چگونه می توان از فاطمه زهرا سلام الله علیها الگوگیری کرد، در حالی که ایشان چهارده قرن پیش می زیستند؟
در الگوگیرى، بودن یا نبودن اشخاص خیلى مهم نیست؛ چه بسا کسانى که در گذشته دور زندگى مى کردند، بهتر از بسیارى از مصاحبان بتوانند الگو واقع شوند؛ لیکن براى این کار باید از طریق بررسى تاریخ زندگى این بزرگواران درس هاى لازم را فرا گرفت. گذشت چهارده قرن هم چیزى را عوض نمى کند؛ زیرا محور اصلى در الگوگیرى اصول کلى تربیتى و ارزش هاى اخلاقى است که با مرور زمان پوسیده و کهنه نمى شود.
از ما خواسته اند که چون آنان عفیف و بزرگوار و شکیبا و صبور و اهل گذشت و بخشش و کرم باشیم. بنده خدا باشیم و مطیع و پرهیزگار. به نماز و انجام واجبات دین و دوری از محرمات اهمیت دهیم ولی بدون شک تمام این امور متناسب با ظرفیت و توانایی ما است و هرگز خداوند بندگانش را بیش از طاقت و توانایی تکلیف نمی کند و از آنها چیزی فوق قدرتشان نمی خواهد. توجه داشته باشید که مشکلات و گرفتاری هایی که در زندگی انسان پیش می آید برای امتحان و آزمایش او و آبدیده شدن در کوره بندگی خداوند و آمادگی برای درک بیشتر عنایت و الطاف خداوند است و به گفته روایات، خداوند به اندازه صبر و تحمل انسان او را مبتلا می سازد و مورد آزمایش قرار می دهد و بلاها و مصائب معصومین علیهم السلام نیز متناسب با مقام منیع و معرفت عمیق آن پاکان بوده است. به هر حال جوهر انسان در کوره ابتلائات و دشواری ها بروز و ظهور می یابد و عیار انسانیت و ایمان او را آشکار می سازد. ما تعیین کننده نوع مشکل و آزمایش نمی باشیم، هر کس به نحوی باید امتحان دهد و مشکل هر کس با دیگری تفاوت دارد ولی همه آنها در یک چیز مشترکند و آن استقامت و صبر و پایداری است که سخت و تلخ است ولی ثمر و میوه شیرینی دارد.
امیر مؤمنان علیه السلام در نهج البلاغه می فرماید:
«الا و ان لکل مأموم اماما یقتدی به و یستضیء بنور علمه، الا و ان امامکم قد اکتفی من دنیاه بطمریه و من طعمه بقرصیه، الا و انکم لا تقدرون علی ذلک ولکن اعینونی بورع و اجتهاد و عفه و سداد؛ (1)
آگاه باشید که هر رهروی رهبری دارد که پیرو اوست و از نور دانش او روشنی و فروغ می گیرد. بدانید که پیشوای شما از دنیا به دو لباس کهنه و دو قرص نان بسنده کرده است. آگاه باشید که شما توان این کار را ندارید ولی می توانید با تقوا و تلاش و کوشش و عفت و کار و برنامه درست و استوار مرا یاری دهید.
(1) نهج البلاغه، نامه 45.