بهشت ارغوان | حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

بهشت ارغوان | حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

ختم صلوات

ختم صلوات به نیت سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف)

طبقه بندی موضوعی

۵۳ مطلب با موضوع «ویژگی های فردی» ثبت شده است

علی علیه السلام می فرماید: ما به همراه پیامبر صلی الله علیه و آله در جریان حفر خندق بودیم که فاطمه علیها السلام با تکه نانی پیش پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و آن را به خدمت او برد. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: این چیست، فاطمه؟ عرض کرد: از گرده نانی است که برای دو فرزندم پختم؛ این تکه آن را برای شما آوردم.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: دختر عزیزم! هان، این اولین غذایی است که بعد ازسه روز وارد دهان پدرت می شود. (1)


(1) ذخائر العقبی، ص 47.

 

در آخرین روزهاى زندگى ، زهراى مرضیه به اسماء ( اسماء از نزدیکان حضرت فاطمه علیهاالسلام و از مهاجران حبشه بود وى نخست همسر جعفر بن ابیطالب بود، چون جعفر در جنگ موته شهید شد ابوبکربن ابى قحافه او را تزویج نمود. ظاهرا در شستشوى حضرت زهرا علیهاالسلام به امیرالمؤ منین علیه السلام کمک مى کرده و شکل تابوتهاى کنونى از پشنهاد او مى باشد. چون در گذشته شاید هنوز هم در بعضى جاها هست ، جنازه را روى چند چوب مى گذاشتند و به سوى مغسل و قبرستان مى بردند. ) دختر عمیس ‍ فرمود:اسماء! من این عمل را زشت مى دانم که (جنازه را روى چهار چوب مى گذارند و پارچه اى روى جناره زنان مى اندازند، به سوى قبرستان مى برند) زیرا اندام او از زیر پارچه نمایان است و هر کسى از حجم و چگونگى او آگاه مى شود.اسماء گفت :من در حبشه چیزى دیدم ، اکنون شکل آن را به تو نشان مى دهم . آنگاه چند شاخه تر خواست . شاخه ها را خم کرد و پارچه اى روى آنها کشید. به صورت تابوت کنونى درآورد حضرت زهرا علیهاالسلام فرمود:
 چه چیز (تابوت ) خوبى است . زیرا جنازه اى که در میان آن قرار گیرد تشخیص داده نمى شود که جنازه زن است ، یا جنازه مرد.  (1)

آرى زهراى اطهر راضى نبود پس از مرگ نیز نامحرمى حجم بدان او را ببیند.

خوبیها و صفات برجسته، یا مربوط به ظاهر انسانی است که زبان، چشم، گوش، دست و پا، چگونه بگوید، ببیند، بشنود و عمل کند؛ که درستیِ کار اینها، بهترین معرفی شخصیت انسانها خواهد بود.

اما زبان فاطمه اطهر علیها السلام، آن چنان زبانی است که عایشه در باره اش می گوید: «زبانی راستگوتر از زبان فاطمه جز پدرش ندیده ام.»

«قالت عائشة: ما رَأَیْتُ اَحَداً قَطُّ اَصْدَقُ مِنْ فاطِمَةَ غَیْرَ اَبِیها».

اما چشم زهرا علیها السلام، آن چنان است که پدرش از بهترین چیزها برای زن از دخترش می پرسد: در پاسخ می گوید: زن مردی را نبیند، و مردی هم او را نبیند. مرد نابینایی از فاطمه علیها السلام اجازه ورود می خواهد. فاطمه علیها السلام خود را می پوشاند؛ نبی گرامی می فرماید: چرا خود را پوشانیدی؟ او که نمی بیند! در پاسخ پدر می گوید: او مرا نمی بیند ولی من او را می بینم؛ او استشمام بو می کند. پیغمبر که این سخن و حالت غیرعادی را از دخترش دید، فرمود: گواهی می دهم که تو پاره ای از من هستی.

اما گوش بتول، آن چنان گوشی است که زمانی دو آیه مربوط به جهنم به پدرش نازل می شود، پدرش سخت می گرید. فاطمه علیها السلام به پدرش می گوید: جانم به قربانت چرا گریه می کنید؟ نبیِّ اکرم می فرماید: به خاطر آن دو آیه. همین که فاطمه علیها السلام این سخن را می شنود، به زمین افتاده و می گوید: وای، پس وای بر آن کسی که وارد جهنم گردد.

اما دست راضیه، آن چنان بود که از بس دسته دستاس را چرخانده بود، دستش مجروح شده بود، و باز همین دست بود که در شب عروسیش پیراهن عروسی را به فقیر و مستمند داد، و چه بسیار کارهای خیر دیگری که همین دست انجام داده است.

