بهشت ارغوان | حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

بهشت ارغوان | حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

ختم صلوات

ختم صلوات به نیت سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف)

طبقه بندی موضوعی

نیایش و ستایش از ارزشهای پذیرفته شده ی همه ی دینمداران تاریخ است. بینش و معرفت انسان نسبت به خدا هر چه قویتر و عمیق تر باشد، توجه به عبادت در او بیشتر خواهد بود. شناخت خدا و عشق به خدا انسان را به خلوت با وی می کشاند و حتی انسان عاشق و خداشناس هر چه نماز بخواند خسته نمی شود؛ بلکه بیشتر لذت می برد.

اهتمام کم نظیر حضرت زهرا علیهاالسلام به اقامه نماز از همین شناخت و شیفتگی سرچشمه می گیرد.

حضرت زهرا علیها السلام برای نماز برنامه زمانی و محل خاص داشتند که از جمله داشتن محراب و جایگاه خاص در خانه بود. در روایات آمده است که امام حسن علیه السلام می فرماید: رایت امی فاطمة قامت فی محرابها لیلة جمعتها...

مادرم فاطمه را در شب جمعه در محراب عبادتش دیدم که... (1)

پیامبر صلی الله علیه وآله نیز درباره حضرت زهرا علیها السلام فرمودند: فاطمة سیدة نساء العالمین من الاولین و الآخرین و انها لتقوم فی محرابها فیسلم علیها سبعون الف ملک من المقربین.....

فاطمه سرور بانوان جهان از اولین و آخرین است و همانا چون در محرابش به نماز می ایستد، هفتاد هزار فرشته از مقربان به او ورود می فرستند.... (2)

او هر شب بعد از خواباندن فرزندان و فراغت از دیگر وظایف خانه داری، بر سجاده عبادت به نماز می ایستاد؛ تا جایی که پاهای مبارکش کبود و متورم می شد. (3)

گزارشی که از شب ازدواج آن عابده ی بی همتا رسیده است، بیانگر توجه ویژه ایشان به نماز است:

علی علیه السلام در آن شب همسرش را نگران و گریان دید. علت را پرسید. فاطمه فرمود: حال خود را در پایان عمر و عالم قبر به یاد آوردم؛ چرا که انتقال از خانه ی پدرم به منزل خودم، مرا به یاد انتقالم از این عالم به عالم دیگر و خانه قبر انداخت. تو را به خدا قسم بیا در این ساعات آغازین زندگی به نماز برخیزیم و امشب را به عبادت خدا بپردازیم. (4)

در تاریخ می خوانیم که آن حضرت در واپسین لحظات زندگی پس از وضو گرفتن به اسماء فرمودند: ای اسماء! عطر مرا، همان عطری که همیشه می زنم، و پیراهنی را که همیشه در آن نماز می گزارم بیاور و بر بالینم بنشین، هرگاه وقت نماز شد مرا از خواب بیدار کن، اگر بیدار شدم که نماز می گزارم وگرنه کسی را دنبال علی علیه السلام را بفرست تا بیاید. (5)

 


(1) وسائل الشیعة، ج 7، ص 112.

(2) مناقب، ج 3، ص 360.

(3) کشف الغمة، ج 2، ص 94؛ بحارالانوار، ج 43، ص 76.

(4) احقاق الحق، ج 4، ص 481.

(5) بحارالانوار، ج 43، ص 185.

امام محمد باقر علیه السلام از سلمان (ره) روایت می فرماید که:

روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله برای امری مرا به سوی خانه فاطمه علیهاالسلام فرستاد. چون به در حجره فاطمه رسیدم، دیدم که آن حضرت آیات قرآن تلاوت می کند و با دست آسیاب می نماید. پیغام رسول خدا صلی الله علیه وآله را گفتم و برگشتم خدمت پیامبر و جریان کار فاطمه را گزارش دادم، پیغمبر صلی الله علیه وآله فرمود: "یا سلمان ان ابنتی فاطمة ملأ الله قلبها و جوارحها ایمانا ..."؛ ای سلمان! خداوند گوشت و پوست دخترم فاطمه را تا استخوان از ایمان پر فرموده و هیچگاه از فکر خدا دور نیست. (1) .

