در زیارت حضرت می خوانیم:
«اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَةُ الْمَرْضِیَةُ».
از القاب آن حضرت راضیه و مرضیه است و تمام زندگی او مورد رضایت خدا، رسول خدا و ولیّ خدا امیرالمؤمنین به عنوان امام زمانش و شوهرش می باشد. آخرین کلام های علی علیه السّلام پس از دفن عزیزش زهرا علیها السلام، ترنم او به رضایت خاطرش از فاطمه علیها السلام می باشد:
«اَللَّهُمَّ اِنّی راضٍ عَنْ اِبْنَةِ نَبِیِّکَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ». (9)
خدایا! بدان که من از دختر پیامبرت راضی و خشنود هستم.
در کتاب چشمه در بستر (10) در توضیح راضی بودن فاطمه علیها السلام آمده است:
سلمان می گوید:
در محضر رسول خدا صلی الله علیه وآله بودم که به ناگاه زهرا علیها السلام با حالتی محزون و گرفته وارد شد و از حسادت و طعنه زنان قریش و ملاک های جاهلی آنان در ازدواج، به پدر شکایت برد تا بدین وسیله با ارشاد رسول الله صلی الله علیه وآله آن زنان به هدایتی برسند و از معیارهای جاهلی که دنیا و دنیا پرستی بود دست بردارند. پدر حضورش را گرامی داشت و دست لطف و مهربانی بر سر او کشید و آنگاه گفت: این عقد به امر خدا بوده و شما دو تن برگزیده خدا و کفو هم هستید. زهرا علیها السلام خوشحال و مسرور سر بر آسمان برداشت و گفت: «رَضیتُ بِما رَضِیَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ». رسول الله صلی الله علیه وآله که شکوفه های خنده را بر لبان زهرا علیها السلام دید باز هم ادامه داد و از مقام و منزلت شویش علی علیه السّلام آنقدر گفت و گفت تا آنجا که زهرا علیها السلام از شوق به وجد آمد و در دم ایستاد و بی اختیار بر زبان آورد: «رَضیتُ بِاللَّهِ رَبّاً وَ بِکَ یا اَبَتاه نَبِیّاً وَ بابْنِ عَمّی بَعْلی وَ وَلیَّا».
همچنین روزی حسین علیه السّلام در دامان زهرا علیها السلام بود. رسول الله صلی الله علیه وآله او را بغل گرفت و آنگاه قاتلانش را لعن کرد.
زهرا علیها السلام پرسید: پدرجان چه می گویید؟
رسول الله صلی الله علیه وآله فرمود: از مصائب او یاد می کنم گویا هم اکنون جایگاه شهادت او و یارانش و سبقت آنان در شهادت را می بینم.
زهرا علیها السلام از قاتل و مکان شهادت فرزندش پرسید و رسول الله صلی الله علیه وآله گفت: «در کربلا و به دست بدترین افراد».
آنگاه رسول خدا صلی الله علیه وآله از منزلت و عظمت حسین علیه السّلام می گوید و وقتی که اِنّالِلّهِ و گریه زهرا علیها السلام را می شنود، باز هم از فضائل حسین علیه السّلام می گوید که دیگر زهرا علیها السلام طاقت نمی آورد و می گوید: «یا ابة سَلَّمْتُ وَ رَضیتُ وَ تَوَکَّلْتُ عَلی اللَّهِ». (ای پدرجان! در برابر خواست خدا تسلیم و راضیم و بر او توکل کرده ام. (11) .
نیز از جابر بن عبدالله روایت کرده اند که گفت: روزی پیامبر صلی الله علیه وآله به خانه حضرت فاطمه علیها السلام وارد شد در حالی که دستاس می کرد و عبایی از جهاز شتر بر دوش انداخته بود. چشم حضرت که به او افتاد فرمود: ای فاطمه! شتاب کن و تلخی دنیا را برای نعمت های فردای آخرت بچش و آنگاه خداوند این آیه را نازل کرد: «و َلَسَوْفَ یُعْطیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی». (12) .
ممکن است اطلاق نام راضیه برآن حضرت به خاطر رضایت آن حضرت از خداوند نسبت به قرب و منزلت و طهارت و طینت و دیگر مراتب والای دنیوی و برزخی و اخروی و جاه و مقام و نعمت ها و شرف و افتخاری که نصیبش می فرماید و یا به خاطر رضایت او از خداوند در این که شفاعت بزرگ را به دست او سپرده و از قاتلان فرزندش در دنیا و آخرت انتقام می گیرد باشد. (13) .
حضرت فاطمه علیها السلام مرضیه است بدان جهت که تمام کارهایش نزد خدا و رسول پسندیده است. بنابراین آیه شریفه «رَضیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْه» آیه ای است که در شأن او نازل شده است و فرمایش خداوند که فرمود: «اِرْجِعی اِلی رِبِّکِ راضیةً مَرْضیة» از شخصیت والای او سخن گفته است. (14) .
(9) فاطمه علیها السلام بهجة قلب المصطفی، ص 578.
(10) چشمه در بستر، مسعود آقائی، ص 280.
(11) چشمه در بستر، مسعود آقائی، ص 280.
(12) فاطمه زهرا علیها السلام شادمانی دل پیامبر، ص 269.
(13) فاطمه زهرا علیها السلام شادمانی دل پیامبر، ص 270.
(14) فاطمه زهرا علیها السلام شادمانی دل پیامبر، ص 271.