وقتی حضرت فاطمه علیها السلام از دنیا رحلت فرمود: عایشه خواست به حجره او برود، اسماء طبق وصیت او را راه نداد. عایشه شکایت خود را نزد پدرش برد و گفت: این زن خثعمیه (9) میان من و دختر پیغمبر در آمده است و نمی گذارد من نزد جسد او بروم، بعلاوه برای او حجله ای چون نو عروسان ساخته است. ابوبکر به در حجره فاطمه (س) آمد و گفت: اسماء! چرا نمی گذاری زنان پیغمبر نزد دختر او بروند؟ چرا برای دختر پیامبر حجله ساخته ای؟ اسماء گفت: زهرا به من وصیت کرد که کسی بر او داخل نشود. و چیزی را که برای او ساخته ام وقتی زنده بود به او نشان دادم و به من دستور داد مانند آن را برایش بسازم. ابوبکر گفت: حال که چنین است هر چه به تو گفته چنان کن. و این نخستین تابوتی است که در اسلام بدین صورت ساختند. (10) .
(9) خثعم از قحطانیان و از عرب های جنوبی بوده است و این سرزنشی است که عدنانیان (از جمله قریش) به قحطانیان می کردند.
(10) زندگانی فاطمه زهرا، ص 156؛ استیعاب، ص 751.