 


(1) ناسخ التواریخ، ص 284.

ریحانه پیامبر شخصیت فرزانه و کاملی است که دارای ابعاد گوناگون و چهره های متنوع و تماشایی است. هر کس او را در کرسی درس می نگریست و سخنان حکمت آمیز و انسانساز او را می شنید، او را سخنورترین و دانشورترین و گویاترین بانوان گیتی می دید و می پنداشت نبوغ او در این بعد است؛ و هر کس او را در زهد و پارسایی مورد مطالعه قرار می داد، او را قهرمان پارسایی و زهد می یافت و می پنداشت که مهمترین بعد شخصیت او را پارسایی می سازد.

هر کس به انفاق و ایثار و بخشایش و محروم نوازی او می نگریست، او را محروم نوازترین ها می دید و هر کس عبادت و راز و نیاز و نیایش او را تماشا می کرد، او را زینت و زیور پرستشگران عنوان می داد و زیباترین روح پرستش می دید.

او در همه ابعاد پیشتاز و نمونه بود به راستی خدای را می سزد که همه ارزشها را در وجود بانویی این گونه متبلور و مجسم سازد و او را الگو و سرمشق و نمونه کامل و شاهکار آفرینش در جهان «زن» قرار دهد.

- پیامبر گرامی در مورد این بعد از شخصیت فاطمه و این ویژگی اخلاقی و انسانی اش فرمود:

«و اما ابنتی فاطمة... متی قامت فی محرابها بین یدی ربها زهر نورها لملائکة السموات کما یزهر نور الکواکب لاهل الارض.» (4) ؛

دخت ارجمندم فاطمه علیهاالسلام سالار بانوان عصرها و نسلها، از آغاز تا فرجام جهان است. او پاره تن و نور دیده و میوه دل و روح من است. او حوریه ای است به صورت انسان، آنگاه که در عبادتگاه خویش در برابر پروردگارش می ایستد، نور پرتلألؤ وجودش بر فرشتگان آسمانها می تابد؛ درست بسان نور اختران آسمان بر زمینیان.

به هنگامه عبادت خالصانه و عاشقانه و عارفانه فاطمه، خدا به فرشتگانش می فرماید:

«و یقول الله لملائکته: یا ملائکتی، انظروا الی امتی فاطمه سیدة امایی قائمة بین یدی ترتعد فرائصها من خیفتی و قد اقبلت بقلبها علی عبادتی، اشهدکم انی قد امنت شیعتها من النار»؛

هان ای فرشتگان من! به بنده وارسته و شایسته ام فاطمه بنگرید! به او، به سالار زنان، به الگوی شایستگان که در بارگاهم به پرستش و عبادت ایستاده و از شکوه و عظمت پروردگارش همه سلولها و اعضا و جوارح او به لرزه درآمده است و با گستره قلب و ژرفای جان به پرستش من روی آورده است، نظاره کنید.

هان ای فرشتگان! تمامی شما را به گواهی می گیرم، شمایان گواه باشید که من دوستداران واقعی و رهروان راه توحیدی و افتخارآفرین و بشردوستانه او را از آتش امان خواهم داد.

- در قرآن شریف، از میان بانوان پیشین، مریم مادر مسیح است که سخت مورد ستایش و بزرگداشت خداست و پروردگارش در قرآن او را به پاکی یاد می کند. او را خدمتگزار خانه و آرمان خویش در میان مردم می نگرد. به او رزق و روزی مادی و بهره های معنوی می فرستد و او را عابده و ساجده و پرستش گر و نیایش گر بارگاه دوست می بیند، اما او با همه آن عظمت و قداست و شکوهش «مریم» است و سالار زنان عصر خویش، و فاطمه والا و بزرگتر است و سالار زنان عصرها و نسلها.

