معروف و مشهور این است که حضرت فاطمه علیها السلام پنج فرزند داشت:
- امام حسن علیه السلام 2- امام حسین علیه السلام 3- زینب کبری 4- زینب صغری (ام کلثوم.) 5- محسن شهید.
امام حسن علیه السلام در نیمه ماه مبارک رمضان سال سوم هجری متولد و در سال پنجاه هجری به شهادت رسید. برخی روز شهادت آن حضرت را هفتم صفر و گروهی بیست و هشتم آن ماه دانسته اند، مرقد بی چراغ آن بزرگوار در قبرستان بقیع مدینه است.
حضرت امام حسین علیه السلام نیز در سوم ماه شعبان سال چهارم هجری در مدینه متولد گردیده و در سن پنجاه و هشت سالگی، با وضع دلخراشی در سرزمین کربلا در روز عاشورا به شهادت رسیده و در همانجا مدفون شد.
حضرت زینب در سال پنجم و بنا به قول قوی تر در سال ششم هجری در مدینه دیده به جهان گشود و نام او از جانب خدا تعیین گردید و زینت پدر نامیده شد. او پس از یک عمر تحمل مشکلات و مصائب ناگوار، سرانجام در دهم رمضان یا چهاردهم رجب سال شصت و دو هجری جهان را وداع گفت، که مرقدش در سه محل محتمل است.
- مدینه 2- قاهره 3- دمشق (زینبیه)
معروف ترین آنها دمشق است، زیرا زینبی که در مصر (قاهره) مدفون است از نوه های حضرت امیرالمومنین است به نام زینب، نه زینب دختر آن حضرت.
زینب صغری معروف به ام کلثوم در سال هشتم هجری در مدینه به دنیا آمد و روزگار تلخی را همچون خواهرش زینب، پشت سر گذاشت و سرانجام با فاصله کمی پس از رحلت خواهرش از جهان فانی به جهان باقی شتافت. تاریخ ولادت و وفات آن بانو دقیقاً در تاریخ معتبر نیامده است.
و بالاخره فرزند آخر زهرا علیها السلام، محسن شهید است، که در اثر تهاجم سپاه خلیفه به فرماندهی یار او خلیفه دوم در شکم مادر به شهادت رسید...
با توجه به شخصیت آسمانی و قداست و عصمت فاطمه علیها السلام، بدیهی است که آن گرامی در جمیع امور و از جمله در پرورش فرزند و وظیفه مادری، برترین اسوه و الگوی بانوان اسلام است، خدای متعال در مدت زندگی مشترک امیر مؤمنان علی و بانوی بانوان فاطمه علیهما السلام، پنج فرزند به آنان عطا فرمود، که «محسن» در هجوم مأموران به خانه علی علیه السلام و قرار گرفتن زهرا علیها السلام میان در و دیوار، سقط شد.
بدون تردید پرورش در دامان مادری چون فاطمه علیها السلام در شکل گیری شخصیت والای فرزندان بسیار مؤثر بوده است، مادری که حتی در نوازشهای مادرانه اش در سنین خردسالی کودک از مسائلی والا سخن می گفت و فرزند را برای مسئولیتهای خطیر پرورش می داد؛
به این روایت توجه کنید:
هنگامی که امام حسن علیه السلام خردسال بود فاطمه علیها السلام با او بازی می کرد و او را بالا و پائین می انداخت و می فرمود:
أَشْبِهْ أَباکَ یا حَسَن
وَ اخْلَعْ عَن الْحَقِّ الرَّسَن
وَ اعْبُدْ إِلهاً ذامِنَن
وَ لا تُوالِ ذَا الْإِحَن
یعنی: ای حسن! همچون پدرت باش، و بند از حق بردار و خدای نعمت بخش احسان کننده را پرستش کن، و با دشمن کینه توز دوستی مکن.(1)
همین فراز کوتاه، نمایانگر بینش الهی فاطمه علیها السلام و نمودار روشن مادری اوست، مادر مهربانی که در شعر و ترانه کودکانه نیز دفاع از حق و پرستش خدای متعال را در گوش فرزند دلبند خویش زمزمه می کند، و ذهن حساس طفل را به سوی نور و ایمان، جهت می بخشد.
توجه پیامبر صلی الله علیه و آله نیز به فرزندان فاطمه علیها السلام بسیار چشمگیر و خود سند فضیلت دیگری است، و نیز گواه ارتباط سرنوشت اسلام با فرد فرد اعضای این خانواده نور می باشد:
رسول اکرم صلی الله علیه و آله با حسن و حسین علیهما السلام بازی می کرد و بسیار آنان را می بوسید و بر سینه می فشرد و مکرراً مقامات عالی و شخصیت آسمانی و امامت آن دو را به مردم گوشزد می فرمود، از گفته های مشهور پیامبر صلی الله علیه و آله است که در مورد آن دو می فرمود:
«هذانِ إِبْنایَ إِمامانِ قاما أوْ قَعَدا»؛(2)
این دو فرزند من دو پیشوا و امامند چه قیام کنند و چه قیام نکنند.
و یا می فرمود: «اَلْحَسَنُ وَالْحُسَیْنُ سَیِّدا شَبابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ»؛ (3)
حسن و حسین دو سرور جوانان بهشتند.
«ابوهریره» با آنکه از مزدوران معاویه است اعتراف می کند که: پیامبر صلی الله علیه و آله حسن و حسین علیهما السلام را بر شانه مبارک خویش حمل می فرمود، در بین راه گاهی حسن را می بوسید و گاهی حسین را، مردی عرض کرد: یا رسول اللَّه! این دو کودک را دوست داری؟
فرمود: آری، هر کس حسن و حسین را دوست بدارد با من دوستی نموده و هر کس با آنان دشمنی کند با من دشمنی کرده است. (4)
گاهی پیامبر صلی الله علیه و آله از فاطمه علیها السلام می خواست که حسن و حسین را نزد او ببرد، وقتی آنان را خدمت آن بزرگوار می برد آن دو را به سینه می چسباند و مانند گل می بویید. (5)
«جابر» می گوید: روزی به خانه رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد شدم، دیدم حسن و حسین علیهما السلام بر پشت آن بزرگوار سوارند و پیامبر صلی الله علیه و آله با دست و پا برای آنان راه می رود و می فرماید: بهترین شتر، شتر شماست و شما نیز بهترین سوارانید. (6)
«یعلی عامری» می گوید: روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله، حسین علیه السلام را دید که با کودکان به بازی مشغول است، دست مبارک خود را پیش آورد تا حسین را بگیرد، و او به این سوی و آن سوی می دوید، پیامبر صلی الله علیه و آله آنقدر حسین را خنداند تا سرانجام او را گرفت، آنگاه دستی زیر چانه و دست دیگر پشت گردن او نهاد و دهان مبارک خویش بر لبهای او گذاشت و می بوسید و می فرمود: حسین از من و من از حسینم، هر کس او را دوست بدارد خدا را دوست داشته است، حسین فرزند دختر من است. (7)