ام الائمه : مادر امامان
به موجب روایات نقل شده از سوی اهل تسنن و شیعه، نسل پاک پیامبر به وسیله دخترش به وجود آمده و گسترش یافته است. رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرموده است: پروردگار عزیز و بلند مرتبه نسل هر پیامبر را در صلب خود آن پیامبر قرار داد، حال آن که نسل مرا در صلب علی قرار داد. (1)
آن حضرت چندین بار به دختر عزیزش فرمود: ای فاطمه! تو را بشارت می دهم که از نسل تو یازده فرزند معصوم، امام مردم خواهند شد و آخرین آنها مهدی علیه السلام است.
ام ابیها : مادر (و دلسوز) پدرش. (2)
کنیه ای است که پدر بزرگوارش حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وی را بدان خواند. چه این که پیامبر در خردسالی مادر را از دست داد و سراسر عمر عزیزش را به سختی گذراند و تا قبل از ازدواج با بانو خدیجه سلام الله علیها و حتی پس از آن، پیوسته مورد آزار مشرکان بود، یا در جنگها به این سو و آن سو می رفت و دشواری تحمل می کرد. با این همه پس از تولد دختر عزیزش فاطمه سلام الله علیها، با این که وی کودکی بیش نبود همواره چون پروانه به گرد شمع، از پدر جدا نمی شد و در رفع اندوه او آنچه می توانست می کوشید و از پدر دلجویی می کرد. اگر آن بزرگوار در جنگی آسیب می دید فاطمه خردسالش بود که بر زخم و رنج پدر مرهم می نهاد و بر آرامش و سلامت جانش اصرار داشت. چون رسول خدا صلی الله علیه و آله دلسوزی وی را می دید اشک می ریخت و می فرمود: او مادر پدرش است. (3)
«ام» به معنی مادر و اصل و ریشه است و در حقیقت آن بانو را باید مادر نبوت دانست.
این کنیه را شیعه و سنی نقل کرده (4) و در معنای آن وجوهی بیان نموده اند. در میان معانی آن شاید بهترین وجه این باشد که: «ام» در لغتبه معنی مقصود و هدف نیز آمده است و چون فاطمه ثمره درخت نبوت و حاصل عمر حضرت ختمی مرتبت بود او را ام ابیها گفتند. او بود که مقصود حقیقی و هدف و ثمره واقعی زندگانی پیغمبر بود و فرزندی شناخته می شد که پیامبر می خواست. (5)
ام الحسن، ام الحسین: مادر حسن علیها السلام مادر حسین علیها السلام. (6)
امام مجتبی علیه السلام نخستین فرزند حضرت زهرا سلام الله علیها است که در پانزدهم رمضان سال سوم هجرت (در حالی که مادرش دوازده ساله بود) در مدینه به دنیا آمد.
پس از شش ماه و اندی از این تاریخ، وجود مقدس حسین علیه السلام در سوم شعبان سال چهارم هجری به دنیا آمد.
ام المحسن: مادر محسن علیه السلام. (7)
محسن آخرین فرزند آن بانو و اولین شهید اهل بیت پس از پیامبر بود که در ماه آخر حمل، در رحم کشته و سقط شد.
حوراء، حوراء انسیه: انسانی زمینی که از حوریان بهشتی است؛ حوریه ای شبیه آدمی.
در یکی از معراجهای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به آسمان، آن حضرت از میوه ها و از خرمای تازه و سیب بهشتی تناول کرد و خداوند متعال آن غذاهای بهشتی را در صلب پیامبر قرار داد و هنگامی که ایشان از معراج به زمین بازگشت با حضرت خدیجه سلام الله علیها همبستر شد و بدین ترتیب حضرت فاطمه سلام الله علیها در رحم حضرت خدیجه قرار گرفت. بدین سبب حضرت فاطمه سلام الله علیها «حورای انسیه» نام گرفت.(8)
راضیه: کسی که به تقدیر و قوانین الهی خشنود بود. (9)
این صفت از والاترین درجات ایمان است و آن حضرت در تمام مراحل زندگی به آنچه که از سوی خدای عزیز از ترس و آزار در راه دین و ظلم و اندوه و غم، برایش مقدر شده بود، رضایت داشت و هیچ گاه از وضع خود گله نکرد تا آنکه این آیه شریف از آن صفت وی یاد کرد:
«یا ایتها النفس المطمئنة ارجعی الی ربک راضیة مرضیة»:
ای دارنده روان قدسی مطمئن، به سوی پروردگارت بازگرد در حالی که تو از او راضی و خدا نیز از تو خشنود است.
زکیه: از دیگر نامهای حضرت است که به معنی پاک و پاکدامن یا وجود پربرکت است.
قرآن هر یک از این معانی را در سه آیه مختلف بیان فرموده است. در جایی از پاکدامنی و مقام عصمت حضرت عیسی علیه السلام چنین یاد می کند:
«قال انما انا رسول ربک لاهب لک غلاما زکیا»؛ (10)
یعنی جبرئیل به مریم گفت من فرستاده پروردگار توام تا از جانب او پسری پاکیزه به تو بخشم.
