شکی نیست که رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله، در میان تمام مخلوقات عالم، برترین آنان است و اگر نور پاک او نبود و وی قدم به هستی نمی گذاشت، بدون تردید، خداوند متعال دیگران را خلق نمی کرد. (4) و از سوی دیگر در احادیثی که از طریق شیعه و سنی نقل شده، پنج تن آل عبا، همگی نور واحد و در پیشگاه الهی به یک میزان خواهند بود، (5) هر چند برتری پیامبر صلی اللَّه علیه و آله بر دیگران مسلم است.
و در حدیثی رسول خدا می فرمایند: من برترین انسان جهان برای اولین و آخرین هستم و بعد از من علی علیه السلام برترین مخلوقات جهان است، بدانید که اول ما مثل آخر ما و آخر ما مثل اول ما می باشد. (6)
و از سوی دیگر از خود پیامبر خدا می خوانیم که می فرمایند:
«حسن و حسین بهترین انسان روی زمین بعد از من و پدرشان می باشند و مادرشان بهترین زن عالم است.» (7) .و در سایر سخنان پربار اهل بیت می خوانیم که خداوند انبیاء را بر دیگران تفضیل داده و آنان را نیز در مراتب کمال و فضیلت یکسان نیافریده، بلکه چند نفر آنان که به اولواالعزم معروفند، بر سایر سفیران آسمانی مقدم داشته و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام را نیز بر این (انبیاء اولوالعزم) برتری داده است. (8)
و بالاخره در یک روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است: تمام پیامبران گذشته برای معرفت حقوق و ولایت ما مبعوث شده اند و موظف بوده اند ما را بر دیگران مقدم بدانند. (9)
اگر به دقت و بدون ذهنیت این احادیث را مورد نظر قرار دهیم به این نتیجه خواهیم رسید که انبیای الهی همگی معصوم بودند و اینکه علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام، بعد از پیامبر خدا صلی اللَّه علیه و آله، از همه آنان برترند، بدون تردید در تمام فضائل و از جمله در عصمت بر همه آنان تفوق دارند.
از طرف دیگر روایات متعددی از طریق اهل سنت و تشیع هست که اگر علی نبود، برای فاطمه علیها السلام کفو و همتایی پیدا نمی شد، خواه آدم و انسانهای دیگر.
علما و دانشمندان بزرگ و محققین عالیقدر از این حدیثها نیز، تفوق و برتری علی و فاطمه علیهما السلام را بر همه انسانها جز رسول خدا استفاده کرده اند. در این صورت برای فاطمه زهرا علیها السلام فوق عصمت ثابت می شود، زیرا به استناد این حدیثها، فاطمه علیها السلام برابر علی است و چگونه مفروض است که انسان عاقل، در دو تساوی یکی را بر دیگری مقدم بدارد؟
در پایان مناسب است ترجمه بخشی از کتاب «شرح فص حکمة عصمتیة فی کلمة فاطمیة» آیت الله حسن حسن زاده آملی را در اثبات عصمت آن حضرت نقل نماییم:
بدون هیچ دغدغه و وسوسه، حضرت فاطمه دختر پیغمبر صلی الله علیه و آله دارای عصمت بوده است، علمای بزرگی مثل شیخ مفید و علم الهدی سید مرتضی به آیات و روایات نص بر عصمت آن جناب فرمودند و حق با آنان است، و شخص مکابر سخت محکوم و مغلوب است.
آن جناب صلوات الله علیها گوهری قدسی در تعیین و صورت انسی بوده است، پس آن حضرت انسیه حوراء و عصمت کبرای الهی است.
و حقیقت عصمت نیرویی نوری و ملکوتی است که دارنده اش را از هرچه که موجب عیب و زشتی انسان است -از قبیل پلیدی گناهان و آلودگیها و سهو و نسیان و دیگر رذائل نفسانی- عاصم و حافظ است. و آن کسی که صاحب عصمت است از لغزش در تلقی وحی و دیگر القأت سبوحی آنسوئی مصون است، و در جمیع شئون عبادی و خلقی و خلقی و روحانی و جز آنها از اول امر محفوظ است. خدای سبحان درباره یحیی پیغمبر فرمود: ما او را در حالی که کودک بود حکم داده ایم.