او مام پیامبر گرانقدری چون مسیح است و این، مام یازده تن از پیشوایان برگزیده خدا و همسر و همراز و همسنگر قهرمان امیرمؤمنان.

در روزگار سختی و فشار اقتصادی بود که روزی پیامبر در مسجد پس از نماز رو به امیرمؤمنان کرد که: هان ای شیرمرد! آیا در خانه چیزی داری که امشب میهمان شما شوم؟ او که هیچ در خانه نداشت و آخرین دینار را نیز ایثارگرانه به خانواده گرسنه ای انفاق کرده بود، به سختی اندیشید اما نتوانست بگوید «نه!» با اینکه می دانست چیزی در خانه نیست و آنگاه پس از گفتگو دست در دست هم وارد خانه فاطمه شدند و دیدند فاطمه علیهاالسلام در محراب خویش است و دست نیاز و بندگی به سوی آن بی نیاز برده، در حال پرستش و عبادت است و در کنار محراب او دیگی جوشان از غذای عطرآگین که بوی بهشت از آن برمی خیزد.

علی علیه السلام شگفت زده شد و پرسید:

«انی لک هذا؟ الذی لم انظر الی مثل لونه قط و لم اشم ریحه قط و ما آکل اطیب منه؟»؛

فاطمه جان! از کجا؟ به راستی که شگفت غذایی فراهم آورده ای! تاکنون غذایی به این طعم و به این عطر و به این رنگ خوش ندیده ام؛ ما که در خانه چیزی نداشتیم!

پیامبر در حالی که باران اشک شوق از جام دیدگان می باراند به تلاوت این آیه شریفه پرداخت که:

«کلما دخل علیها زکریا المحراب و جد عندها رزقا»

و آنگاه رو به امیرمؤمنان کرد و فرمود:

«یا علی هذه سیدة نساء اهل الجنة من الاولین و الاخرین هذه والله مریم الکبری»؛

علی جان! به خدای سوگند که این، بانوی تمامی بانوان بهشت است. به خدای سوگند او مریم والاست.

- و نیز پیشوای بزرگ توحید در شکوه معنوی و عبادت و نیایش او فرمود:

«و انها لتقوم فی محرابها فیسلم علیها سبعون الف ملک من الملائکة المقربین و ینادونها بما نادت به الملائکة مریم فیقولون: یا فاطمة! ان الله اصطفاک و طهرک و اصطفاک علی نساء العالمین.» (5) ؛

دخت ارجمندم فاطمه، سالار زنان عصرها و نسلهاست. او هنگامی که در پرستشگاه خویش به نماز می ایستد، هفتاد هزار فرشته از فرشتگان مقرب در گرد محراب او حلقه می زنند و بر او درود و سلام نثار می کنند و همان گونه که مریم را به فرمان خدا ندا می کردند، می گویند: هان ای فاطمه دخت گرانمایه پیامبر! به راستی که خداوند تو را برگزیده و پاک و پاکیزه ساخته و تو را بر همه زنان عالم برگزیده است. (6)

- دومین امام نور حضرت مجتبی علیه السلام در این مورد آورده است که:

«رأیت امی فاطمة علیهاالسلام قامت فی محرابها لیلة جمعتها فلم تزل راکعة ساجدة حتی اتضح عمود الصبح و سمعتها تدعوا للمؤمنین و المؤمنات و تسمیهم و تکثر الدعا لهم و لا تدعوا لنفسه بشیء» (7)

مام گرانمایه ام فاطمه را شب جمعه ای نگریستم که در محراب عبادت خویش به پرستش یکتا آفریدگارش ایستاده و تا سپیده سحر و دمیدن طلوع فجر در رکوع و سجود بود. خود می شنیدم که آن فرشته بشردوست، زنان و مردان باایمان و پرواپیشه را دعا می کرد و نامشان را گاه می برد و از خدا برایشان خوبی و نیکی می خواست و طلب خیر و برکت می نمود، اما شگفتا که هر چه گوش کردم، دیدم برای خویش دعا نکرد و چیزی نخواست. پس از فراغت او از نیایش و پرستش خدا، گفتم: مادر جان! چرا فقط دیگران را دعا می کنی؟

فرمود: «الجار ثم الدار»؛

گرامی فرزندم، حسن جان! نخست در اندیشه همسایگان و بندگان خدا بودن، سپس در اندیشه خانه خویش.