«عَنِ الزُهَری قالَ: لَقَدْ طَحَنَت فاطِمَةُ بِنتُ رَسولِ اللَّهِ حَتّی مَجَلَتْ یَداها وَ طَبَّ الرَّحی فِی یَدِها».

اما پای مرضیه، آن چنان بود که حسن بصری گوید: عابدترین این امت، فاطمه علیها السلام است. چنان برای عبادت ایستاده بود که پاهایش ورم کرده بود. و عایشه می گوید: فاطمه راه می رفت به مانند راه رفتن رسول خدا. (ممکن است حدیث معنای وسیع تری داشته باشد.)

«الحسنُ البصریُّ: ما کانَ فِی هذِهِ الأُمَّةِ اَعْبَدُ مِنْ فاطِمَةَ کانَتْ تَقُومُ حَتَّی تَوَرَّم قَدَماها. عن عائشه قالت: اَقْبَلَتْ فاطِمَةُ تَمْشِی کَاَنَّ مَشْیَتُها مَشْیَة رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله».

اما زیبایی جمال او و این روشنایی چهره زهرا علیها السلام بود که آن چنان می درخشید که در ماه رمضان بر روشنایی ماه فزونی داشت. روایات روشنایی چهره زهرا علیها السلام بسیار است.

امّا زیبایی اخلاق او و این اخلاقِ محدّثه بود که زمانی بانویی ده مسأله از مسائل نماز را، پی در پی از محدثه می پرسد، و آن حضرت همه را با گشاده رویی پاسخ می دهد.

و این قلب پر مهر فاطمه علیها السلام بود که امام موسی بن جعفر علیهما السلام می گوید: روش فاطمه علیها السلام این بود که در شبها در حال عبادتش به مردم دعا می کرد و برای خود دعا نمی کرد و زمانی که از جهتش جویا می شوند، در پاسخ می فرماید: اول همسایه، سپس خانه و این روایت به شکل دیگری هم نقل شده است. (1) .

 


(1) حماسه ای بی نظیر در کنار بستر زهرا علیها السلام، محمد حسین بروجردی، ص 62-57.

پس از ازدواج که طبعاً فاصله ای بین او و پدر افتاد، تحمل جدائی بر او گران بود. علی و فاطمه علیهما السلام در خانه ای زندگی می کردند که کمی از خانه پیامبر دور بود این دوری برای فاطمه علیها السلام و رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله دشوار بود. پیامبر صلی اللَّه علیه و آله روزی به او فرمود قصد دارم تو را به نزدیک خودم منتقل سازم. سپس با حارثة بن نعمان مذاکره کرد و فاطمه علیها السلام را به خانه او که نزدیک خانه پیامبر بود منتقل ساخت. (1)

 


(1) طبقات ابن سعد، ج8، ص14.

 

 

در غزوه احد پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله زخمهای فراوان دیده بود، به همین علت خبر شهادت آن حضرت را به مدینه آوردند. 14 نفر از زنان هاشمی و نزدیکان اهلبیت علیهم السلام برای کسب اطلاع از حال پیامبر سراسیمه به طرف احد بیرون رفتند، قافله سالار آنها فاطمه زهرا علیها السلام بود. وقتی به محل استقرار سپاه اسلام رسیدند، فاطمه علیها السلام با دیدن بدن مجروح پدر، او را در آغوش گرفت و گریست. بدن و لباس آن حضرت غرق خون بود. فاطمه با کمک علی علیه السلام که با سپر آب می آورد، بر زخمهای پیامبر می ریخت و فاطمه زخمهای پدر را می شست، اما هر چه می شستند خون بند نمی آمد، بلکه خونریزی بیشتر می شد. فاطمه قطعه حصیری را سوزاند و خاکستر آن را بر زخمهای پدر گذاشت تا آنکه خون قطع شد. پیغمبر صلی الله علیه وآله روزها استخوان پوسیده را می سوزانید و با آن زخمها را دود می داد تا بهتر شد. (1)

 


(1) بحارالانوار، ج20، ص31.

 

برخورد زهرا علیها السلام به گونه ای بود که همه کس در همان نگاه اول، مجذوب ادب او می شد. حسن برخورد و دقت در معاشرت او از همان ابتدا آن چنان محسوس بود که همه به آن اذعان داشتند. این ادب محصول تربیت خداست، که خدا خود به تربیت اینان پرداخته است.

«و لکم القلوب التی تولی الله ریاضتها بالخوف والرجا و جعلها اوعیة للشکر والثناء و آمنها من عوارض الغفلة و صفاها من سوء الفترة». (1)

متصدی و عهده دار تربیت و تزکیه دل های شما آل محمد علیهم السلام به خوف و رجا، خود حضرت ربوبیت است و آن دل های پاک را خدا محل شکر و سپاس و حمد و ثنای خود گردانید و ایمن از عوارض غفلت ساخت و از بدی های سستی پاکیزه و مصفا کرد.

