پدر! من از فاطمه علیها السلام چیز شگفت آوری دیدم و آن اینکه او دست به درون دیگی که بر روی آتش می جوشید برده و آن را هم می زد.
ابوبکر گفت: دخترکم! این را پنهان کن که کار مهمی است.
این خبر به گوش پیامبر صلی الله علیه وآله رسید، حضرت بر بالای منبر رفته و بعد از حمد و ثنای خداوند فرمود: همانا مردم دیدن دیگ و آتش را بزرگ شمرده و تعجب می کنند. سوگند به آن کس که مرا به پیامبری برگزید، خداوند آتش را بر گوشت و خون و موی و رگ و پیوند فاطمه علیها السلام حرام فرموده است. فرزندان و شیعیان او را نیز از آتش دور نموده است. آسمان برکاتش را بر او نازل نموده و زمین گنجینه های خودش را تسلیم او نموده است، وای، وای، وای به حال کسی که در فضیلت و برتری فاطمه علیها السلام شک و تردیدی به خود راه دهد، همانا فاطمه پیش از من دعا می کند و شفاعت می نماید و شفاعتش علی رغم میل کسانی که با او مخالفت می کنند، پذیرفته می شود. (9)
(9) فاطمه زهراء شادمانی دل پیامبر، ص 152.