در آیه دیگر آمده است:
«فانطلقا حتی اذا لقیا غلاما فقتله قال اقتلت نفسا زکیة بغیر نفس»؛ (11)
چون خضر آن پسر را کشت موسی گفت آیا جوانی پاکیزه و بیگناه را بی آنکه کسی را کشته باشد، کشتی؟
در جایی دیگر می فرماید:
«قد افلح من زکها»؛ (12)
رستگار شد هر که روان خود را پاک ساخت.
در حقیقت زکیه به بانویی گویند که از همه ناپاکیهای اخلاقی دور باشد و هرگز در وجودش صفت بد یافت نشود.
زهراء: زهراء، مؤنث ازهر است، یعنی، النیر، الصافی اللون، المشرق الوجه و القمر.
«زهرا که در تداول بیشتر به جای نام او به کار می رود، در لغت، درخشنده، روشن و مرادفهایی از این گونه، معنی می دهد و این لقب از هر جهت برازنده این بانوست. او چهره درخشان زن مسلمان، فروغ تابان معرفت و نمونه روشن پرهیزکاری و خداپرستی است. این درخشندگی به ساعتی مخصوص و روزی معین اختصاص ندارد. از آن روز که وظیفه خود را تعهد کرد، تا امروز و برای همیشه چون گوهری بر تارک تربیت اسلامی می درخشد.» (13)
امام عسکری علیهالسلام فرموده است: این که فاطمه سلام الله علیها را زهرا نامیدند بدان علت بود که هر روز سه بار آن بانوی بزرگوار برای علی علیهالسلام می درخشید. (14)
امام صادق علیه السلام فرموده است: علت آن که ایشان را زهرا نامیدند آن است که به او بارگاهی از یاقوت سرخ در بهشت رحمت خواهد شد که اهل بهشت آن بارگاه را به بلندی و عظمتی که دارد مانند ستاره ای درخشان که در آسمان است خواهند دید و به یکدیگر می گویند این بارگاه درخشنده از آن فاطمه سلام الله علیهاست.
از امام صادق علیه السلام پرسیدند چرا فاطمه را زهرا نامیدند؟ فرمود: زیرا فاطمه سلام الله علیها چنان بود که چون در محراب می ایستاد نوری از او برای اهل آسمان درخشش می کرد همان طور که ستارگان برای اهل زمین درخشش دارند. (15)
سیدة نساء العالمین: بزرگ بانوی جهانیان. (16)
شیخ صدوق در کتاب امالی حدیثی را از حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله چنین نقل کرده که فرمود:
«ابنتی فاطمة سیدة نساء العالمین».
یعنی: دخترم فاطمه بزرگ بانوی زنان جهانیان است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله به دخترش فرمود: ای فاطمه! بدرستی که خداوند تو را بر همه زنان جهان و بر همه زنان اسلام که بهترین دین است برگزید. (17)
چون رسول خدا صلی الله علیه و آله از نزدیک بودن وفات خود از طریق وحی با اطلاع شد، دخترش فاطمه را از این موضوع آگاه ساخت و آن بانو گریست. در این حال رسول خدا صلی الله علیه و آله به وی فرمود: تو اولین کسی از خانواده ام هستی که به من خواهی پیوست. آیا دوست نداری که ارجمندترین زنان بهشت باشی! (18)
صدیقه، صدیقه کبری: «صدیقه» یعنی کسی که در راستگویی کامل است. یا آن که هرگز دروغ نگفته است. یا کسی که سخن خود را با عمل خویش تصدیق می کند. (19)
مرتبه صدیقین در ردیف پیامبران و شهیدان است. این مطلب را آیات بسیاری روشن می کنند که از آن جمله اند:
«و من یطع الله و الرسول فاولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئک رفیقا». (20)
مریم سلام الله علیها را از این نظر صدیقه می گفتند که آیات الهی را با گفتار و عملش تصدیق می کرد و آنچه که پروردگار درباره فرزندش به وی خبر داد کاملاً پذیرفت. در تأیید این سخن حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله این چنین رسیده است که به علی علیه السلام فرمود: «سه چیز به تو داده شده که به هیچ کس حتی به من داده نشده است:
1- تو داماد کسی مانند رسول خدا هستی و من داماد کسی نیستم که پدر زنم مانند پدر زن تو باشد.
2- همسری صدیقه مانند دختر من به تو داده شده که من چنین همسری ندارم.
3- به تو فرزندانی مانند حسن و حسین عنایت شد. در حالی که من فرزندانی مانند آنان ندارم. ولی با این حال شما از من هستید و من از شما.» (21)
مفضل بن عمر گوید:
از امام صادق علیه السلام سؤال کردم: چه کسی فاطمه را غسل داد؟
فرمود: امیرالمؤمنین.
این مطلب بر من سنگین آمد.
فرمود: مثل این که این مطلب بر تو گران آمد!
عرض کردم: آری، فدایتشوم.