- و نیز همان گرانمایه در مورد عبادت مادرش فاطمه فرمود:

«ما کان فی الدنیا اعبد من فاطمة علیهاالسلام کانت تقوم حتی تتورم قدماها» (8) ؛

در همه جهان، پرستشگر و عبادت کننده تر از مادرم فاطمه علیهاالسلام نبود. آن قامت بلند عبادت به گونه ای شیفته عبادت و پرستش و راز و نیاز با خدا بود که از ایستادن در برابر بارگاه دوست، لذت معنوی می برد و آن قدر به عبادتهای شبانه برخاست که اثر قیام و رکوع و سجود در پاهایش نمایان شد.

و نیز فرمود:

«رأیت امی فاطمة قامت فی محرابها... فلم تزل راکعة و ساجدة حتی انفجر عمود الصبح» (9) ؛

مام گرانمایه ام فاطمه را در محراب خویش در حال رکوع و سجود و نیایش و راز و نیاز با خدا دیدم. او تا سپیده دم همچنان با خدایش عاشقانه در حال راز و نیاز بود.

- «حسن بصری» یکی از دانشوران و عارفان در مورد اخلاص و سختکوشی فاطمه در عبادت گفت:

در این امت، پرستشگرتر و عابدتر و پراخلاص تر از دخت والاگهر پیامبر، پیدا نمی شود. او آنقدر برای عبادت و راز و نیاز سر پا ایستاد که پاهایش بر اثر عبادت ایستاده ورم کرد. (10)

پیامبر گرامی در وصف عبادت خالصانه فاطمه فرمود:

«انها لتقوم فی محرابها فیسلم علیها سبعون الف ملک من الملائکة المقربین» (11) ؛

او هنگامی که در پرستشگاه خویش به پرستش خدا می ایستد، هفتاد هزار فرشته بر او درود و سلام نثار می کنند.

آری، او سمبل عبادت کنندگان و پرستشگران آگاه و عاشق بود و خدای را از روی شور و شوق و عشق و شناخت عمیق می پرستید و از پرستش خویش لذت می برد؛ چرا که پرستش او نه بسان پرستش تجارت پیشگان بود تا خدا را برای بهشت عبادت کند و نه بسان کسانی که از ترس او را می پرستند، بلکه پرستش او پرستش احرار واقعی بود و او سرآمد و آموزگار راستین آزادمنشان گیتی است.

آخر او نسخه ای از «پدر» بود و پدرش چنان پرستشگری عارف و پراخلاص بود و به گونه ای سجده های طولانی شبانه و راز و نیازهای وصف ناپذیر داشت و تا سپیده دمان غرق در مناجات با خدا بود که پیام آمد این قدر شامگاهان را تا سپیده سحر و طلوع فجر بر خود زحمت مده و خود را به رنج و سختی میفکن!

«طه، ما انزلنا علیک القرآن لتشقی...»

و فاطمه آن بانوی عابده و ساجده، آن فرشته آسمانی و آن حوریه بهشتی، بسان پدر بود؛ آن هم در اوج جوانی و شکوه و جمال آن.

آری، او از آغازین لحظه ولادت، در راه عبادت و بندگی خدا گام نهاد و این راه را تا بستر شهادت و حتی پس از آن تا هماره تاریخ با تدبیر شگرفش ادامه داد.

یکی از دانشوران مسلمان در این مورد آورده است که:

«فولدت فاطمة علیهاالسلام فوقعت حین وقعت علی الارض ساجدة» (12)

 


(4) بحارالانوار، ج 43، ص 172.