پس بدان که عترت رسول الله (اهل بیت قریب آن بزرگوار) که حضرت فاطمه هم از آنان است معصوم اند، چنان که جناب وصی امام علی علیه السلام در نهج البلاغه فرموده است:
چگونه حیران و سرگردانید و حال این که عترت پیغمبر شما که ازمه حق و اعلام دین و السنه صدق اند در میان شمایند؟! پس ایشان را به نیکوترین منازل قرآن فرود آورید، و مانند شتران تشنه که به آبشخور وارد می شوند به ایشان وارد شوید.
ابن ابی الحدید معتزلی را در شرح نهج البلاغه در بیان این گفتار امام علیه السلام سخنی به صواب است که گفت: «سری عظیم در این عبارت «فانزلوهم باحسن منازل القرآن» است، زیرا که آن بزرگوار یعنی امام علی علیه السلام مکلفین را امر فرمود که عترت را در اجلال و اعظامشان و در انقیاد و طاعت اوامرشان بسان قرآن و همانند آن بدانند».
پس ابن ابی الحدید گفت: «اگر گویی که این فرموده آن حضرت یعنی امام علی علیه السلام مشعر است به این که عترت معصوم اند، نظر اصحاب شما یعنی فرقه معتزله در این امر که عصمت عترت است چیست؟»
در جواب این سوال گفت: «نص گفتار ابومحمد بن متویه در کتاب کفایه این است که علی علیه السلام معصوم بوده است و ادله نصوص دال بر عصمت اختصاص به او دارد و هیچ یک از صحابه را به این منزلت و مقام عصمت نبوده است»
اکنون که دانستی بقیه نبوت و عقیله رسالت و ودیعه مصطفی و زوجه ولی الله و کلمه تامه الهی فاطمه علیها السلام صاحب عصمت است هیچ اشکالی ندارد که در فصوص اذان و اقامه نمازت به عصمت آن جناب به این عبارت «اشهد أن فاطمة بنت رسول الله عصمة الله الکبری» و یا مشابه آن شهادت دهی.
در این که چون فاطمه زهرا صاحب عصمت بوده است کفو او نیز باید صاحب عصمت بوده باشد. هیچ مرد صاحب عصمت را نمی یابی که زن او هم صاحب عصمت باشد مگر جناب وصی امام امیرالمؤمنین علی علیه السلام را؛ چه این که کفو او حضرت فاطمه دختر رسول الله صلی الله علیه و آله صاحب عصمت بوده است.
و اگر وجود حضرت وصی علی علیه السلام نمی بود احدی کفو جناب فاطمه علیها السلام نبوده است؛ پس جناب وصی امام امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه به خصیصه ای اختصاص یافت که هیچکس در این خصیصه شریک او نبوده است و نخواهد بود.
از پیامبر روایت شده است که فرمود: ای علی! اگر تو نبودی، کفوی برای فاطمه بر روی زمین نبوده است.....
نکاح بر کفائت است(که باید مرد و زن کفو هم باشند) و مرد غیر معصوم را بر زنی که صاحب عصمت است راهی نیست، پس بفهم.
(4) لولاک لما خلقت الافلاک و لو لا علی لما خلقتک و لولا فاطمة لما خلقتکما. (عوالم،ج 11 ص 25 - 26.)
(5) علی علیه السلام می فرماید: رسول خدا به منزل ما آمد، در حالی که من در خواب بودم، او بعد از مذاکره با دخترش به او فرمود: «انی و ایاک و هذین و هذا الراقد فی مکان واحد.» یعنی من و تو (دخترم) و این حسن و حسین و این که خوابیده (علی) در یک مکان و منزلت می باشیم. (فرائد السمطین، ج 2، ص 28 ش 367.)
(6) بحارالانوار، ج 26، ص 316، ح 79: أنا سید الاولین و الاخرین و أنت یا علی! سیدالخلائق بعدی، اولنا کاخرنا و آخرنا کاولنا.
(7) بحارالانوار، ج 26، ص 272، ح 14: الحسن و الحسین خیر اهل الارض بعدی و بعد ابیهما و امهما افضل نسا اهل الارض.
(8) بحارالانوار، ج 26، ص 199، ح 11، عن الصادق علیه السلام: ان اللَّه فضل اولوا العزم من الرسل بالعلم علی الانبیا و ورثنا علمهم و فضلنا علیهم فی فضلهم...
(9) اصول کافی، ج 1، ص 437، ح 4: ما من نبی جاء قط الا بمعرفة حقنا و تفضیلنا علی من سوانا.