فرمود: قبول این مطلب بر تو دشوار نیاید. زیرا که جده ام فاطمه زهرا صدیقه بود و کسی جز صدیق را نرسد که صدیقه را غسل دهد. آیا نمی دانستی که مریم را جز عیسی هیچ کسی غسل نداد!
اهل تسنن از عایشه روایتی را چنین نقل کرده اند:
«ما رأیت احدا اصدق من فاطمة سلام الله علیها غیر ابیها»
پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله هرگز کسی را راستگوتر از فاطمه ندیدم. (22)
طاهره: به معنی پاکیزه، بیعیب، پاک و معصوم.
در حقیقت آیه شریفی که در پاکیزه دانستن اهل بیت نازل شده است این نام را برای حضرت زهرا سلام الله علیها ثابت می کند. خدای تعالی در سوره احزاب می فرماید:
«انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا»
یعنی خداوند چنین می خواهد که پلیدی هر آلایش را از شما خاندان نبوت ببرد و از هر عیب پاکتان گرداند.
«ابیسعید خدری می گوید: وقتی آیه مبارکه «انما یرید الله لیذهب...» نازل شد؛ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را جمع فرموده عبا را بر آنان پوشانید و فرمود: اینان اهل بیت من هستند، پروردگارا پلیدی را از آنان ببر و پاکشان گردان. ام سلمه جلوی در بود به پیامبر صلی الله علیه و آله عرض کرد: یا رسول الله! آیا من از آنان نیستم؟ فرمود: تو بر خیر هستی ولی جزء آنان و داخل در آنان نیستی». (23)
در این مطلب مفسران و محدثان شیعه و سنی به گونه ای انبوه روایاتی ذکر کرده اند که به مفاد آنها معنی اهلبیت هر چه باشد صدیقه طاهره را شامل می شود. (24)
آنچه از کتب لغت و تصریح روایات و گفتار مفسران بر می آید این است که نتیجه دور بودن «رجس» از اهل بیت همان دارا بودن مقام عصمت است. در حقیقت نام طاهره با توجه به آیه مورد نظر تأیید عصمت آن بانوست و آن که آن حضرت حتی پس از رحلت، طاهر خواهد بود و پیکر مطهرش نه در زمان حیات و نه پس از مرگ همچون دیگر مردم نجس نخواهد شد و لمس پیکر پاکش غسل ندارد، چنان که در روایتی بدین موضوع تصریح شده است. روایت چنین است: مردی به نام حسن بن عمیر می گوید: به امام صادق علیه السلام گفتم: آیا امیرالمؤمنین پس از غسل دادن رسول خدا صلی الله علیه و آله غسل کرد؟ فرمود: با وجود آن که نبی اکرم صلی الله علیه و آله مطهر بود، امیرالمؤمنین علیه السلام غسل انجام داد تا این امر سنت گردد. (منظور آن که سنت غسل کردن پس از مس میت ترک نشود). (25)
عذرا: یعنی آن بانو پیوسته همچون دوشیزگان بود.
از فرموده رسول خدا صلی الله علیه و آله که آن بانو را حوریه ای به صورت انسان معرفی کرده است برمی آید که آن حضرت همچون حوریان بهشت پیوسته دوشیزه باقی ماند. چه آن که حضرتش از طعام بهشتی آفریده شد. از امام صادق علیه السلام در این باره پرسش شد که چگونه حوریه بهشتی هر زمان که همسرش نزد وی می رود او را دوشیزه می یابد؟ فرمود: چون او از ماده ای پاک آفریده شده و هیچ گونه فسادی به جسم وی راه نمی یابد و بدنش دچار آفتی نمی گردد...(26)
فاطمه: یعنی آن که خود و شیعیانش از آتش بازداشته (و در امان نگاه داشته) شده اند.
یا به معنی آن که شر و بدی در وجود او راهی ندارد.
و به معنی آن که از طفولیت با علم رشد یافته است.
شیخ صدوق در علل الشرایع و علامه مجلسی در بحارالانوار از امام باقر علیه السلام روایت کرده اند که فرمود: چون فاطمه سلام الله علیها متولد شد خدای عز و جل به یکی از فرشتگان وحی فرمود که به زمین برود و این نام را بر زبان پیغمبر جاری سازد و بدین ترتیب رسول خدا صلی الله علیه و آله نام فاطمه سلام الله علیها را برای نوزاد انتخاب فرمود. (27)
«فطم» یعنی طفل از شیر گرفته شده.
