در طول تاریخ، فدک به عنوان شاهدی محکم در دست شیعیان حضرت زهرا علیها السلام بوده و هست، که با پیمودن قرنها خود را به مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله می رسانند و ندای جانسوز و آهِ دلِ شکسته یادگار وحی را پاسخ مثبت می دهند. فاطمه علیها السلام این مدرک قوی را به دست دوستان خود سپرده، تا در هر کجا و هر زمان نشان دهند که نسبت به مقام عصمت کبری بی تفاوت نیستند.
«فدک» مجموعه وقایعی را تداعی می کند که طی آن این سرزمین به فاطمه علیها السلام بخشیده شد، و سپس از آن حضرت به اجبار گرفته شد و در نتیجه حضرت برای دفاع از حق خود مراحلی را طی کردند.
نخستین سؤالی که مسئله «فدک» در ذهنها ایجاد می کند آن است که چرا «غصب فدک» در میان غصبهایی که از حقوق اهل بیت علیهم السلام شده، شاخص است و اهمیت آن در کدام نقطه نهفته است؟ چرا امیرالمؤمنین و حضرت زهرا علیهماالسلام این اندازه بر سر آن پافشاری کردند؟ چرا ائمه معصومین علیهم السلام در فرصت های مناسب آن را نزد مردم مطرح می کردند و نام آن را زنده نگاه می داشتند؟
برای به دست آوردن علت یا علل اصلی مسئله، مطالعه کامل و تحلیل همه جانبه تاریخ فدک از ابتدای فتح آن سرزمین تا پایان اقدامات غاصبین و نیز اقدامات امیرالمؤمنین و حضرت زهرا علیهماالسلام در مقابل آنان، بهترین راهگشا است و عمق فاجعه و ریشه های اصلی آن را روشن می کند.
ده روز پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله (1) مأموران ابوبکر به دستور خاص او به فدک رفتند و نماینده حضرت زهرا علیها السلام را از آنجا اخراج کردند و ملک آن را غصب نمودند و درآمد آن را به طور کامل برای مخارج حکومت غاصبانه خود صرف کردند، و کوچک ترین توجهی به سابقه مفصل امر الهی و عمل پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد فدک و سندی که تنظیم شده بود و شاهدانی که گواهی دادند و آنچه پیامبر صلی الله علیه و آله در حضور مردم فرموده بود نکردند.
(1) شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید)، ج 16، ص 263.