انسانها در برابر رویدادهای سخت و ناگوار، یکسان نیستند بلکه به چند دسته قابل تقسیم اند:
- گروهی در برابر رویدادهای ناخوشایند و ناگوار و یا حوادث تلخ و مرگبار، خود را می بازند و مرعوب می شوند و تنها واکنشی که از آنان بروز می کند، جزع و فزع و بی قراری و بی تابی و واماندگی است.
قرآن در مورد این گروه ساخته نشده و تربیت نیافته می فرماید:
«ان الانسان خلق هلوعا اذا مسه الشر جزوعا...» (1) ؛
به راستی که انسان سخت آزمند و بی تاب آفریده شده است. هنگامی که رویداد زیانباری به او رسد، به عجز و لابه می افتد.
- گروه دوم مردمی هستند که در برابر رخدادهای تلخ و زیانبار، خود را نمی بازند بلکه می ایستند و واکنش آنان شکیبایی و پایداری و تحمل است و بس؛ تا یا با شکیبایی و بدون اظهار ذلت و جزع و فزع بمیرند و یا به خودی خود نجات یابند.
- گروه سوم مردمی هستند که افزون بر نباختن و گم نکردن خویش و افزون بر شکیبایی در برابر رویدادهای ناگوار، سپاسگزاری هم می کنند؛ چرا که رویدادها گاه جنبه آزمون دارد.
- و گروه چهارم که سمبل ها و نمونه ها و اسطوره های شکیبایی اند و بسیار کم نظیرند، کسانی هستند که نه تنها در برابر رویدادهای ناگوار خود را نمی بازند و نه تنها شکیبایی می ورزند و به هر حال سپاس خدای را می گزارند بلکه دلیرانه به پا می خیزند، با درایت و هوشمندی برنامه ریزی می کنند، با خردمندی و حکمت به چاره اندیشی می پردازند و در پرتو جهاد، تلاش، کوشش، مبارزه خستگی ناپذیر تا پیروزی و برانداختن مشکلات و موانع و یا بی اثر و کم اثر ساختن زیانهای آن و بیدارساختن مردم مرعوب و غفلت زده و دمیدن روح آگاهی و مقاومت بر کالبد جامعه، از پای نمی نشینند.
تاریخ بشر هر افتخار و سربلندی و عزت و پیشرفتی داشته باشد، مرهون این چهره های کم نظیر و تحول آفرین است.
قرآن به اینان رهنمون می دهد که در پیکار با موانع سربلندی و سرفرازی و در راه پیروزی بر دشمنان آزادی و عدالت، از یاد خدا و ویژگی شکیبایی و پایداری مدد گیرند؛ چرا که نماز حرکت می آفریند و شکیبایی و مقاومت و هنگامی که این دو، دست در دست هم می دهند، پیروزی پدید می آورند. (2)
و نیز قرآن به اینان وعده پیروزی و سرفرازی دنیا و آخرت و نوید پاداش پرشکوه می دهد.
و ریحانه پیامبر، سالار و پرچمدار چهارمین گروه از انسانها و اسطوره شکیبایی و پایداری بود.
او با الهام از قرآن و پیامبر اصل شکیبایی و پایداری را راه پیروزی بر مشکلات، رمز پیروزی در آزمون های دشوار زندگی، راز سرافرازی و سربلندی، همزاد ایمان و تقوا و بندگی شایسته خدا، از اصول نیکی ها و از برجسته ترین ارزش ها، از ویژگی های پرواپیشگان و ایمان داران راستین، از برنامه خردمندان و خردورزان، و از سلاح های سرنوشت ساز موفقیت و سربلندی پیامبران، ارزیابی می کرد و خود اسطوره شکیبایی و پایداری بود.
او در برابر سختی های زندگی، فقرها و ناکامی ها، شکیبا بود. سالها در برابر شرک گرایان قریش و دشمنی های بی رحمانه آنان پایداری ورزید و یار و یاور پدر گرانمایه و نجات بخشش، پیامبر، بود، اما نه لب به شکایت گشود و نه به بی تابی.
سالها در خانه پدر و در کنار همسر آزادمردش، در برابر تنگ نظری های شرک گرایان، سرزنش ها و نکوهش های احمقانه زنان اشرافی و تجمل پرست و زراندوز، پایداری ورزید و سرفرازانه راه زندگی را به سوی والایی پیمود و در برابر فخرفروشی های آنان احساس خستگی نکرد.
تاریخ گواهی می دهد که فاطمه در زندگی فردی و خانوادگی و اجتماعی سمبل شکیبایی بود.
در برابر سیل بنیان کن هواها و هوس هایی که بسیاری را با خود می برد، از کوه های سر به آسمان ساییده، استوارتر بود.
در پیمایش راه دشوار کمال و آراستگی به ارزش ها، قهرمان صبر و پایداری بود. در برابر جنبش ارتجاعی سقیفه و گروه واپس گرایان و استبدادگران خشن و بی رحم، نه تنها بسان مردم مرعوب نگشت و فریب ظاهرسازی ها را نخورد و تسلیم نشد که دوشادوش امیر والایی ها به مقاومتی دلیرانه و عادلانه و قهرمانانه برخاست و خیرخواهی ها کرد و دلسوزی ها نمود و روشنگری ها کرد و در برابر شرارت و خشونت و بیداد استبداد نوپا و تازه نفس سخت شکیبایی کرد و راه آنان را به سوی جاهلیت مسدود ساخت و راه آزادی و عدالت و سرفرازی و امنیت و ترقی و تکامل را ترسیم فرمود.
خدا کارنامه او را به عنوان اسطوره شکیبایی دلیرانه مهر می زند:
«یا ممتحنة امتحنک الله فوجدک لما امتحنک صابرة.» (3)
هان ای بزرگ بانوی آزمون شده! خدای فرزانه تو را در میدان های گوناگون زندگی آزمود و در همه آن ها تو را قهرمان شکیبایی و استواری یافت.
پیامبر در درسی انسان ساز به او فرمود: دخترم! در زندگی شکیبایی پیشه ساز؛ چرا که شکیبایی، رمز سرافرازی پیام آوران است.
موسی، ده سال با همسرش در تنگنای اقتصادی می زیست؛ به گونه ای که فرش و رواندازی جز یک قطعه عبا نداشت اما هرگز از اندیشه نجات و آزادی انسانها غفلت نورزید. «یا بنیة اصبری...» (4)
و نیز فرمود:
«یا بنیة انه لیس احد من نساء المسلمین اعظم رزیة منک فلا تکونی من ادنی امراة صبرا انک سیدة نساء اهل الجنة»(5)؛
دخت ارجمندم! هیچ یک از زنان مسلمان، شکوه و مقام تو را نخواهند داشت؛ بنابراین، در شکیبایی و پایداری باید سرآمد و سمبل همگان باشی؛ چرا که تو سالار بانوان بهشتی.
(1) معارج، 20- 19.
(2) بقره، 45.
(3) فرازی از زیارتنامه آن حضرت.
(4) السیرة النبویة، ج 2، ص 10؛ ذخائر العقبی، ص 34.
(5) ذخائر العقبی، ص 39؛ عوالم، ج 11، ص 92.