در حدیثی از امام باقر علیه السلام چنین رسیده است که خدای متعال پس از تولد فاطمه سلام الله علیها به وی خطاب فرموده که «انی فطمتک بالعلم و فطمتک عن الطمث»:
من تو را به وسیله علم از شیر گرفتم و از پلیدیها و ناپاکیها دور داشتم. گویی چنان که طفل را پس از بازداشتن از شیر به غذایی دیگر عادت می دهند، آن حضرت از زمان شیرخوارگی نخستین غذایش پس از شیر، علم بوده و به وسیله علم از شیر گرفته شده است. (28)
حضرت رضا علیه السلام از پدرش و ایشان از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده اند که فرمود: ای فاطمه، آیا می دانی چرا فاطمه نامیده شده ای؟
علی علیه السلام پرسید: چرا؟
فرمود: زیرا که وی و شیعیانش را از آتش بازداشته اند. (29)
و در جای دیگر فرمود: زیرا آتش بر وی و شیعیانش ممنوع گردیده است. (30)
امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود: شنیدم که رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمود: فاطمه را فاطمه نامیده اند زیرا خدای تبارک و تعالی او و فرزندانش را از آتش برکنار داشته است. البته آن فرزندانی که با ایمان از دنیا بروند و بر آنچه که بر من نازل گردیده اعتقاد داشته باشند. (31)
امام صادق علیه السلام فرمود: او را فاطمه گفتند چون شر و بدی در وجود او راهی ندارد و اگر برای همسری این بزرگوار، علی علیه السلام نبود تا قیامت کسی هم شأن ایشان یافت نمی شد. این حدیث را بسیاری از علمای عامه هم نقل کرده اند؛ از جمله ابن شیرویه دیلمی و طبری در دلائل الامامه. (32)
گفتنی است که نام مقدس فاطمه نزد اهل بیت بسیار دوست داشتنی بوده است و آنان این نام و صاحبش را پیوسته گرامی می داشته اند. امام صادق علیه السلام از یکی از یارانش که خدا به وی دختری عنایت فرموده بود، پرسید او را چه نام نهاده ای؟ گفت: فاطمه. حضرت فرمود: فاطمه! درود خدا بر فاطمه باد. پس بدان چون این نام را بر او نهاده ای مواظب باش سیلی بر صورتش نزنی و به او بد نگویی و گرامی اش بداری.
مردی گوید: بر امام صادق علیه السلام وارد شدم در حالی که افسرده بودم. حضرت پرسید: چه غمی داری؟ گفتم: دختری برایم به دنیا آمده است. فرمود: او را چه نامیده ای؟ گفتم: فاطمه. فرمود: آه، آه، آه! بدان اگر او را فاطمه نام نهادی لعن و دشنامش مده و او را مزن. (33)
مبارکه: از نامهای دیگر حضرت زهرا سلام الله علیها و به معنی وجود پربرکت است.
راغب در مفردات گوید: جایی که خیر الهی به صورتی که در خور نگهداری و شمارش و اندازهگیری نباشد و هر کسی به آن بنگرد فزونی محسوسی در آن ببیند، گویند در آن برکت است و آن چیز مبارک است.
بر این اساس است که زهرا سلام الله علیها را مبارکه نامیدند چون به وجود آن حضرت نسل رسول خدا باقی ماند و گسترش یافت، در حالی که ایشان پس از شهادت بیش از دو پسر و دو دختر نداشت. علاوه بر آن که بعد از واقعه جانگداز کربلا تمام پسران امام حسین علیه السلام جز یک تن (حضرت سجاد علیه السلام) باقی نماندند و از فرزندان حضرت مجتبی علیه السلام هم بنا به قولی هفت تن شهید شدند و از زینب کبری نیز دو فرزند به شهادت رسیدند.
پس از واقعه کربلا نیز جنایتها و کشتارها نسبت به فرزندان پاک رسول اکرم صلی الله علیه و آله و فاطمه سلام الله علیها ادامه یافت. در زمان حجاج و بنیعباس کشتن علویان رسم شده بود. با همه اینها خدای متعال در نسل فاطمه سلام الله علیها برکت قرار داد و آن بزرگوار را منشأ خیر کثیر گردانید.
شماری از مفسران، کلمه کوثر در سوره «انا اعطیناک الکوثر» را همان وجود مقدس فاطمه زهرا سلام الله علیها دانسته اند. سیوطی در کتاب الدر المنثور در تفسیر «کوثر»، و بخاری و ابن جریر و حاکم نیشابوری از سعید بن جبیر از ابن عباس نقل کرده اند که کوثر همان خیر کثیری است که خدا به پیامبر صلی الله علیه و آله عنایت فرمود. در همین روایت ابو بشیر گوید به سعید بن جبیر گفتم: برخی از مردم می پندارند که کوثر نهری است در بهشت. او گفت: آن نهر هم که در بهشت است از همان خیر کثیر است که خدا به وی عطا کرده است.
شیخ طبرسی در مجمع البیان در تفسیر سوره کوثر می نویسد: مراد از کوثر همان زیادی نسل از فاطمه سلام الله علیها و اولاد رسول خداست که آن چنان فزونی یافتند که عددشان را نمی توان شماره کرد و این برکت تا قیامت ادامه خواهد یافت.
علامه طباطبائی رحمه الله در تفسیر المیزان ذیل سوره کوثر گوید: کثرت ذریه حضرت، تنها مقصود از کوثری است که خداوند به پیامبر عطا فرموده و یا اینکه از او خیر کثیر مراد است و کثرت ذریه از مصادیق خیر کثیر است و اگر کثرت ذریه را در نظر نگیریم جمله «إن شانئک هو الابتر» بی فایده و بی مناسبت خواهد بود.
