ریحانه پیامبر شخصیت فرزانه و کاملی است که دارای ابعاد گوناگون و چهره های متنوع و تماشایی است. هر کس او را در کرسی درس می نگریست و سخنان حکمت آمیز و انسانساز او را می شنید، او را سخنورترین و دانشورترین و گویاترین بانوان گیتی می دید و می پنداشت نبوغ او در این بعد است؛ و هر کس او را در زهد و پارسایی مورد مطالعه قرار می داد، او را قهرمان پارسایی و زهد می یافت و می پنداشت که مهمترین بعد شخصیت او را پارسایی می سازد.
هر کس به انفاق و ایثار و بخشایش و محروم نوازی او می نگریست، او را محروم نوازترین ها می دید و هر کس عبادت و راز و نیاز و نیایش او را تماشا می کرد، او را زینت و زیور پرستشگران عنوان می داد و زیباترین روح پرستش می دید.
او در همه ابعاد پیشتاز و نمونه بود به راستی خدای را می سزد که همه ارزشها را در وجود بانویی این گونه متبلور و مجسم سازد و او را الگو و سرمشق و نمونه کامل و شاهکار آفرینش در جهان «زن» قرار دهد.
- پیامبر گرامی در مورد این بعد از شخصیت فاطمه و این ویژگی اخلاقی و انسانی اش فرمود:
«و اما ابنتی فاطمة... متی قامت فی محرابها بین یدی ربها زهر نورها لملائکة السموات کما یزهر نور الکواکب لاهل الارض.» (4) ؛
دخت ارجمندم فاطمه علیهاالسلام سالار بانوان عصرها و نسلها، از آغاز تا فرجام جهان است. او پاره تن و نور دیده و میوه دل و روح من است. او حوریه ای است به صورت انسان، آنگاه که در عبادتگاه خویش در برابر پروردگارش می ایستد، نور پرتلألؤ وجودش بر فرشتگان آسمانها می تابد؛ درست بسان نور اختران آسمان بر زمینیان.
به هنگامه عبادت خالصانه و عاشقانه و عارفانه فاطمه، خدا به فرشتگانش می فرماید:
«و یقول الله لملائکته: یا ملائکتی، انظروا الی امتی فاطمه سیدة امایی قائمة بین یدی ترتعد فرائصها من خیفتی و قد اقبلت بقلبها علی عبادتی، اشهدکم انی قد امنت شیعتها من النار»؛
هان ای فرشتگان من! به بنده وارسته و شایسته ام فاطمه بنگرید! به او، به سالار زنان، به الگوی شایستگان که در بارگاهم به پرستش و عبادت ایستاده و از شکوه و عظمت پروردگارش همه سلولها و اعضا و جوارح او به لرزه درآمده است و با گستره قلب و ژرفای جان به پرستش من روی آورده است، نظاره کنید.
هان ای فرشتگان! تمامی شما را به گواهی می گیرم، شمایان گواه باشید که من دوستداران واقعی و رهروان راه توحیدی و افتخارآفرین و بشردوستانه او را از آتش امان خواهم داد.
- در قرآن شریف، از میان بانوان پیشین، مریم مادر مسیح است که سخت مورد ستایش و بزرگداشت خداست و پروردگارش در قرآن او را به پاکی یاد می کند. او را خدمتگزار خانه و آرمان خویش در میان مردم می نگرد. به او رزق و روزی مادی و بهره های معنوی می فرستد و او را عابده و ساجده و پرستش گر و نیایش گر بارگاه دوست می بیند، اما او با همه آن عظمت و قداست و شکوهش «مریم» است و سالار زنان عصر خویش، و فاطمه والا و بزرگتر است و سالار زنان عصرها و نسلها.
او مام پیامبر گرانقدری چون مسیح است و این، مام یازده تن از پیشوایان برگزیده خدا و همسر و همراز و همسنگر قهرمان امیرمؤمنان.
