... از سقیفه باید آغاز کنیم.
دروغگوست کسی که زندگی فاطمه علیها السلام را بنویسد و بر سقیفه پرده بکشد.
خام است آن که بدبختی های مسلمین را در تاریخ اسلام بررسی کند و سقیفه را نادیده گذارد.
در سقیفه حقیقت ایمان و نفاق رقم زده شد، نفاق بر مسند نشست و ایمان سنگر گرفت، نفاق چیره شد و ایمان مبارزه آغاز کرد، نفاق در کفه اکثریت قرار گرفت و ایمان در اقلیت ماند، نفاق هجوم آغاز کرد و ایمان صبوری پیشه ساخت، نفاق کینه های خویش آشکار کرد و ایمان آماج حمله ها شد...
در سقیفه آزمایش الهی با صراحت به صحنه آمد و جز معدودی دردمند راه خدا، از این صحنه روسفید بیرون نیامدند. سقیفه عرصه زشت ترین ننگهای امّت پس از پیامبر شد. سقیفه خلافت الهی را بازیچه هوس و حسد ساخت، سقیفه درب خانه علی علیه السلام را سوزاند و پهلوی زهرا را شکست، و خون «مالک بن نویره» را بر خاک ریخت و همسر او را مورد تجاوز «خالد بن ولید» قرار داد. سقیفه جنگ جمل را شعله ور ساخت و معاویه پرستان را در صفین روبروی علی علیه السلام قرار داد، و ابلهان خوارج را به قتلگاه نهروان کشاند... سقیفه در محراب کوفه شمشیر بر فرق امیرمؤمنان فرود آورد، و در ساباط مدائن بر روی امام مجتبی علیه السلام خنجر کشید. سقیفه معاویه را بر گردن ملت سوار کرد و خلافت را به سلطنت تبدیل نمود و یزید را ولیعهد ساخت. سقیفه سرور شهیدان را به کربلا کشاند، سقیفه سر حسین علیه السلام را بر نیزه زد ... (1) .
آری از سقیفه باید آغاز کرد... و زندگی فاطمه (س) را روبروی سقیفه باید دید، ماه در دل شب جلوه ای دیگر دارد، فاطمه علیها السلام را نیز باید در سیاه ترین شب نفاق مشاهده کرد، آنگاه که خورشید رسالت افول کرد ماه عصمت درخشید، انوار فریاد فاطمه (س) از ورای قرون سیاهی، این شب را شکافت و تلألؤ اشک او ستارگان راهنمای گمگشتگان در این شب ظلمانی شد... در سقیفه پرده ای سیاه شدند، سدّی شوم بنا کردند، تا با فروشدن آفتاب نبوّت، امامت جانشین آن نشود، و فاطمه علیها السلام قامت برافراشت با پرچمی از درد، و با فریادی فراتر از سامعه زمان بر آنان شورید و پرده ستبر تاریکی ها را شکافت و نگذاشت در این سوی پرده، نسلها به تیرگی شب نفاق کور بمانند، و با هر چه در توان داشت، با اشک، با ناله، با فریاد، با خون خود، با پنهان داشتن قبر خویش، حقیقتی را که بر آن توطئه سکوت داشتند به آیندگان ابلاغ کرد و چهره حقیقت را از پس نقاب تزویر برملا ساخت. (2)
(1) رجوع شود به شعر پر معنای قاضی ابوبکر بن ابی قریعه که در کشف الغمه و بحارالانوار، ج 43، ص 190. نیز نقل شده که در آن جمله می گوید: «و اریتکم انّ الحسین اصیب فی یوم السقیفة»؛ و به شما نشان می دادم که حسین را در روز سقیفه کشتند.
(2) حضرت زهرا بانوی بانوان، ابوالفضل موسوی گرمارودی، ص 101.