(5) بحارالانوار، ج 43، ص 24.

(6) بحارالانوار، ج 43، ص 24.

(7) بحارالانوار، ج 43، ص 26.

(8) کشف الغمة، ج 2، ص 94؛ بحارالانوار، ج 43، ص 76.

(9) بحارالانوار، ج 43، ص 81.

(10) بحارالانوار، ج 43، ص 76.

(11) عوالم، ج 11، ص 99.

(12) ذخائر العقبی، ص 44.

امام صادق علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه وآله روایت می کند که آن حضرت فرمودند: خداوند فاطمه را خلق کرد قبل از آنکه آسمان و زمین را خلق کند و او حوریه ای است انسانی که از نور خدا آفریده شده است قبل از آنکه خدا آدم را خلق کند، آنگاه خداوند فاطمه را در حقه ای زیر ساق عرش قرار داد. از رسول خدا سؤال شد: «یا رسول الله فماکان طعامها؟»

پس در آن زمان غذای فاطمه علیها السلام چه بود؟

آن حضرت فرمودند: «التسبیح و التقدیس و التهلیل و التحمید».

غذای فاطمه تسبیح و تقدیس و تهلیل و تمجید پروردگار بود و به هنگام تولد به سجده افتاد و خداوند را شکر کرد و چنین گفت: شهادت می دهم که پروردگار و آفریننده من، کسی نیست مگر خدای بزرگ و بی همتا و گواهی می دهم به اینکه پدرم سید و سرور برگزیدگان خدا و رسول خداست و از همین آغاز اقرار می کنم به اینکه همسرم سرور پیشوایان و جانشین رسول خداست و فرزندانم (حسن و حسین علیه السلام) بزرگ اسباط رسول خدایند. (2)

نیز روایت شده که: «کانت فاطمة تنهج فی الصلاة من خیفة الله تعالی»؛

فاطمه چنان بود که در نماز از خوف خدای تبارک و تعالی مدهوش می شد. (3)

 


(2) امالی شیخ طوسی، ص 513.

(3) بحارالانوار، ج 84، ص 257؛ بحارالانوار ، ج 70، ص 399.

راز ماندگاری و پایندگی ریحانه سرفراز پیامبر این است که سراپا شور و اخلاص و تلاش و کوشش سازنده و جهاد شایسته و هماره و همه جانبه است تا خود را به سرچشمه حیات و هستی پیوند زند.

او اگر در برابر حق ذره ای ناچیز و یا وجودی شکوهبار و گرانقدر است، اگر چشمه ای روان از ارزش ها و والایی ها و یا کوثری پربرکت و جوشان از معنویت و عظمت است، با همه وجود در برابر حق، خضوع و خشوع می کند و با همه وجود می کوشد و به جهادی سترگ دست می زند تا در پرتو عبادت و بندگی، پرستش و نیایش، دعا و راز و نیاز، ایمان و اخلاص وصف ناپذیر، حالات معنوی و روحانی، ایثار و فداکاری، انفاق و دستگیری از محرومان، زهد و پارسایی، قناعت و سرفرازی، عدالت خواهی و ستم ستیزی، جهاد و آزادگی، تربیت فرزندان تاریخ ساز، همگامی و همپروازی با علی علیه السلام، آراستگی به ارزش ها و والایی ها، انجام کارهای شایسته و بایسته، رنگ پذیری و الگوگیری از حق، و تخلق به اخلاق الهی، خود را به اقیانوس ابدیت برساند و قطره وجود را به آن یگانه بی همتا و هستی بخش و پاینده و برپادارنده پیوند زند؛ به آن ذات جاودانه اتصال یابد و رنگ و ویژگی و خاصیت مورد نظر او را بپذیرد و خود را در او محو سازد.

