ریحانه سرفراز پیامبر از دیدگاه حسین علیه السلام و در آیینه دل او، نه تنها افتخار انگیزترین زن و افتخار آفرین ترین مادر گیتی است، که آگاه ترین، مترقی ترین، شایسته ترین و الهام بخش ترین پیشوای عصرها و نسل ها و بزرگ پرچمدار آزادی و آزادگی و عدالت خواهی و دفاع از حقوق بشر و پرچم هماره برافراشته ستم ستیزی و مبارزه با حق کشی و استبداد است؛ و درست از این دیدگاه است که پیشوای شایستگان حضرت حسین علیه السلام را می نگریم که:
در سوگ جانسوز ستایش انگیزترین مادر تاریخ، به گونه ای می سوزد و می گدازد که فقدان سهمگین او و غیبتش را از جامعه، بسان غیبت و رحلت پیامبر ارزیابی می کند و با دلی پردرد رو به آرامگاه نورافشان نیای گران قدرش می گوید:
هان ای نیای بزرگ! ای پیامبر خدا! امروز با شهادت جانسوز دخت ارجمندت، مصیبت غم بار رحلت تو برای ما تازه شده است. (10)
و با بوسه باران ساختن چهره و دست و پای سرد مادر در بستر شهادت، ندا می دهد که: هان ای مام ارجمند حسین! با من سخن بگو پیش از آن که قلبم از غم فراق تو شکافته شود، پاسخ مرا بده!
نام دختران ارجمند و بافضیلت خویش را «فاطمه» بر می گزیند تا این واژه مقدس و این یاد الهام بخش و بلندآوازه، مشعل فروزان زندگی آنان و همه دختران و زنان ترقی خواه گردد. (11)
بر چنین مام گرانقدری در زندگی و پس از شهادتش هماره عشق می ورزد و آرامگاه او را زیارتگاه، مقتدا و محبوب و الهام بخش خویش در سخت ترین لحظات و حساس ترین تصمیم گیری ها می نگرد. (12)
و در سخت ترین شرایط و هنگامه انتخاب و حساس ترین پیچ های سرنوشت ساز تاریخ، بر چنین رویشگاه و خاستگاه و مام بلند جایگاه و الهام بخش، بر آزادگی و کرامت و شجاعت و ستم ستیزی او تکیه می کند و می خروشد که: «الا و ان الدعی بن الدعی قد رکزنی بین اثنتین: بین السلة و الذلة و هیهات منا الذلة، یأبی الله ذلک لنا و رسوله، و المؤمنون و حجور طابت و طهرت، و انوف حمیة و نفوس ابیة ان نوثر طاعة اللئام علی مصارع الکرام....»؛ (13)
هان ای مردم! ای عصرها و نسل ها! به هوش! که این فرومایه و فرزند فرومایه، اینک مرا میان دو راه و دو انتخاب قرار داده است:
بر سر دو راهی ذلت پذیری و تسلیم خفت بار در برابر فرومایگان و بیدادگران حاکم، و مرگ پرافتخار و باعزت و سرفرازی.
و چه قدر دور است از ما که ذلت و خواری را برگزینیم. خدا و پیامبر او و ایمان آوردگان راستین و آگاه و دامان های مادران پاک و رگ و ریشه های پاکیزه و مغزهای غیرتمند و جانهای ستم ستیز و باشرافت، نمی پذیرند که ما فرمانبرداری فرومایگان و استبدادگران پست و رذالت پیشه را بر شهادتگاه رادمردان و آزادمنشان، مقدم بداریم.
(10) جلاء العیون، ص272.
(11) جلاء العیون، ص271.
(12) درست همان گونه که پیش از حرکت از مدینه به سوی مکه و کربلا به سوی تربت الهام بخش او می شتابد.
(13) تحف العقول، 174؛ مقتل خوارزمی، ج2، ص6.