محبّت برای خدا، نعمت بزرگ و موهبت عظیمی است. خدای عزّوجل، برای دوستداران خود درجه بزرگ و منزلتی سترگ و برکت و خیر، قرار داده است. همانگونه که پیامبر به آن دستور فرموده آن روز که گفت: «سه چیز است که اگر در وجود کسی باشد شیرینی ایمان را خواهد چشید و در رأس این امور سه گانه، این است که خدا و رسول او در نظر شخص از هر چه جز آنهاست محبوب تر و اگر کسی را دوست دارد، صرفاً برای خدا باشد و از بازگشت به کفر متنفّر باشد، به آنگونه که دوست ندارد در آتش افکنده شود»!
حال چگونه است، اگر این محبت برای خدا و پیامبر خدا صلی اللَّه علیه و آله و نسبت به اهل بیت گرامی به ویژه حضرت زهرای بتول علیها السلام (امّ ابیها) باشد که رسول الله او را دوست می داشت و به دوستی او سفارش می کرد و به اِعزاز و اکرام و احترام او، امر فرمود و در بسیاری از مناسبت ها تصریح نمود که او پاره تن من است. آنچه او را خشنود کند مرا خشنود ساخته و آنچه او را به خشم آورد مرا خشمگین کرده است. (4) این سیده فاضله که خداوند نسب شریف پیامبر صلی اللَّه علیه و آله را در نسل او حفظ کرده است.
آیا ما می توانیم پس از رسول الله صلی اللَّه علیه و آله جز با محبت و تقدیر و احترام و تعظیم با خاندان گرامی او عمل کنیم؟ این بانوی بزرگ و با فضیلت و شرافتمند؛ زهرای بتول علیها السلام را دوست می داریم؛ چرا که خدای عزّوجلّ او را دوست می دارد و رسول الله او را دوست می داشت و محبّتش را به ما آموخت و به آن دستور داد. و باز هم سخن از پیامبر است در روایت صحیح که «ابن عباس» از پیامبر نقل می کند:
«أحبّوا اللَّه لما یغدوکم من نعمة و أحبّونی بحبّ اللَّه و أحبّوا أهل بیتی بحبّی». (5) .
«خدا را دوست بدارید به جهت نعمت هایی که به شما ارزانی داشته و مرا دوست بدارید به جهت محبت به خداوند و خاندان مرا دوست بدارید به جهت محبّت من.»
این یک مسأله ایمانی حسّاسی است و در همین حالی که به حُبّ اهل بیت با تمام اعضا و جوارح و عقل و قلب رو می آوریم، باید درک کنیم که در اینجا مسؤولیت هایی وجود دارد که بر اساس آن باید در برابر حدودِ الهی توقف کنیم و اهل بیت را گرامی داریم و چیزی را که شایسته آن هستند برای ایشان مُقرّر داریم و از میزان شرع تخطّی نکنیم و در آداب و اخلاق کوتاهی نورزیم و از راه درست منحرف نشویم. در حالی که آنان را و آنان که به آنها عشق می ورزند را دوست داریم و در ادای حقوق الهی می کوشیم، ناچار باید حدود شرع را نگهداریم و به آدابِ حضرت مصطفی صلی اللَّه علیه و آله ملتزم باشیم: ستم نکنیم، غلوّ نکنیم و از محدوده شرع تجاوز ننماییم. اهل بیت رسول الله را احترام کنیم و یاران صادق و تابعان مخلص و آنانکه تا روز قیامت به خوبی رهپوی راهشان می باشند، ارج نهیم و در تجلیل و احترام هر فرد مسلمان که به یگانگی خداوند و رسالت حضرت محمد صلی اللَّه علیه و آله گواهی می دهد بکوشیم.
بی شک محبّت، مقدمه پیروی و روآوردن به آنهاست؛ همانگونه در حدیث شریف آمده:
«اَلا انّ اَهل بیتی فِیکُم کَمَثل سَفِینة نوُح مِن قَومه مَن رَکِبَها نَجا و من تخلَّف عنها غَرِق.» (6) .
«بدانید که اهل بیت من در میان شما همانند کشتی نوح اند در میان قوم او، کسی که بر آن سوار شد نجات یافت و آنکه که تخلف کرد غرق شد.»
محبت زهرا علیها السلام و فرزندان و دودمانش، چنانکه بیان شد به معیار عدل و حق نیاز دارد و باید رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله را در این محبّت سرمشق و اسوه قرار دهیم. به رغم اینکه پیامبر، زهرا را دوست می داشت و به محبّت او ما را توصیه می فرمود و به محبت او و فرزندان و دودمانش دستور می داد و هرگاه وارد می شد، برای او بپا می خاست و در هر مناسبتی به تکریمش می پرداخت و به حسنِ رفتار با او و فرزندانش ترغیب می کرد، با این حال در بسیاری از مناسبت ها توصیه می نمود که در این مورد موضعِ حق و عدل را اتّخاذ کنیم. حتی درباره مسائل جزئی که او از پدر می خواست، پیامبر او را با رِفق و مدارا پاسخ می داد و او از راه راست منحرف نمی شد و در خلال رفتاری که با زهرای بتول علیها السلام داشت، اِصرار می ورزید که راه حق و عدل را به ما بفهماند؛ بنابراین بر ما واجب است که راه درست را در محبت زهرای بتول علیها السلام انتخاب کنیم.
این آقای ما علی علیه السّلام است که راه غلوّ و انحراف و افراط و تفریط را تفکیک می کند. و می گوید: «دو کس در رابطه با من هلاک شوند، دوستداری که غلو کند و به چیزی بستاید که در من نیست و دشمنی را که مرا به آنچه خدا از آن منزّه داشته متّهم سازد.»
همین افراط و تفریط سبب هلاکت و گمراهی بسیاری شده است. بنابراین بر ما فرض است که این عترت گرانقدر و پاک، به ویژه سیده زنان، فاطمه زهرا علیها السلام و همسر و فرزندانش را با همان فضیلتی که خدا به آنان عطا کرده، مورد احترام قرار دهیم و هیچ نیازی به غلوّ و افراط و نسبت دادن چیزهایی که درباره آن نصِّ صحیحی نرسیده است وجود ندارد و آنان نیازی ندارند که چیزی زاید بر آن بیفزاییم.
از اینجا می توان به اهمیّت و خطر دور افتادن از حق و دنباله روی هوا حتّی در محبّت زهرا علیها السلام پی برد؛ زیرا بر ما فرض است درباره آن حضرت و محبت او و آنچه از او روایت می کنیم به حق و عدل ملتزم باشیم و از کسانی نباشیم که بدون علم، پیروی هوای نفس می کنند و خداوند درباره آنها می فرماید: «وَ إِنَّ کَثِیراً لَیُضِلُّونَ بِأَهْوَائِهِمْ بِغَیْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِینَ».
(4) صحیح بخاری.
(5) ترمذی روایت کرده و گوید: روایت نیکو و شگفتی است. و نیز حاکم و ذهبی.
(6) بزار از ابن زبیر، کشف الاستار، ج 3، ص 222، ح، 2613.