از همین دیدگاه است که آن حضرت لذت معنوی و روحی یاد خدا و راز و نیاز و زمزمه جانانه با او را با هیچ چیز دیگر مبادله نمی کند. (1)

شب عروسی و لحظات رسیدن به وصال بهترین یار و بهترین انسان آفرینش را شب عشق معنوی می سازد و دست در دست یار به عبادت معشوق و نماز می ایستد. "فانشدک الله ان قمت الی الصلاه فنعبد الله تعالی هذه اللیله" (2) .

در بهاران جوانی به گونه ای معبود و معشوق را می پرستد و عبادت می کند که نور معنویت آن، روشنی بخش فرشتگان می گردد و خدا آنان را به نظاره کردن بر عبادت شگفت انگیز و جاندار و خالصانه او دعوت می کند.

در این جا به یکی چند نمونه در این مورد می نگریم و می گذریم:

محدثان و مورخان و سیره نویسان، در این مورد آورده اند که روزی پیامبر گرامی رو به ریحانه سرفرازش کرد و فرمود: فاطمه جان! هم اکنون فرشته وحی از سوی پروردگارم آمده و پیام آورده است که آنچه فاطمه از بارگاه او بخواهد، پذیرفته است؛ بگو چه خواسته ای داری؟

او فرمود: "شغلنی عن مسئلته لذة خدمته، لا حاجة لی غیر النظر الی وجهه الکریم" (3) .

لذت معنوی و روحانی وصف ناپذیری که ایستادن در بارگاه او و از عبادت و بندگی اش احساس می کنم، مرا از هر خواسته دیگری باز می دارد؛ به همین جهت تقاضایی جز این ندارم که هماره ناظر جمال زیبا و والای معنوی آفریدگار خویش باشم و در خدمت و در محضر او و پیوند و ارتباط معنوی من با ذات پاک او بیشتر و دوستانه تر و خالصانه تر و عاشقانه تر باشد.

آن انسان والا در شب عروسی و در آغازین لحظات خاطره انگیز زندگی نوین اش با امیر والایی ها، در پاسخ همتا و هم پرواز زندگی اش که از حال او می پرسید، چنین پاسخ داد:

"تفکرت فی حالی و امری عند ذهاب عمری و نزولی فی قبری فشبهت دخولی فی فراشی بمنزلی کدخولی الی لحدی و قبری فانشدک الله ان قمت الی الصلاه فنعبد الله تعالی هذه اللیله"

هم اکنون در مورد حال و روز و سرنوشت و رفتار خویش می اندیشم، به یاد پایان زندگی این سرا و غروب لذت ها و خوشی های آن و فرود به فرودگاه قبر؛ بر این فکر می کنم که امروز از خانه پدر به خانه همتای زندگی مشترکم آمده ام و روزی دیگر از این خانه به سوی آرامگاهم خواهم رفت؛ از این رو تو را ای یار باوفای راه حق، به خدا سوگند می دهم که به پاخیز تا در بارگاه خدا به نماز ایستیم و این شب آغازین زندگی مشترک و این ساعت های خاطره انگیز را به پرستش و عبادت او برخیزیم.

پیامبر در وصف روح و حقیقت این پیوند و این پرستش می فرماید:

"و اما ابنتی فاطمة فانها سیدة نساء العالمین.... متی قامت فی محرابها بین یدی ربها زهر نورها لملائکة السماء کما یزهر نور الکواکب لاهل الارض و یقول الله عزوجل لملائکته: یا ملائکتی، انظروا الی امتی فاطمة سیدة امائی قائمة بین یدی ترعد فرائصها من خیفتی و قد اقبلت بقلبها علی عبادتی اشهدکم انی قد امنت شیعتها من النار...." (4) ؛ و اما دخت سرافرازم، فاطمه، سالار زنان عصرها و نسل هاست. او پاره ای از وجود من، نور چشم من، میوه دل من و روح و روان من است. فاطمه ام حوریه ای است در سیمای انسان. هنگامی که او در پرستشگاه خویش برای عبادت و راز و نیاز می ایستد و نام و یاد پرشکوه خدا را زیر لب زمزمه می کند و در پیشگاه او قرار می گیرد، نور معنویت او بر فرشتگان آسمان ها می تابد؛ درست همان گونه که نور ستارگان بر زمینیان. در آن هنگام خدا به فرشتگانش می فرماید: هان ای فرشتگان من! به فاطمه، سالار زنان بنگرید که چگونه در برابر من به عبادت ایستاده است و چه سان از احساس عظمت معنوی پروردگارش بر خود می لرزد و با چه حضور قلب و خشوع معنوی، خدایش را می پرستد!

