فاطمه علیها السلام دختر بزرگترین شخصیت جهان است. اگر بخواهد می تواند در بهترین شرایط زندگی کند، به ویژه که ثروتمندان بزرگ و مالداران عظیم از او خواستگاری کرده و قول زندگی او را در قصری نوبنیاد که به اسم او ساخته خواهد شد، داده اند ولی او تابع و مطیع حق است به خواستگاری علی علیه السلام پاسخ مثبت می دهد اگر چه علی علیه السلام فقیر باشد.
او با علی علیه السلام سازگار است. فقر و ناداری او را تحمل می کند، به تنها زیراندازی که از پوست گوسفند است قانع می شود. پوست گوسفندی که روزها علوفه شتر را روی آن می ریختند که حیوان از آن استفاده کند و شبها پس از تمیز کردن فرش بستر علی علیه السلام و فاطمه علیها السلام را تشکیل می داد.
او سازگار است با زندگی بسیار ساده ای که حتی بر در خانه آن پرده ای نیست. و گاهی اتفاق می افتاد چند روزی در خانه شان دودی برای پختن غذا بر نمی خاست. خود گرسنه می ماند و از آن مهمتر و دردناکتر فرزندان خردسالش نیز گرسنه بودند و فاطمه علیها السلام باید آن ها را به نحوی آرام کند.
تازه روزی که غذایی برایشان فراهم می شد از نوع نان جوین و گاهی گندم بود، نانی که خورش نداشت و با آب و گاهی با نمک افطار می شد.
او با قناعت انس گرفته و با ناداری همدم است. می تواند از محل فدک برای خود خوراک و نان گوارایی فراهم آورد، ولی ترجیح می دهد از محل پشم ریسی و گاهی کارمزد علی علیه السلام مقداری جو تهیه کرده، آن را با دستاس آرد کند و با روشن کردن تنور از آن نانی برای عزیزانش تهیه کند. و با چنین آب و نان و زندگی و ناداری، واجد اعتماد به نفس، پافشاری در راه حق، و روح همکاری باشد.