در روزگار سختی و فشار اقتصادی بود که روزی پیامبر در مسجد پس از نماز رو به امیرمؤمنان کرد که: هان ای شیرمرد! آیا در خانه چیزی داری که امشب میهمان شما شوم؟ او که هیچ در خانه نداشت و آخرین دینار را نیز ایثارگرانه به خانواده گرسنه ای انفاق کرده بود، به سختی اندیشید اما نتوانست بگوید «نه!» با اینکه می دانست چیزی در خانه نیست و آنگاه پس از گفتگو دست در دست هم وارد خانه فاطمه شدند و دیدند فاطمه علیهاالسلام در محراب خویش است و دست نیاز و بندگی به سوی آن بی نیاز برده، در حال پرستش و عبادت است و در کنار محراب او دیگی جوشان از غذای عطرآگین که بوی بهشت از آن برمی خیزد.
علی علیه السلام شگفت زده شد و پرسید:
«انی لک هذا؟ الذی لم انظر الی مثل لونه قط و لم اشم ریحه قط و ما آکل اطیب منه؟»؛
فاطمه جان! از کجا؟ به راستی که شگفت غذایی فراهم آورده ای! تاکنون غذایی به این طعم و به این عطر و به این رنگ خوش ندیده ام؛ ما که در خانه چیزی نداشتیم!
پیامبر در حالی که باران اشک شوق از جام دیدگان می باراند به تلاوت این آیه شریفه پرداخت که:
«کلما دخل علیها زکریا المحراب و جد عندها رزقا»
و آنگاه رو به امیرمؤمنان کرد و فرمود:
«یا علی هذه سیدة نساء اهل الجنة من الاولین و الاخرین هذه والله مریم الکبری»؛
علی جان! به خدای سوگند که این، بانوی تمامی بانوان بهشت است. به خدای سوگند او مریم والاست.
- و نیز پیشوای بزرگ توحید در شکوه معنوی و عبادت و نیایش او فرمود:
«و انها لتقوم فی محرابها فیسلم علیها سبعون الف ملک من الملائکة المقربین و ینادونها بما نادت به الملائکة مریم فیقولون: یا فاطمة! ان الله اصطفاک و طهرک و اصطفاک علی نساء العالمین.» (5) ؛
دخت ارجمندم فاطمه، سالار زنان عصرها و نسلهاست. او هنگامی که در پرستشگاه خویش به نماز می ایستد، هفتاد هزار فرشته از فرشتگان مقرب در گرد محراب او حلقه می زنند و بر او درود و سلام نثار می کنند و همان گونه که مریم را به فرمان خدا ندا می کردند، می گویند: هان ای فاطمه دخت گرانمایه پیامبر! به راستی که خداوند تو را برگزیده و پاک و پاکیزه ساخته و تو را بر همه زنان عالم برگزیده است. (6)
- دومین امام نور حضرت مجتبی علیه السلام در این مورد آورده است که:
«رأیت امی فاطمة علیهاالسلام قامت فی محرابها لیلة جمعتها فلم تزل راکعة ساجدة حتی اتضح عمود الصبح و سمعتها تدعوا للمؤمنین و المؤمنات و تسمیهم و تکثر الدعا لهم و لا تدعوا لنفسه بشیء» (7)
مام گرانمایه ام فاطمه را شب جمعه ای نگریستم که در محراب عبادت خویش به پرستش یکتا آفریدگارش ایستاده و تا سپیده سحر و دمیدن طلوع فجر در رکوع و سجود بود. خود می شنیدم که آن فرشته بشردوست، زنان و مردان باایمان و پرواپیشه را دعا می کرد و نامشان را گاه می برد و از خدا برایشان خوبی و نیکی می خواست و طلب خیر و برکت می نمود، اما شگفتا که هر چه گوش کردم، دیدم برای خویش دعا نکرد و چیزی نخواست. پس از فراغت او از نیایش و پرستش خدا، گفتم: مادر جان! چرا فقط دیگران را دعا می کنی؟
فرمود: «الجار ثم الدار»؛
گرامی فرزندم، حسن جان! نخست در اندیشه همسایگان و بندگان خدا بودن، سپس در اندیشه خانه خویش.