من شما را به گواهی می گیرم که پیروان راستین او را در آتش نسوزانم و به آنان امن و امان بخشم.

 


(1) ریاحین الشریعة، ج 1، ص 105.

(2) ارشاد مفید، ج 1، ص 270؛ احتجاج، ص 133؛ احقاق الحق، ج 4، ص 481، ح 41.

(3) ریاحین الشریعة، ج 1، ص 105.

(4) بحارالانوار، ج 43، ص 172؛ فرائد السمطین، ج 2، ص 34.

از ابوذر غفاری روایت کرده اند که گفت:

رسول خدا صلی الله علیه وآله مرا به خانه علی علیه السلام فرستاد تا او را به نزد پیغمبر بخوانم، چون به خانه آن حضرت رفتم چیز عجیبی مشاهده کردم؛ دیدم آسیای سنگی که در خانه بود، بدون اینکه کسی او را به گردش در آورد می چرخد. من به همراه علی علیه السلام به نزد رسول خدا صلی الله علیه وآله آمدیم. آنگاه من جریان را به عرض پیغمبر رساندم. رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: همانا خدای تعالی قلب و جوارح دخترم فاطمه علیها السلام را از ایمان و یقین پر کرده و چون ناتوانی جسمی او را می داند وی را کمک می دهد. مگر نمی دانی که خداوند فرشتگانی را به کمک و خدمتکاری آل محمد علیهم السلام گماشته است؟

در روایت دیگری وارد شده: گاهی حضرت فاطمه علیها السلام به نماز و عبادت که می ایستاد و کودکش در گهواره گریان می شد فرشته ای گهواره را به حرکت در می آورد. (1)

 


(1) زندگی حضرت فاطمه علیها السلام و دختران آن حضرت، ص 86.

عزم مبارزاتی و اراده جهادی حضرت فاطمه علیها السلام یکی از مهمترین نشانه ها و دلایل برای اثبات قوت اراده ایشان می باشد.

شروع مبارزه، به کارگیری شیوه های گوناگون مبارزاتی، ادامه مبارزه تا لحظه پایان عمر با وجود ناگواریهای بسیار، فدایی دادن و آزار جسمی دیدن در این مسیر از نشانه های عزم مبارزاتی یک فرد می باشد.

حضرت زهرا علیها السلام در دفاع از حکومت امیرالمؤمنین دو نکته را لحاظ کرد. اول آن که ساکت نماند و دست به مبارزه زد و دوم این که شیوه های گوناگون مبارزه بیانی (برهان، خطابه، جدال احسن) را به کار گرفت و به علاوه از مبارزه منفی یعنی گریه، سکوت، اعلام عدم رضایت از خلیفه و بعضاً از مبارزه و درگیری فیزیکی با عمر استفاده نموده است.

سوم آن که تا آخرین لحظه زندگی و حتی پس از شهادت با شیوه خاص، مبارزه را استمرار بخشیده است و لذا با این که در این مسیر محسنش شهید گشت و خود ضربه دید، آرامش و آسایش خانه به هم ریخت اما در زمان حیات به مبارزه ادامه داد و پس از شهادت هم وصیتی در مورد غسل و دفن و قبر دارد که خود نشانه مبارزه حضرت زهرا علیها السلام در طول تاریخ با غاصبین حق ولایت و فدک می باشد.

هر انسان برای سیر در مراحل تکامل روحی و ایجاد تحولات اجتماعی نیازمند دو بال تکامل یعنی دانستن و توانستن و یا جزم و عزم است.

