اِبْتَدَعَ الْاَشْیاءَ لا مِنْ شَیْءٍ کانَ قَبْلَها: اشیاء (جهان و موجودات) را ابداع نمود بی آنکه چیزی پیش از آن وجود داشته باشد،
وَ اَنْشَأَها بِلا اِحْتِذاء اَمثِلَةٍ اِمْتَثَلَها: و همه آنها را پدید آورد بی آنکه الگو و نمونه ای قبل از آن باشد،
کَوَّنَها بِقُدْرَتِهِ: آنها را ایجاد کرد با قدرتش،
وَ ذَرَئَها بِمَشیَّتِهِ: و آنها را بیافرید با اراده اش،
مِنْ غَیْرِ حاجَةٍ مِنْهُ اِلی تَکْوینِها: بی آنکه نیازی داشته باشد به آفرینش آنها،
وَ لا فائِدةٍ لَهُ فی تَصْویرِها: و یا فایده ای برایش داشته باشد صورت بندی آنها،
اِلّا تَثْبیتاً لِحِکْمَتِهِ: جز برای برقرار کردن حکمتش،
وَ تَنْبیهاً عَلی طاعَتِهِ: و هشدار و آگاهی بر طاعتش،
وَ اِظْهاراً لِقُدْرَتِهِ: و آشکار کردن قدرتش،
وَ تَعَبُّداً لِبَرِیَّتِهِ: و عبودیت خلایقش،
وَ اِعْزازاً لِدَعْوَتِهِ: و عزّت بخشیدن به دعوتش،
ثُمَّ جَعَلَ الثَّوابَ عَلی طاعَتِهِ: سپس پاداش مقرر داشت برای طاعتش،
وَوَضَعَ الْعِقابَ عَلی مَعْصِیَتِهِ: و عقاب مقرر داشت برای معصیتش،
زیادَةً لِعبادِهِ عَنْ نِقْمَتِهِ: و رهایی بخشید بندگان را از نقمتش،
وَ حیاشَةً لَهُمْ اِلی جَنَّتِهِ: و سوق داد آنان را به سوی بهشتش.