- و نیز همان گرانمایه در مورد عبادت مادرش فاطمه فرمود:
«ما کان فی الدنیا اعبد من فاطمة علیهاالسلام کانت تقوم حتی تتورم قدماها» (8) ؛
در همه جهان، پرستشگر و عبادت کننده تر از مادرم فاطمه علیهاالسلام نبود. آن قامت بلند عبادت به گونه ای شیفته عبادت و پرستش و راز و نیاز با خدا بود که از ایستادن در برابر بارگاه دوست، لذت معنوی می برد و آن قدر به عبادتهای شبانه برخاست که اثر قیام و رکوع و سجود در پاهایش نمایان شد.
و نیز فرمود:
«رأیت امی فاطمة قامت فی محرابها... فلم تزل راکعة و ساجدة حتی انفجر عمود الصبح» (9) ؛
مام گرانمایه ام فاطمه را در محراب خویش در حال رکوع و سجود و نیایش و راز و نیاز با خدا دیدم. او تا سپیده دم همچنان با خدایش عاشقانه در حال راز و نیاز بود.
- «حسن بصری» یکی از دانشوران و عارفان در مورد اخلاص و سختکوشی فاطمه در عبادت گفت:
در این امت، پرستشگرتر و عابدتر و پراخلاص تر از دخت والاگهر پیامبر، پیدا نمی شود. او آنقدر برای عبادت و راز و نیاز سر پا ایستاد که پاهایش بر اثر عبادت ایستاده ورم کرد. (10)
پیامبر گرامی در وصف عبادت خالصانه فاطمه فرمود:
«انها لتقوم فی محرابها فیسلم علیها سبعون الف ملک من الملائکة المقربین» (11) ؛
او هنگامی که در پرستشگاه خویش به پرستش خدا می ایستد، هفتاد هزار فرشته بر او درود و سلام نثار می کنند.
آری، او سمبل عبادت کنندگان و پرستشگران آگاه و عاشق بود و خدای را از روی شور و شوق و عشق و شناخت عمیق می پرستید و از پرستش خویش لذت می برد؛ چرا که پرستش او نه بسان پرستش تجارت پیشگان بود تا خدا را برای بهشت عبادت کند و نه بسان کسانی که از ترس او را می پرستند، بلکه پرستش او پرستش احرار واقعی بود و او سرآمد و آموزگار راستین آزادمنشان گیتی است.
آخر او نسخه ای از «پدر» بود و پدرش چنان پرستشگری عارف و پراخلاص بود و به گونه ای سجده های طولانی شبانه و راز و نیازهای وصف ناپذیر داشت و تا سپیده دمان غرق در مناجات با خدا بود که پیام آمد این قدر شامگاهان را تا سپیده سحر و طلوع فجر بر خود زحمت مده و خود را به رنج و سختی میفکن!
«طه، ما انزلنا علیک القرآن لتشقی...»
و فاطمه آن بانوی عابده و ساجده، آن فرشته آسمانی و آن حوریه بهشتی، بسان پدر بود؛ آن هم در اوج جوانی و شکوه و جمال آن.
آری، او از آغازین لحظه ولادت، در راه عبادت و بندگی خدا گام نهاد و این راه را تا بستر شهادت و حتی پس از آن تا هماره تاریخ با تدبیر شگرفش ادامه داد.
یکی از دانشوران مسلمان در این مورد آورده است که:
«فولدت فاطمة علیهاالسلام فوقعت حین وقعت علی الارض ساجدة» (12)
(4) بحارالانوار، ج 43، ص 172.
(5) بحارالانوار، ج 43، ص 24.
(6) بحارالانوار، ج 43، ص 24.
(7) بحارالانوار، ج 43، ص 26.
(8) کشف الغمة، ج 2، ص 94؛ بحارالانوار، ج 43، ص 76.
(9) بحارالانوار، ج 43، ص 81.
(10) بحارالانوار، ج 43، ص 76.
(11) عوالم، ج 11، ص 99.
(12) ذخائر العقبی، ص 44.