ریحانه عدالت خواه و ستم ستیز و آزاده پیامبر، افزون بر روشنگری و بیان خشم و نفرت خویش با سکوت و اعتصاب، اعتراض خویش بر آن تحول ارتجاعی و بیدادگرانه را با برپا داشتن بیت الاحزان و فرو باریدن باران اشک و گریه های جانسوز و تفکرانگیز نیز به نمایش نهاد.
استبداد مرز ناشناس و عنان گسیخته که افزون بر انحصار قدرت سیاسی و امکانات ملی، ادعای رهبری مذهبی نیز داشت و مسجد و محراب و جمعه و جماعت را نیز در انحصار داشت، از بیت الاحزان و گریه های جانسوز فاطمه نیز وحشت داشت؛ از این رو برای باز داشتن آن حضرت از این گریه های هدفدار و برخاسته از دل سوزان، به انواع بازی های زشت و ظالمانه از گسیل چهره های ساده اندیش و بازی خورده تا حقوق بگیران نهان و آشکار به خانه امیرمؤمنان برای تعطیل ساختن بیت الاحزان و تا ویران ساختن آن خانه گلین که می رفت تا به دانشگاهی برای روشنگری و اندیشاندن تبدیل گردد، دست یازید اما به هدف نامقدس خویش نرسید و دخت سرفراز پیامبر با درایت و هوشمندی وصف ناپذیر خویش نقشه های استبدادگران را نقش بر آب ساخت.
او با همه عظمت روح، قدرت روان، قوت قلب، استواری دل، تسخیرناپذیری شخصیت و شیردلی و شجاعت وصف ناپذیر، چنین دید که باید اعتراض خویش را در چهره گریه های جانسوز و هدفدار و پرمعنا و درس آموز نیز به گوش عصرها و نسل ها برساند و چنین کرد.
به گونه ای که به صورت یکی از چند گریه کننده هدفدار تاریخ انسان به شمار آمد.