فاطمه علیهاالسلام در راه رشد و کمال و ظهور توانایی ها و استعدادهای ستایش برانگیز دنیای پراسرار وجودش، در یک محیط تربیتی بسیار مطلوب، شرایط مساعد و در کنار پدر نمونه و مربی بی نظیری با این ویژگی های اساسی و سرنوشت ساز می زیست:
پدرش که آموزگار، مربی، مقتدا، محبوب، عزیزترین و پرشکوه ترین انسان عصرها در نظر او بود، از سویی چشمه سار دانش و بینش و علوم آسمانی را در بوستان وجود او، با بهترین سبک و دلپذیرترین شیوه می جوشاند و به جریان می انداخت و او را از مفاهیم و معارف والا سرشار می ساخت و شایسته ترین و بایسته ترین درس های توحید و تقوا و بشردوستی و زیباترین حقایق و پرجاذبه ترین واقعیتها را که از وحی و رسالت سرچشمه می گرفت، همه را به ریحانه ارجمندش، می آموخت و همه را به کام جان شیفته و عاشق حق او و بوستان زیبا و پرراز و رمز وجودش می باراند و آن جان پاک و آماده اوج را سیراب می ساخت.
از سوی دیگر او را در یک محیط سرشار از عدالت و آزادی، در آغوش مادری خردمند و فضیلت خواه، با بهترین و شایسته ترین و انسانی ترین شیوه های تربیتی، از آن جمله، روش ارائه الگو که از مؤثرترین روشها و وسایل تربیت اخلاقی و روانی و روحی و اجتماعی و سیاسی و انسانی در سازندگی و برازندگی کودکان و نوجوانان و جوانان است می پروراند. چرا که آن مربی والا و آن آموزگار بی همتا، دخت نمونه اش را در راه پذیرش این دانش ها و بینش ها و آراستگی ها و والایی ها و نشانه های اوج، بسیار آماده می دید و در کران تا کران جان پاک و قلب نورانی او روشنی و برازندگی وصف ناپذیری احساس می کرد و آن وجود گرانمایه را در پیمایش پله های صعود و درجات کمال و جمال، در اوج آمادگی می یافت.
در کنار این دو اصل اساسی، با باران مهر و محبت و تشویق و گرامیداشت سنجیده و حساب شده و الهام بخش و حکیمانه، شخصیت او را هر چه بیشتر صیقل و جلا می داد و اراده اش را پولادین تر و اعتماد به نفس وی را پرتوان تر و استوارتر و تزلزل ناپذیرتر می ساخت؛ چرا که سبک و سیره پیامبر در تربیت و مدیریت، در گفتار و عمل این گونه بود که:
"اکرموا اولادکم و احسنوا آدابکم." (7)
"فرزندان خود را گرامی بدارید و به آنان احترام کنید و با آداب و سبکی زیبنده با آنها گفتگو و رفتار نمایید."
و نیز این گونه که:
"احبوا الصبیان و ارحموهم و اذا وعدتموهم ففوا لهم...." (8) .
"کودکانتان را دوست بدارید و با آنان پرمهر و محبت باشید؛ و هنگامی که به آنان وعده ای می دهید، به آن وفا کنید."
و این سان که:
"رحم الله من اعان ولده علی بره...."
"رحمت خدا بر پدر و مادری که فرزندش را به نیکوکاری وادارد و او را در راه رشد و شکوفایی، یاری رساند!
پرسیدند: چگونه؟
"قال: یقبل میسوره و یتجاوز عن معسوره و لا یرهقه و لا یخرق به." (9) .
فرمود: آنچه را که در توان کودک است و انجام می دهد، از او بپذیرد؛
و آنچه انجام آن برای کودک طاقت فرساست، از او نخواهد؛
او را با گفتار و رفتار نسنجیده، به گناه و سرکشی نکشاند؛
و دیگر این که در برابر او دروغ و ناروا نگوید و به کار ظالمانه و ناپسند دست نیازد و بدآموزی نکند."
و این گونه که:
"رحم الله عبدا اعان ولده علی بره بالاحسان الیه و التألف له و تعلیمه و تادیبه." (10) .
"رحمت خدای بر آن مربی و پدر و مادری که فرزندش را به نیکی وادارد و در این راه، او را یاری کند. به او در راه رشد و کمال احسان نماید و بسان کودکی، رفیق راه دوران کودکی او شود و او را آموزش دهد و ادب آموزد."
سبک و سیره آن مربی آسمانی، نه تنها بارش باران مهر و محبت به ریحانه ارجمند خویش و فرزندان او بود، که به همه کودکان و نوجوانان و جوانان، سخت محبت می فرمود و آنان را فرزندان خویش می نگریست و نگران سرنوشت آنان بود و همه را گرامی می داشت؛ تا آنجایی که آن حضرت را این گونه وصف نمودند که: "مهر و محبت به نسل نوخاسته، از سیره و سنت پیامبر خداست."
"و التلطف بالصبیان من عادة الرسول." (11) .
و از این سه اصل، سرنوشت سازتر این بود که محیط تربیت و پیشرفت و اوج گیری فاطمه، خانه عدالت و آزادی و کانون مهر و منطق و مرکز دانش و فرهنگ و پایگاه راستین آزادی و آزادگی بود، و به جای شیوه های فشار و تهدید و ارعاب، عشق به کمال، و شور به اوج و پیشرفت، و شعور به سوی ترقی، و دلگرمی و امید و نشاط را با بهره وری درست از سرمایه های فطری و انسانی حب به ذات و ترقی خواهی انسانی، در آن کودک بی نظیر و شکوهبار، شعله ور می ساخت.
آن مربی والا و آسمانی، برای رشد و اوج هر چه بیشتر، بهتر، و سریع تر ریحانه ارجمندش، برای او یک محیط مساعد و دلپذیر و بسیار مطلوب و محبوب تربیتی که حال و هوا و فضای آن سرشار از عدالت و آزادی، راستی و آزادمنشی، صداقت و صراحت، و انگیزش همه جانبه به سوی والایی ها بود، پدید آورده و او را در آن شرایط وصف ناپذیر به سوی آسمان فضیلت ها به پرواز در می آورد.