...قالت: یا رسول الله ان سلمان تعجب من لباسی، فوالذی بعثک بالحق مالی و لعلی منذ خمس سنین الا مسک کبش تعلف علیها بالنهار بعیرنا فاذا کان اللیل افترشناه و ان مرفقتنا لمن أدم حشوها لیف فقال النبی صلی الله علیه و آله: یا سلمان ان ابنتی لفی الخیل السوابق... (44)
آیه ای درباره جهنم بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شد. پیامبر، شدیداً گریه کردند. اصحاب نیز از گریه پیامبر به گریه افتادند. ولی نمی دانستند چه آیه ای نازل شده و کسی نیز نمی توانست از پیامبر، علت گریه را جویا شود.
بعضی از اصحاب، نزد فاطمه علیها السلام رفتند و گریه پیامبر را با فاطمه علیها السلام مطرح کردند زهرا علیها السلام خود را با پارچه کهنه ای که دوازده جای آن پاره شده بود و آن را با بندهایی از شاخه درخت خرما دوخته بود پوشاند و نزد پیامبر آمد. سلمان، این لباس را که بر تن زهرا علیها السلام دید گریه اش گرفت و با شگفتی گفت: دختران قیصر و کسری در حریر زندگی می کنند ولی دختر پیامبر با چنین لباسی به سر می برد. حضرت زهرا علیها السلام که نزد پیامبر آمد و فرمود: ای پیامبر خدا! سلمان از لباس من شگفت زده شده است ولی به خدایی که تو را به حق برانگیخت پنج سال است که من و علی تنها یک پوست میش داریم که روزها شترمان روی آن علف می خورد و شب که می شود فرشش می سازیم و پشتی ما پوستی است که درونش لیف خرما است. پیامبر فرمود: ای سلمان! دخترم از پیشتازان است.
(44) بحارالانوار، ج 8 ، ص 333، ح 62.