هم اکنون آمارها نشان می دهد در سراسر جهان از فرزندان فاطمه سلام الله علیها بیش از چهل میلیون انسان وجود دارند. (34)
اقیانوس برکت خیز وجود حضرت علیها السلام تبلور خیرات و برکات بسیاری بود:
- برکت تکوینی که وجودش عامل پیدایی آفرینش شد.
- برکت در نسل که یازده امام و یکی از گسترده ترین، پاکترین و پرخروش ترین نسلهای بشر از آن حضرت پدید آمد.
- برکت معنوی در این دنیا بدینگونه که توسل به او، دفاع از او و پیوند به او همه برکت آفرین است.
- برکت فرهنگی و سیاسی
- برکت اخروی که در شفاعت عظیم آن حضرت در روز رستاخیز جلوه می کند.
محدثه: یعنی آن که فرشتگان با او سخن گویند.
در این که آیا فرشتگان با غیر پیامبر هم سخن می گویند و از غیر پیامبر کس دیگری می تواند آنان را ببیند یا صدایشان را بشنود در اخبار و تفاسیر شیعه و سنی مطالبی نقل کرده اند. در آیاتی از قرآن بدین موضوع پرداخته شده است. خدای متعال در قرآن کریم درباره وجود مقدس حضرت مریم می فرماید: او با فرشته الهی دیدار کرد و سخن گفت. در سوره آل عمران آیه 42 آمده است که: فرشتگان با مریم سخن گفتند و به وی خبر دادند که خداوند او را پاک گردانیده و بر همه زنان برتری بخشیده است.
محمد پسر ابوبکر گوید: وقتی آیه «و ما ارسلنا من قبلک من رسول و لانبی» نازل شد، من گفتم: آیا فرشتگان با غیر از پیامبران نیز سخن می گویند؟
«امام علیه السلام فرمودند: حضرت مریم علیها السلام پیامبر نبود ولی «محدثة» بود، یعنی فرشتگان با او سخن می گفتند. مادر موسی نیز محدثه بود، ولی پیامبر نبود. ساره همسر حضرت ابراهیم علیها السلام، محدثه بود، اما پیامبر نبود. فرشتگان با او ملاقات نمودند و بشارت اسحاق و یعقوب را به او دادند. و فاطمه زهرا علیها السلام ملائکه را می دید و از آنها حدیث می شنید، اما پیامبر نبود.» (35)
«محدثه» به کسر دال، یعنی زنی که برای دیگران نقل حدیث می کند. ما از حضرت فاطمه زهرا علیها السلام روایات زیادی را در دست داریم. فاطمه زهرا علیها السلام به سؤالات زنان مدینه پاسخ می فرمود و آنان را حدیث می کرد. فاطمه زهرا علیها السلام احادیث زیادی را از پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و یا حضرت علی علیه السلام برای ما نقل فرموده اند، لذا او را «محدثه» گویند.
مرضیه: آن که خداوند پیوسته از او و کردارش راضی است. (36)
از آنجا که آن حضرت معصوم است و آیه تطهیر شامل اوست، آنچه می کند همان خواسته الهی است. اگر او از چیزی خرسند باشد نشان خرسندی خداست و در صورتی که نسبت به کسی یا عملی ناخرسند باشد دلیل مبغوض بودن آن چیز یا کس نزد خداست.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله درباره او فرمود: آن که فاطمه را بیازارد مرا آزرده ساخته و کسی که مرا آزار رساند خداوند را ناخرسند و آزرده ساخته است. و این همان فرموده الهی است که:
«ان الذین یؤذون الله و رسوله ....»(37)
کسانی که خدا و پیامبرش را بیازارند پروردگار در دنیا و آخرت آنها را لعنت می کند و از رحمت خود دور می سازد... (38)
نیز فرمود: ای فاطمه! خداوند همانا به غضب تو غضب می کند و به رضایتت خشنود می شود. (39)
مریم کبری: مریم بزرگ. (40)
مقام وی در نزد مسلمانان والاتر از مقامی است که حضرت مریم سلام الله علیها در نزد مسیحیان دارد. در این باره دهها روایت وجود دارد، از جمله آن که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: مریم ارجمندترین بانوی زمان خویش بود و فاطمه ارجمندترین بانوی همه زمانهاست. (41)
منصوره:
در معانی الاخبار، از حضرت صادق علیه السلام روایت نموده که حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمودند:
در شب معراج، جبرئیل در بهشت سیبی به من داد. چون آن را شکافتم، نوری از آن ساطع شد، که از آن به فزع افتادم.
جبرئیل گفت: چرا این سیب را میل نمی فرمایید؟ پس بخورید و بیمی نداشته باشید، که این نور، منصوره است در آسمان، و در زمین فاطمه است.
پس گفتم: ای حبیب من! چرا در آسمان منصوره و در زمین فاطمه است.
عرض کرد: او را در زمین فاطمه نامیدند، از آن جهت که شیعیان خود را از آتش نجات می دهد، و دشمنان خود را از دوستی خود دور دارد و در آسمان منصوره است، برای آن که دوستان خود را اعانت می کند، یا منع از دخول آتش می کند و این است قول خداوند سبحان:
و یومئذ یفرح المومنون بنصر الله ینصر من یشاء یعنی نصر فاطمة لمحبیها.
