ورقة بن عبدالله ازدی از حضرت فضه نقل می کند که فاطمه زهرا علیها السلام روزی بر سر قبر پدر اندوهگین نشست، و این گونه نوحه سر داد:
ان حزنی علیک حزن جدید
و فؤادی و الله صب عتید
کل یوم یزید فیه شجونی
و اکتئابی علیک لیس یبید
جل خطبی فبان عنی عزائی
فبکائی فی کل وقت جدید
ان قلبا علیک یالف صبرا
او عزاء فإنه لجلید
اندوه من (پیوسته) بر تو تازه است، و قلب من به خدا سوگند عاشقی سرسخت است.
هر روز حزن و اندوه من (بر پدرم) تازه می شود و نیاز من برای تو هرگز از بین نمی رود.
فاجعه از دست دادنت بسی بزرگ است و سوگواری ام آشکار گشته (و تسلی و بردباری از من دور شده) پس گریه ام هر دم تازه است.
دلی که در عزا و مصیبت تو صبور باشد، یا تسلیت پذیرد، همانا بسیار شکیبا و پر طاقت است. (15) .
(15) بحارالانوار، ج 43، ص 176؛ کوکب الدری، جزء اول، ص 240.