همین است که علی علیه السلام می گوید: «مربی ما خداست و ما هم مربی مردمیم». (2)

در قرآن نیز راجع به رسول صلی الله علیه و آله آمده است:

«الم یجدک یتیما فاوی و وجدک ضالا فهدی» (3)

و راجع به موسی آمده. «واصطنعتک لنفسی» (4) و یا «و لتصنع علی عینی». (5)

و در مورد آدم و یوسف و همه انبیا باز هم این خداست که آنان را بر می گزیند و دست چین می کند. (6) .

ام سلمه همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله می گوید: پس از ازدواج با رسول صلی الله علیه و آله من عهده دار امور دخترش فاطمه علیها السلام شدم، اما به خدا قسم او با ادب تر و آگاه تر از من به همه مسایل بود. (7) .

زهرا علیها السلام می گوید: من همیشه رسول خدا صلی الله علیه و آله را به عنوان «پدر جان» مخاطب قرار می دادم. تا آیه. «لا تجعلوا دعاء الرسول بینکم کدعاء بعضکم بعضا» (8) نازل شد. پس آن گاه او را «یا رسول الله!» خواندم، اما دیدم رسول خدا صلی الله علیه و آله از من رو برگرداند و سپس فرمود: فاطمه! دخترکم این آیه در مورد تو و اهلت نیست، «انت منی و انا منک»، من از تو و تو از منی، این آیه در مورد دیگران است. دخترکم مرا همان پدر جان صدا کن که این گونه محبوب من و مرضی خداست. (9) .

آن گاه که رسول صلی الله علیه و آله با زهرا علیها السلام در مورد ازدواجش با علی علیه السلام به مشورت نشست، او گفت:

«پدر جان! رأی، رأی شماست و شما بر من سزاوارترید». (10) .

 


(1) مفاتیح الجنان، زیارت جامعة ائمة المؤمنین.

(2) «انا صنایع ربنا و الناس بعد صنایع لنا». ما تربیت یافته پروردگارمان هستیم و مردم پس از آن تربیت یافته ما هستند (نهج البلاغه، نامه 28).

(3) «آیا تو یتیم نبودی پس پناهت دادیم و گم نبودی پس هدایتت نمودیم؟» (ضحی، 6 و 7).

(4) من تو را برای خود پرورش دادم. (طه، 41)

(5) تا در برابر دیدگان من پرورش یابی. (طه، 39).

(6) «ثم اجتباه ربه فتاب علیه و هدی» (طه، 122)، «کذلک یجتبیک ربک» (یوسف، 6)؛ «و اجتبیناهم و هدیناهم الی صراط مستقیم» (انعام، 87).

(7) فقالت ام سلمة: «تزوجنی رسول الله صلی الله علیه و آله و فوض امر ابنته الی فکنت اؤدبها و کانت والله أدأب منی واعرف بالاشیاء کلها» (بحارالانوار، ج 43، ص 10).

(8) نور، 63.

(9) مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 102، بحارالانوار، ج 43، ص 33.

(10) «یا رسول الله انت اولی بما تری» (بحارالانوار، ج 43، ص 99).

 


یک بار علی علیه السلام مقداری جو از یک یهودی به وام گرفت، یهودی در گرو وام چیزی طلبید، علی علیهالسلام چادری پشمین متعلق به فاطمه علیها السلام را نزد یهودی به گرو نهاد، یهودی آن را در اتاقی گذاشت و چون شب شد زن او برای کاری به آن اتاق وارد شد و مشاهده کرد نوری در آنجا می درخشد که همه اتاق از آن روشن است. نزد شوی خود بازگشت و خبر داد که در آن اتاق نوری بزرگ و درخشان دیده است، یهودی از گفتار زنش شگفت زده شد و فراموش کرده بود که در آن اتاق چادر فاطمه علیها السلام است، با شتاب برخاست و به آن اتاق آمد و مشاهده کرد نور آن چادر از هر سو شعاع افکن است چنانکه گویی ماه درخشانی از نزدیک می تابد، تعجب کرد و بیش از پیش در محل لباس خیره شد و دریافت که آن نور از چادر فاطمه علیها السلام است، از خانه بیرون آمد و نزد وابستگانش شتافت و زنش نیز وابستگان خود را خبر کرد و حدود هشتاد تن از یهودیان گرد آمدند و این موضوع را مشاهده کردند و همه به دین اسلام درآمدند. (15) .

 


(15) بحارالانوار، ج 43، ص 40.

 

هر انسان برای سیر در مراحل تکامل روحی و ایجاد تحولات اجتماعی نیازمند دو بال تکامل یعنی دانستن و توانستن و یا جزم و عزم است.

