خوف، ترس از عقاب و کوتاهی اعمال است و خشیت، ترس از عظمت و هیبت و در زهرا علیهاالسلام این هر دو جمع بود.
آن گاه که آیه "و ان جهنم لموعدهم اجمعین لها سبعة ابواب لکل باب منهم جزء مقسوم" (1) بر رسول صلی الله علیه و آله نازل شد، سخت گریست و اصحاب نیز از شدت گریه او گریستند، اما نمی دانستند چه چیزی باعث شده که آن حضرت این گونه می گرید و از هیبت رسول صلی الله علیه و آله کسی را جرأت سؤال هم نبود. اصحاب می دانستند رسول صلی الله علیه و آله با دیدن زهرا علیهاالسلام شادمان می شود؛ از این رو به سراغ فاطمه علیهاالسلام رفتند تا با آوردن او رسول خدا را آرام کنند. زهرا علیهاالسلام آمد و به پدر گفت: فدایتان شوم چه شده است؟ اما همین که رسول صلی الله علیه و آله جریان را گفت و آن آیات را بر او خواند، به یکباره رنگ از رخسار زهرا علیهاالسلام پرید و به روی خود زد و ناله برآورد که "الویل ثم الویل لمن دخل النار"؛ ای وای! وای بر کسی که داخل آتش شود. و علی هم دست بر سر خود گذاشت و با گریه می گفت: "وا بعد سفراه و قلة راده فی سفر القیامة..."؛ آه از راه طولانی و توشه کم. سلمان و ابوذر و مقداد نیز می گریستند و هر یک با خود کلماتی جانسوز زمزمه می کردند. (2) .
در روایتی دیگر آمده که روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله به نزد زهرا علیهاالسلام آمد و او را گریان دید، پس گفت: ای نور چشم من! چه چیزی باعث گریه تو شده است؟ زهرا علیهاالسلام جواب داد: آیه "و حشرناهم فلم نغادر منهم احدا". (3) .
زهرا علیهاالسلام در خشیت خدا تا بدانجا رسید که هر گاه به نماز می ایستاد، از عظمت و هیبت خدای سبحان نفس هایش به شماره می افتاد؛ (4) از همین رو رسول صلی الله علیه و آله همیشه سینه زهرا علیهاالسلام را می بویید و می بوسید و می گفت: بوی بهشت را استشمام می کنم، چون در آن سینه جز خشیت خدا چیزی نبود. سینه ای که خشیت خدا در آن موج می زند، غیر از رایحه بهشت از آن برنمی خیزد.
(1) حجر، 43 - 44.
(2) بحارالانوار، ج 43، ص 87؛ ج 8، ص 303؛ عوالم العلوم، ج 11، ص 130.
(3) کهف، 47.
(4) عدة الداعی، باب 4، ص 139.