رسول خدا صلی الله علیه وآله در شب عروسی و زفاف فاطمه علیها السلام پیراهن نویی را برای او تهیه فرمود. وی پیراهن وصله داری نیز داشت. سائلی بر در خانه حاضر شد و گفت : من از خاندان نبوت پیراهن کهنه ای می خواهم.
حضرت خواست پیراهن وصله دار خود را به او دهد. به یاد این آیه شریفه افتاد که خداوند متعال می فرماید:
«لَنْ تَنالُوا اَلبِّرَ حَتَّی تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ».(1) ؛
به نیکی و به مقام ابرار نخواهد رسید مگر هنگامی که بهترین چیزهای خود را در راه خدا انفاق کنید.
بنابراین پیراهن نو خود را به او داد. هنگام زفاف که فرا رسید جبرائیل نازل شده گفت: ای محمد! همانا خداوند به تو سلام می رساند و به من دستور داده که بر فاطمه علیها السلام سلام کنم و با من هدیه ای از لباسهای بهشتی از سُندُس سبز فرستاده می خواهم به او بدهم.
هنگامی که سلام خداوند را به او ابلاغ نمود و پیراهنی را که جبرائیل آورده بود بر او پوشانید حضرت نیز عبای خود را بر او پیچید و جبرائیل او را با بالهای خود در برگرفت تا اینکه نور آن پیراهن چشمان را خیره نکند. هنگامی که حضرت زهرا علیها السلام در بین زنان کافر نشست و هر یک از آنان شمعی به همراه خود داشتند و حضرت چراغی با خود همراه داشت در آن زمان جبرئیل بال خود را به یک سو زد و عبا را برداشت انواری از او تابید که مشرق و مغرب را روشن میکرد. با تابش نور بر دیدگان زنان کافر، کفر از دلهای آنان برطرف شده، شهادتین گفتند. (2)
(1) آل عمران، 92.
(2) فاطمه زهرا علیها السلام شادمانی دل پیامبر، ص 638؛ عوالم العلوم، ج 11، ص 230-231.