علم و قدرت؛ دانستن و توانستن دو صفت از صفات عالیه حضرت حق است که رمز موفقیت در زندگی انسان نیز وابسته به همین دو عنصر می باشد.

اراده که مظهر قدرت و به عنوان قوه مجریه در انسان تعریف شده است از مهمترین و لازمترین صفات برای تکامل فرد و جامعه است.

خداوند متعال در وصف پنج رسول از رسولان خود آنان را به اولوا العزم (صاحب اراده) وصف می نماید.

در کنار اراده و همت از طرفی علم و عقل و از طرفی تمرکز و قاطعیت نیز از صفات لازم برای رشد می باشد و ارتباطی تنگاتنگ میان این صفات موجود می باشد. در منابع اخلاقی از اراده قوی به همّت عالی نیز یاد می کنند. شهید آیت الله مطهری در تعریف اراده می گوید:

«اراده یعنی نیرویی که وابسته به عقل انسان است...(1) یعنی بعد از این که انسان اندیشه و محاسبه می کند، میان کارها، دوراندیشی می کند، سبک و سنگین می کند، با عقل خودش مصلحتها و مفسده ها را با یکدیگر می سنجد، بعد تشخیص می دهد که اصلح و بهتر این است نه آن، آن وقت اراده می کند آنچه را که عقل به او فرمان داده انجام دهد، نه آنچه که میلش می کشد.» (2) .

پس اراده، نیرویی است در انسان که همه میلها و ضد میلها را، همه کششها و تنفرها، بیمها و ترسها را تحت اختیار خود قرار می دهد و نمی گذارد یک میل یا ضد میل انسان را به یک طرف بکشد. (ضد میل مثل دوا خوردن و میل مثل غذا خوردن.) (3)

در این ارتباط یکی از مباحث لازم در باب اراده، دانش به عوامل تقویتکننده اراده و از سویی عوامل مخرب و کاهنده نیروی اراده است.

 


(1) تعلیم و تربیت، ص 320.

(2) فلسفه اخلاق، ص 48.

(3) فلسفه اخلاق، ص 49.

عزم مبارزاتی و اراده جهادی حضرت فاطمه علیها السلام یکی از مهمترین نشانه ها و دلایل برای اثبات قوت اراده ایشان می باشد.

شروع مبارزه، به کارگیری شیوه های گوناگون مبارزاتی، ادامه مبارزه تا لحظه پایان عمر با وجود ناگواریهای بسیار، فدایی دادن و آزار جسمی دیدن در این مسیر از نشانه های عزم مبارزاتی یک فرد می باشد.

حضرت زهرا علیها السلام در دفاع از حکومت امیرالمؤمنین دو نکته را لحاظ کرد. اول آن که ساکت نماند و دست به مبارزه زد و دوم این که شیوه های گوناگون مبارزه بیانی (برهان، خطابه، جدال احسن) را به کار گرفت و به علاوه از مبارزه منفی یعنی گریه، سکوت، اعلام عدم رضایت از خلیفه و بعضاً از مبارزه و درگیری فیزیکی با عمر استفاده نموده است.

سوم آن که تا آخرین لحظه زندگی و حتی پس از شهادت با شیوه خاص، مبارزه را استمرار بخشیده است و لذا با این که در این مسیر محسنش شهید گشت و خود ضربه دید، آرامش و آسایش خانه به هم ریخت اما در زمان حیات به مبارزه ادامه داد و پس از شهادت هم وصیتی در مورد غسل و دفن و قبر دارد که خود نشانه مبارزه حضرت زهرا علیها السلام در طول تاریخ با غاصبین حق ولایت و فدک می باشد.

حضرت زهرا علیها السلام در هنگامی که اندوه مادر را احساس نمود به مادر گفت:

«یا اُمَّاهُ لا تَحْزَنِی وَلا تَرْهَبِی فَإِنَّ اللَّهَ مَعَ اَبِی»؛

مادر جان! اندوهگین و مضطرب مباش زیرا پروردگار جهانیان یار و یاور پدرم رسول الله صلی الله علیه وآله می باشد. (2).

و هنگامی که مادرشان از دنیا رفت، گرداگرد وجود پدر حرکت می نمودند و می فرمودند: «أین اُمّی، أین امّی...»؛ کجاست مادرم؟ کجاست مادرم؟ ....

 


(2) نهجالحیاة، ص 222.




خـــانه | درباره مــــا | سرآغاز | لـــوگوهای ما | تمـــاس با من

خواهشمندیم در صورت داشتن وب سایت یا وبلاگ به وب سایت "بهشت ارغوان" قربة الی الله لینک دهید.

کپی کردن از مطالب بهشت ارغوان آزاد است. ان شاء الله لبخند حضرت زهرا نصیب همگیمون

مـــــــــــادر خیلی دوستت دارم