ریحانه: ریحانه در لغت، گیاهی خوشبوی است، البته برای موجود لطیفی چون زن نیز استعمال می گردد.
پیامبر صلی اللَّه علیه و آله مکرر می فرمودند: «فاطمه علیها السلام ریحانه من است، که هر گاه مشتاق بهشت می شوم او را می بویم.»
پس زهرا علیها السلام گلی خوشبوی بودند که بوی بهشت می دادند.
فاطمه زهرا ریحانه پیامبر اکرم
...أنا زوج البتول، سیّدة نساء العالمین، فاطمة التقیة الزکیة البَرَّة المهدیة، حبیبة، حبیباللَّه و خیر بناته و سلالته و «ریحانة» رسولاللَّه...؛ (42)
...من شوهر بتول، سرور زنان عالم هستم. فاطمه ای که اهل پاکدامنی است، نیکوکار است، از طرف خداوند هدایت شده است، دوستِ دوست خداست، بهترین دختر و فرزند پیامبر خداست، ریحانه پیامبر اکرم صلی اللَّه علیه و آله است...
صابره: یعنی زن صبوری که سختیها را تحمل نماید، شکیبا باشد و بر مشکلات لبخند زند.
(صابره از القاب سیاسی حضرت زهراء علیها السلام می باشد.)
فاطمه زهرا علیها السلام زنی شکیبا بود .
... یا مُمْتَحَنَة إمتحنک اللَّه الذی خلقک قبل ان یخلقک فوجدک لما امتحنک «صابرة»...(43)
ای خانمی که خداوند تو را قبل از خلقتت آزمایش نمود و تو را در برابر امتحانات، شکیبا یافت!
پیرامون وجه تسمیه بتول
الف) خداوند تبارک و تعالی برای همه مخلوقاتش از جماد و نبات و حیوان و انسان یک سری قوانین و قواعدی را مقرر فرموده و همه مخلوقات را در برابر قوانین آن خاضع و مطیع گردانیده است، مثلا طبیعت آتش را سوزاننده قرار داده است و این سوزاندن برای آتش یک قانون و سنت شده، و آتش مطیع این قانون است.
در نتیجه تمام مخلوقات مطیع یک سری قوانین می باشند که تخلف از آن امکان ندارد، ولی خداوند اولیا و انبیا و خلفا و مخلصین (به فتح لام) خود را به واسطه حکمت و مصلحت بالغه خود برتر از این قواعد و قوانین قرار داده است و قانون را مطیع آنها نموده است. اولیا و انبیا که محو و فانی شدگان به ساحت قدس رب هستند به اذن پروردگار قواعد و قوانین را در برابر خود خاضع نموده اند.
طبیعت آتش سوزاندن و خاکستر نمودن است، ولی همین آتش برای ابراهیم علیه السلام خاضع است و گلستان می شود. و یا در تولید مثل تا ازدواج نباشد تولید مثل تحقق پیدا نمی کند و این قانون برای همه می باشد، اول باید آمیزش، طی مراحلی که دارد باشد تا بعد از گذشت 9 ماه به صورت انسان کامل به دنیا بیاید، و در باقی موجودات حیوانی هم این قانون هست.
ولی در رابطه با اولیا و دوستان مخلص خداوند این قاعده فرق می کند و نمونه بارز آن که ریشه قرآنی هم دارد حضرت عیسی علیه السلام پیامبر بزرگوار خداوند می باشد و درباره ایشان قاعده عکس می شود و بلکه قانون مذکور مطیع حضرت مریم علیها السلام می شود و حضرت بدون تماس و آمیزش و بدون انتقال نطفه مردی به رحم پاک وی حضرت عیسی به دنیا می آید.
قرآن کریم به نمونه های زیادی اشاره دارد، از جمله آنها جوشیدن آب از زمین و آسمان در حادثه طوفان نوح می باشد و نمونه دیگر حامله شدن ساره همسر محترم حضرت ابراهیم به حضرت اسحاق می باشد، در حالی که او یائسه بود.
نمونه دیگر که اگر به دست بشر عادی باشد و اگر قرنها تلاش کند و همه انسانهای عادی هم جمع شوند نمی توانند از چوب موجود زنده بسازند، ولی همین عصای چوبی به دست مبارک حضرت موسی تبدیل به مار شد و زنده شدن مردگان به دعای حضرت عیسی و یا شفا یافتن کور مادرزاد و بیماران مبتلا به برص و پیسی به دعای آن حضرت و یا معراج و سیر حضرت ختمی مرتبت به ملکوت بالا که به تعبیر قرآن «قاب قوسین او ادنی» (44) به اندازه فاصله دو طرف کمان به مقام خداوند نزدیک می شود و یا اینکه بازگشت خورشید به امر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و نمونه های دیگر.
