ریحانه پیامبر چهره دیگری از اعتراض خویش به حق کشی و بیداد برخاسته از سقیفه را در محور دفاع از جانشین راستین پیامبر به نمایش نهاد.
او در این راه ویژگی های انسانی و اخلاقی و عقیدتی و علمی و هنری و نظامی و سیاسی امیر والایی ها را در برابر دوست و دشمن ترسیم کرد؛ از پیشتازی او در ایمان و اسلام گفت، از فداکاریش در راه حق و عدالت و آزادی پرده برداشت، از برادری و ایثار او نسبت به پیامبر یاد کرد، از فداکاری ها و شجاعت ها و دلاوری های او قدردانی نمود، دلها را به احترام عمیق پیامبر به او، توجه داد، و از غدیر و برگزیده شدن او از سوی خدا و پیامبر داد سخن داد و امامت او را راز صعود جامعه خواند (10) و کنار نهادن او و قبضه قدرت و امکانات از سوی جاه طلبان را مایه انحطاط و عقب ماندگی جامعه و نسل های آینده ارزیابی کرد.
او در برابر سردمداران غاصب به گونه ای از جانشین راستین پیامبر دفاع کرد و فداکاری ها و برتری های او را ترسیم نمود که سرکرده آنان به ناگزیر زبان به اعتراف گشود و در پاسخ ریحانه پیامبر از برتری های امیرمؤمنان و افتخار برادری او با پیامبر، مهر و محبت بی نظیر پیامبر به او، برگزیدگی او از سوی پیامبر و دلاوری ها و فداکاری های خالصانه او در راه حق و عدالت، سخن گفت و اعتراف کرد که دوستداران علی و فاطمه نیک بخت هستند و دشمنان آنان نگون بخت. «یا بنت رسول الله! لقد کان ابوک بالمؤمنین عطوفا کریما... لا یحبکم الا کل سعید، و لا یبغضکم الا کل شقی...»
(10) به سخنان او با زنان مهاجر و انصار بنگرید.