امیرالمؤمنین علیه السلام حضرت زهرا علیها السلام را به همراه امام حسن و امام حسین علیهماالسلام تا چهل روز، هر روز سوار بر مرکبی می نمود و به در خانه مهاجرین و انصار می برد. حضرت زهرا علیها السلام به آنان می فرمود: «ای مهاجرین و انصار! خدا را و دختر پیامبرتان را یاری کنید. شما روزی که با پیامبر صلی الله علیه و آله بیعت کردید بر سر این بیعت کردید که از او و فرزندانش حمایت کنید و از آنها منع کنید آنچه از خود و فرزندانتان منع می کنید. بیایید و به بیعت خود نسبت به پیامبر وفا کنید». ولی احدی به حضرت جواب مثبت نداد.
حضرت به معاذ بن جبل یکی از بنیانگذاران سقیفه رسید و فرمود: ای معاذ بن جبل! من به عنوان کمک خواهی نزد تو آمده ام و تو با پیامبر صلی الله علیه و آله بیعت کردی که او و فرزندانش را یاری کنی و آنچه از خود و فرزندانت دفع می کنی از آنان نیز دفع کنی. اکنون ابوبکر فدک را غصب کرده و نماینده مرا از آن اخراج نموده است.
معاذ گفت: دیگری هم با من هست؟ فرمود: نه، هیچکس به من پاسخ مثبت نداد. معاذ گفت: کمک من به کجا می رسد؟! حضرت زهرا علیها السلام از نزد معاذ بیرون آمد و فرمود: «دیگر با تو سخن نمی گویم تا نزد پیامبر صلی الله علیه و آله بروم. به خدا قسم کلمه ای با تو حرف نمی زنم تا من و تو نزد پیامبر صلی الله علیه و آله جمع شویم».