علم و قدرت؛ دانستن و توانستن دو صفت از صفات عالیه حضرت حق است که رمز موفقیت در زندگی انسان نیز وابسته به همین دو عنصر می باشد.

اراده که مظهر قدرت و به عنوان قوه مجریه در انسان تعریف شده است از مهمترین و لازمترین صفات برای تکامل فرد و جامعه است.

خداوند متعال در وصف پنج رسول از رسولان خود آنان را به اولوا العزم (صاحب اراده) وصف می نماید.

در کنار اراده و همت از طرفی علم و عقل و از طرفی تمرکز و قاطعیت نیز از صفات لازم برای رشد می باشد و ارتباطی تنگاتنگ میان این صفات موجود می باشد. در منابع اخلاقی از اراده قوی به همّت عالی نیز یاد می کنند. شهید آیت الله مطهری در تعریف اراده می گوید:

«اراده یعنی نیرویی که وابسته به عقل انسان است...(1) یعنی بعد از این که انسان اندیشه و محاسبه می کند، میان کارها، دوراندیشی می کند، سبک و سنگین می کند، با عقل خودش مصلحتها و مفسده ها را با یکدیگر می سنجد، بعد تشخیص می دهد که اصلح و بهتر این است نه آن، آن وقت اراده می کند آنچه را که عقل به او فرمان داده انجام دهد، نه آنچه که میلش می کشد.» (2) .

پس اراده، نیرویی است در انسان که همه میلها و ضد میلها را، همه کششها و تنفرها، بیمها و ترسها را تحت اختیار خود قرار می دهد و نمی گذارد یک میل یا ضد میل انسان را به یک طرف بکشد. (ضد میل مثل دوا خوردن و میل مثل غذا خوردن.) (3)

در این ارتباط یکی از مباحث لازم در باب اراده، دانش به عوامل تقویتکننده اراده و از سویی عوامل مخرب و کاهنده نیروی اراده است.

 


(1) تعلیم و تربیت، ص 320.

(2) فلسفه اخلاق، ص 48.

(3) فلسفه اخلاق، ص 49.

حضرت زهرا علیها السلام در هنگامی که اندوه مادر را احساس نمود به مادر گفت:

«یا اُمَّاهُ لا تَحْزَنِی وَلا تَرْهَبِی فَإِنَّ اللَّهَ مَعَ اَبِی»؛

مادر جان! اندوهگین و مضطرب مباش زیرا پروردگار جهانیان یار و یاور پدرم رسول الله صلی الله علیه وآله می باشد. (2).

و هنگامی که مادرشان از دنیا رفت، گرداگرد وجود پدر حرکت می نمودند و می فرمودند: «أین اُمّی، أین امّی...»؛ کجاست مادرم؟ کجاست مادرم؟ ....

 


(2) نهجالحیاة، ص 222.

به کودکان و فرزندان سفارش ارزنده ای نسبت به مقام والای مادر دارد و یادآور حدیث معروف رسول خدا صلی الله علیه و آله است که فرمود: «بهشت زیر پای مادران است».

حضرت زهرا علیها السلام به یکی از فرزندان سفارش فرمود که:

«قالت: الزم رجلها فإن الجنة تحت اقدامها»؛

در خدمت مادر باش، زیرا بهشت زیر پای مادران است. (1).

 


(1) مسند احمد؛ کنز العمال، ج 16، ص 426، ح 45443؛ مسند فاطمة، سیوطی، ص 116.




خـــانه | درباره مــــا | سرآغاز | لـــوگوهای ما | تمـــاس با من

خواهشمندیم در صورت داشتن وب سایت یا وبلاگ به وب سایت "بهشت ارغوان" قربة الی الله لینک دهید.

کپی کردن از مطالب بهشت ارغوان آزاد است. ان شاء الله لبخند حضرت زهرا نصیب همگیمون

مـــــــــــادر خیلی دوستت دارم