حضرت فاطمه علیها السلام، همراه با حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و فرزندانش حسن و حسین علیهماالسلام، به سوی خانه های مهاجرین و انصار رفت، و آنها را به یاری طلبید و روزی دیگر در جمع مسلمین ابوبکر و عمر را مخاطب قرار داد و فرمود:
آیا باغهای فدک در دست من نبود؟ و وکلا و کارگران من در آن کار نمی کردند؟ و من از میوه ها و سبزیجات آن نمی خوردم؟ آن هم در روزهایی که رسول خدا زنده بودند؟
عمر و ابوبکر گفتند: آری.
حضرت فاطمه علیها السلام ادامه داد:
پس آن چه که در دست من بود، برای گرفتن آن چرا از من سئوال نکردید؟ و از مدرک و سند آن نپرسیدید؟
عمر و ابوبکر گفتند: برای این که فدک جزو اموال مسلمین است.
حضرت زهرا علیها السلام خطاب به آن دو نفر در حالی که جمعیت فراوانی اطرافشان گرد آمده بودند فرمود:
آیا شما اراده کردید آن چه را که رسول خدا صلی الله علیه و آله انجام داده است، دگرگون سازید؟
و درباره ما اهل بیت حکمی نمایید که درباره دیگران روا نمی دارید؟ ای مردم مدینه! بشنوید، این دو نفر چه می گویند و چه می کنند؟
از شما دو نفر می پرسم:
آیا اگر من اموالی را که در دست مسلمانان است، ادعا نمایم از من دلیل و مدرک می خواهید، یا از دیگران و صاحبان اموال؟
گفتند: از تو که مدعی اموال دیگرانی.
حضرت فاطمه علیها السلام دیگر بار پرسید:
حال اگر مسلمانان اموالی را که در دست من است، ادعا نمایند، از آنها باید دلیل و مدرک بطلبید یا از من؟
عمر در حالی که سخت عصبانی شده بود جواب نداد و همان حرف قبلی را تکرار کرد که: فدک جزو اموال مسلمین است.
حضرت زهرا علیها السلام خطاب به جمعیت حاضر فرمود:
کافی است، شما را به خدا سوگند می دهم،
ای مردم!
آیا از پیامبر خدا شنیدید که می فرمود: همانا دخترم فاطمه سید و بزرگ زنان اهل بهشت است؟
جمعیت همگی گفتند: آری از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدیم.
پس از اعتراف عموم مردم حضرت ادامه داد:
ای مردم آیا سید و بزرگ زنان بهشتی ادعای باطل می کند و اموالی را می گیرد که مال او نیست؟ ای مردم چگونه فکر می کنید؟ اگر چهار نفر علیه من به عمل زشتی شهادت دهند و یا دو نفر شهادت دهند که من دزدی کردم آیا آنها را تصدیق می کنید؟
در اینجا ابوبکر ساکت شد. ولی عمر گفت: آری، حد بر تو جاری می کنیم،
حضرت زهرا علیها السلام فرمود:
دروغ گفتی و دشمنی و پستی خود را ظاهر ساختی، مگر آن که اقرار کنی که بر دین محمد صلی الله علیه و آله نیستی. آن کس که به خود اجازه می دهد تا بر سید زنان بهشتی شهادت دروغ روا دارد یا بر او حدی جایز شمارد، کافر و مورد لعن و نفرین الهی است. زیرا آیات الهی را که بر پیامبر نازل شده است، منکر شده، خدایی که زشتی ها و پلیدی ها را از اهلبیت دور کرده و آنها را از هرگونه گناه و لغزشی پاک نموده، اجازه نمی دهد که کسی شهادت دروغ بر ضدشان مطرح نماید، به علت آن که اهل بیت علیهم السلام از هر بدی معصوم و از هر عمل زشتی پاک و مطهرند.
ای عمر! به من بگو اهل این آیه کیست که اگر کسی بر همه و یا برخی از آنان شهادت دروغ بدهد که مثلاً آنان مشرک و یا کافر شده و یا کار زشتی انجام داده اند، آیا مسلمانها از آنها تبری جسته و بر آنان حد اجراء می کنند؟
گفت: آری، آنان با دیگر مسلمین یکسانند و تفاوتی با یکدیگر ندارند،
حضرت فرمود: دروغ می گویی و کافر شدی، آنان با دیگر مردم در این مسأله یکسان نیستند، زیرا خداوند آنان را از گناه و خطاء نگه داشته و درباره عصمت و طهارتشان آیه نازل کرده، پلیدی را از آن دور ساخته، و هر کس گواهی دیگران را علیه آنان تصدیق کند، خدا و رسولش را تکذیب کرده است..... (24)
(24) کتاب سلیم بن قیس، ص 678؛ بحارالانوار، ج 30، ص 305.