پس از ذکر این مقدمه برگردیم به واژه بتول و معنی آن و اینکه نام بانوی دو جهان بتول است یعنی چه؟
عادت ماهانه در هر ماه برای کلیه زنان از زمان نه سالگی تا شصت یا پنجاه سالگی یک قانون طبیعی، قطعی و حتمی است و این خون رحم زن به صورت غذا برای جنین قرار داده شده است، وقتی نطفه منعقد نمی شود این خون بیرون می آید و چه بسا در موقع شیر دادن بدل به شیر می گردد و در سینه مادر جریان پیدا می کند و کودک از آن تغذیه می کند.
خداوند در قرآن می فرماید:
«یسئلونک عن المحیض قل هو اذی»؛ (45)
در موقع عادت ماهانه، تغییراتی از نظر روحی و جسمی و روحانی برای بانوان ایجاد می شود، اخلاق و روحیات آنان تغییر می کند و یک نوع حالت انفعالی و خجالت و افتادگی را در زنها ایجاد می کند باعث ضعف در جسم و روح آنها می گردد.
و شاید به همین جهت حکم نماز و روزه و احکام شرعی در دوران عادت ماهانه از آنها برداشته می شود و در مسجد و مسجد الحرام و مسجد النبی نمی توانند توقف بکنند و قرائت چهار سوره ای که سجده واجب دارد و... بر آنها حرام می گردد. چیزهایی که بیان شد قوانینی بود که جماعت زنها تابع آن هستند و نمی توانند از آن قوانین تخلف بکنند، ولی خدای تبارک و تعالی فاطمه زهرا سلام الله علیها را از اینکه به عادت حیض و نفاس آغشته و آلوده شود کراهت داشته و به همین جهت بوده که وی را از همه پلیدیها و رجسها پاک و پاکیزه گردانیده و تمام آن قوانین و قواعدی را که دیگر زنها مطیع و خاضع آن هستند، تابع و مطیع و خاضع آن حضرت گردانیده است.
کتب روایی و حدیثی اهل سنت مملو از احادیث در رابطه با کلمه مبارکه بتول می باشد، ولی ذکر احادیث همه مدارک اهل سنت ممکن نیست و به آن مقدار که مقدور است، بسنده می شود:
«انما سمیت فاطمة البتول لانها تبتلت فی الحیض و النفاس»؛(46)
«فاطمه بتول نامیده شده زیرا که خدای تعالی حیض و نفاس را از وی دور فرموده است».
«و سمیت فاطمة بتولا لانها تبتلت تقطعت عما هو معتاد العورات فی کل شهر».
محمد صالح کشفی حنفی در مناقب از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل می نماید که فرمود:
«فاطمه بتول نامیده شده زیرا که خداوند وی را از عادات ماهانه زنانه دور داشته است». (47)
«ان النبی صلی الله علیه و آله سئل عن بتول و قیل: انا سمعناک یا رسولالله- تقول: مریم بتول و فاطمة بتول فقال: البتول التی لم تر حمرة قط، ای لم تحض، فان الحیض مکروه فی بنات الانبیاء»
در کتاب ارجح المطالب می گوید: «از رسول خدا صلی الله علیه و آله راجع به کلمه بتول سؤال کردم و عرض کردم یا رسولالله از شما شنیدم که مریم دختر عمران بتول می باشد و فاطمه نیز بتول است، فرمود: بتول کسی است که هرگز خون ندیده، عادت ماهانه در دختران انبیاء ناپسند و مکروه است».
حافظ ابوبکر شافعی در تاریخ بغداد می گوید: «ابنتی حوراء آدمیة لم تحض و لم تطمث...»؛ (48)
«دخترم فاطمه فرشته ای است به صورت آدم که به آلودگی حیض و نفاس گرفتار و مبتلا نشده است».
حافظ سیوطی می گوید:
«و من خصائص فاطمة انها کانت لا تحیض، و کانت اذا ولدت طهرت من نفاسها بعد ساعة حتی لا تفوتها صلاة».
«از امتیازات فاطمه آن است که حائض نگردید و بعد از زایمان از خون نفاس پاک بود، یعنی حتی یک نمازش هم فوت نشده است».
رافعی در التدوین از ام سلمه نقل می کند: «ما رأت فاطمة فی نفاسها دما و لا حیضا»؛(49)
«فاطمه زهرا پس از زایمان و نیز به هنگام عادت ماهانه خون ندید».
و ابراهیم جوینی با ده سند به نقل از ام سلمه می گوید:
«قال رسولالله صلی الله علیه و آله: ألا ان مسجدی حرام علی کل حائض من النساء و علی کل جنب من الرجال الا علی محمد و اهل بیته: علی و فاطمة و الحسن و الحسین»؛(50)
«پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: آگاه باشید، همانا مسجد و محراب من بر هر زن حائض و بر هر مرد جنب حرام است و جائز نیست داخل شوند، مگر بر محمد و اهل بیت وی: علی و فاطمه و حسن و حسین».
