حضرت فاطمه علیها السلام در پاسخ عایشه دختر طلحه فرمود:
تو از من درباره جنایتی پرسش می کنی که دل مرغان هوا از شنیدن آن کباب است و قدم های انسان را سست می کند و به لرزه در می آورد، گرد و غبارش به آسمان رفته داستان مصیبت بارش در زمین به جای مانده است. فرزند فرومایه ابی قحافه از قبیله تیم و حقه باز قبیله عدی خواستند تا با ابوالحسن علی علیه السلام رقابت کنند و چون نتوانستند کاری از پیش ببرند، بغض گلویشان را فشرده، کینه و دشمنی او را در سینه هایشان پنهان کرده و ظاهر آن را در خون فرود بردند، همین که چراغ دیانت خاموش و پیامبر امین دیده از جهان فرو بست، کینه هایشان به جوش، و خشمشان به خروش آمد، شیطان حاکم بر افکار و گفتارشان گشته، بی درنگ دست روی فدک گذاشته آن را غصب کردند. همان سرزمین که ملک خاص رسول خدا صلی الله علیه و آله و عطیه پروردگار به برگزیده با وفایش بود. آن حضرت ملک مخصوص خود را به خاطر کودکان گرسنه ام که نوادگان پاک او بودند به من بخشید. خداوند از این بخشش آگاه، و امین وحی او بر این واگذاری گواه بود. حال که معونه و ارث مخصوصم را از من گرفته و سایبانم را از سرم ربوده اند و نیز از مختصر روزی و قوتی که داشتم، مرا باز داشته و حقم را خورده اند، در روز قیامت شکایتشان را به خدا کرده، خورنده اش شعله های جهنم را به همراه آب داغ و گداخته خواهد دید. (2) .
(2) فاطمه زهرا شادمانی دل پیامبر، ص 407 به نقل از ریاحین الشریعه، ج 2، ص 41 ؛ امالی طوسی، ج 1، ص 207.