ب) به روایت ابناثیر از علمای اهل سنت، رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «فاطمه را بتول نامیده اند زیرا به واسطه فضل و دانش، ایمان و شرافتش از سایر زنان زمانه جدا گشته است». (51)
التقیة:
این لقب اشرف القاب ام الائمه الاطیاب است و آن مأخوذ و مشتق از وقی یقی است و تقوی و تقاة و تقیة از همین باب است و به معنی وقایه است و اهل لغت گفته اند تقی در اصل وقی بوده است، «واو» بدل به «تا» شده است و وقایه پرهیز کردن است. تقی کسی که از خدا بترسد و خدا را حاضر داند و از گناهان اجتناب و احتراز نماید و معانی و مراتبی برای تقوا ایراد کرده اند از تائبین و صالحین و متقین و صدیقین و تمام مراتب تقوا در این آیه شریفه است که می فرماید:
«و من یطع الله و رسوله و یخش الله و یتقه فاولئک هم الفائزون»
پس هر فردی که بدین اوصاف شده تقی است و هر زن تقیه است و فاطمه زهرا سلام الله علیها خود کلمه تقواست و از زمره نسوان عالمیان زنی آن خوف و خشیت و اطاعت و امثتال اوامر را بمانند وی نداشته و بعضی از عارفین گفته اند خیرات دنیا و آخرت در یک کلمه جمع شده است و آن کلمه تقواست.
(1) تاریخ بغداد، ج1، ص316؛ مناقب خوارزمی، ص229.
(2) المناقب، ج3، ص132؛ بحارالانوار، ج43، ص16؛ اسد الغابة، ج5، ص520.
(3) العوالم، ج6، ص37.
(4) کشف الغمه، ج2، ص88؛ الاصابه، ج4، ص365.
(5) زندگانی حضرت فاطمه زهرا، ص14-15.
(6) بحارالانوار، ج43، ص16؛ المناقب، ج3، ص132.
(7) المناقب، ج3، ص132؛ بحارالانوار، ج43، ص16.
(8) تفسیر فرات کوفی، ص119؛ بحارالانوار، ج43، ص18.
(9) بحارالانوار، ج43، ص16.
(10) سوره مریم، آیه19.
(11) سوره کهف، آیه 75.
(12) سوره شمس، آیه 10.
(13) زندگانی فاطمه زهرا علیهاالسلام، سید جعفر شهیدی، ص 32.
(14) بحارالانوار، ج 43، ص 16.
(15) عوالم العلوم ج 11 ص 33 ح 4، بحارالانوار ج 543 ص 12 ح 6.
(16) امالی، ص245، حدیث 12؛ بحارالانوار، ج43، ص22.
(17) عوالم العلوم، ج6، ص46.
(18) عوالم العلوم، ج6، ص45.
(19) لسان العرب و تاج العروس.
(20) سوره نساء، آیه 68.
(21) الریاض النضره، ج 2، ص 202.
(22) مستدرک حاکم، ج3، ص150؛ حلیه الاولیاء، ابونعیم، ج2، ص41.
(23) ینابیع الموده، باب 33، ص 108؛ ذخائر العقبی، ص 22.
(24) مراجعه شود به کتابهای ذیل: تاریخ خطیب بغدادی، ج10؛ تفسیر کشاف زمخشری، ج1، ص193؛ اسدالغابه، ج2، ص12؛ تذکره الائمه، ص244؛ درالمنثور، ج5، ص198؛ خصائص الکبری، ج2، ص264.
(25) وسائل الشیعه، ج1.
(26) فاطمه زهرا از ولادت تا شهادت، ص123.
(27) بحارالانوار، ج43، ص13.
(28) بحارالانوار، ج43، ص13.
(29) بحارالانوار، ج43، ص14.
(30) بحارالانوار، ج43، ص15.
(31) بحارالانوار، ج43، ص18 و19.
(32) بحارالانوار، ج43، ص10.
(33) وسائل الشیعه، ج14.
(34) فاطمه زهرا از ولادت تا شهادت، ص75 - 85.
(35) بحارالانوار، ج 43، ص 79..
(36) بحارالانوار، ج43، ص16.
(37) سوره احزاب، آیه57.
(38) العوالم، ج6، ص52.
(39) العوالم، ج6، ص55؛ کشف الغمه، ج1، ص458؛ بحارالانوار، ج43، ص53.
(40) بحارالانوار، ج43، ص16.
(41) العوالم، ج6، ص44 - 51.
(42) بحارالانوار، ج 35، ص 45؛ ج 33، ص 283، ح 547.
(43) بحارالانوار، ج 100، ص 194، ح 11.
(44) سوره نجم، آیه 2.
(45) سوره بقره، آیه 222.
(46) ینابیع الموده، ص 260.
(47) ذخائر العقبی، ص 26؛ الاصابة، ج 8، حرف الفاء، القسم الاول؛ جامع ترمذی، ج 5.
(48) تاریخ بغداد، ج 13، ص 331 به نقل از ابن عباس.
(49) الاصابه، ج 8، حرف الفاء؛ جامع ترمذی، ج 5، فضائل فاطمه و مسند احمد بن حنبل.
(50) فرائد السمطین، ج 2، ص 29، حدیث 368؛ سنن بیهقی، ج 7، ص 65 .
(51) نهایه ابناثیر، ج 1، ص 71؛ لسان العرب، ج 11، ص 43.